اصل موضوع: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح تایپی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲:
اصل یا بدیهیات آنچنانکه در [[فلسفۀ کلاسیک]] تعریف شده است، گزاره‌ای است (در ریاضیات اغلب بصورت نمادین ارائه می‌شود) که پرواضح یا بدیهی است، بدون اینکه بحث یا سؤالی در مورد آن مطرح باشد، مورد پذیرش است. بنابراین، اصل می‌تواند به عنوان مبنایی برای استدلال یا ادعا مورد استفاده قرار گیرد؛ آنچنان که در منطق یا ریاضیات مرسوم است. این واژه از واژۀ یونانی (axíōma (ἀξίωμα گرفته شده است که مفهوم کاملاً درست، مناسب، واضح یا بدیهی را منتقل می‌کند.
{{سرخط}}در منطق مدرن، اصل پیش‌فرض یا نقطۀ شروعی برای استدلال است. صحت بدیهی بودن یک اصل مفهومی یا به صورت نمادهای ریاضی، موضوعی است که در فلسفۀ ریاضیات، بوسیلۀ ریاضیدانان مورد بررسی قرار می‌گیرد.
اصل، در ریاضیات دارای دو مفهوم متمایز است: «اصول منطقی» و «اصول غیرمنطقی». اصول منطقی معمولاً به بیانیه‌هایی گفته می‌شود که از نظر سیستم منطق صحیح هستند (برای مثال (الف و ب) دلالت بر الف دارد)، در حالیکه اصول غیرمنطقی (مانند الف+ب=ب+الف) بیانگر مفاهیمی ذهنی در مورد دامنۀ یک نظریۀ ریاضی خاص می-باشندمی‌باشند (مانند حساب).
 
اصولِ موضوعه می‌توانند بدیهی نباشد، اما به‌هرحال نقطهٔ آغازِ کار است و به همین دلیل نمی‌توان آن‌ها را از هیچ گزارهٔ دیگری استخراج کرد. گزاره‌ای که از یک یا چند اصلِ دیگر استنتاج شود [[قضیه]] (theorem) نام دارد.