مردم لر: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
شیرین وفرهاد (بحث | مشارکتها) خنثیسازی ویرایش 17952777،شمامنابع رایاحذف میکنیدیادستکاری،من فقط2منبع اضاف کردم برچسب: واگردانیشده |
جز اصلاح نشانیاینترنتی نادرست با استفاده از AWB |
||
خط ۲۴:
| image20 =03-MohammadBorujerdi.jpg| caption20 =[[محمد بروجردی]]
}}
|poptime ={{پرچم|ایران}}: ۶٪ جمعیت ایران حدود ۵ تا ۶ میلیون نفر<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی =https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/ir.html
<small>مجموع تقریبی جمعیت مناطق لر نشین</small>
|popplace =مناطق سنتی: [[لرستان]]{{•}} [[استان ایلام|ایلام]]{{•}} [[چهارمحال و بختیاری]]{{•}} شرق و شمال [[خوزستان]]{{•}} [[کهگیلویه و بویراحمد]]{{•}} غرب و جنوب [[استان همدان|همدان]]
خط ۳۴:
'''لُر''' نام قومی [[مردمان ایرانی|ایرانی]] است که در [[غرب]] و جنوب باختری [[ایران]] زندگی میکنند. [[حمدالله مستوفی]] میگوید در زبده التواریخ آمده است:<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-df0c8e2e2ac94ddda5fdcbc63a503cf7-fa.html |عنوان =لر | ناشر =لغتنامه دهخدا |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴}}</ref>
{{نقل قول|وقوع نام لر بدان قوم بوجهی گویند از آنکه در [[ولایت مارود]] دیهی است آن را [[کرد]] میخوانند و درآن پیرامون دربندی آن را به زبان لری کوک اکر خوانند و در آن دربند موضعی است که لر خوانند چون اصل ایشان از آن موضع خواسته ایشان را لر خوانند. وجه دوم آن است که به زبان لری کوه پُردرخت را لِر گویند و بسبب ثقالت راء کسرهٔ لام با ضمه کردند و لر گفتند و وجه سوم اینکه این خاندان از نسل شخصی اند که او لر نام داشته و قول اول درستتر مینماید.}}در کتاب معروف [[قاموس الاعلام]] ترکی نوشته ی شمس الدین سامی در قسمت لرستان در مورد واژه لر گفته شده: لر و یا لور نام عشیرتی است بزرگ از عشایر کرد ایران <ref>قاموس الاعلام ترکی،شمس الدین سامی</ref> و در کتاب [[معجم البلدان]] نوشته یاقوت حموی رومی در مورد واژه لر گفته شده:گروهی از کردها در کوههای میان اصفهان و خوزستان و این نواحی بدینسان شناخته آیند و بلاد لر خوانند و هم لرستان و لور گویند.<ref>معجم البلدان،یاقوت حموی رومی</ref>[[لر|لرهای ایران]] به چهار دسته، [[مردم لک|لک]] و [[طایفه زند|زند]]، [[مردم بختیاری|بختیاری]]، [[ممسنی]] و [[فیلی]] تقسیم میشود. عشایر [[فیلی]] در نزدیکی خرمآباد، که بخشهایی از آن به طور فصلی به جایی با فاصله سه روز پیادهروی تا بغداد مهاجرت کردند.<ref name="ReferenceA">{{یادکرد وب|نویسنده =F. Towfīq |نشانی =http://www.iranicaonline.org/articles/asayer-tribes |عنوان =AŠĀYER | ناشر =[[دانشنامه ایرانیکا]] |تاریخ = ۱۵ دسامبر ۱٩٨٧|تاریخ بازدید = ۱۶ آگوست ۲۰۱۱}}</ref> [[لری|زبان لری]] خویشاوند نزدیک زبان [[فارسی]] و به همراه فارسی از دسته باختری زبانهای ایرانی است. ویژگیهای زبان لری نشان میدهد که چیرگی زبانهای ایرانی در منطقه کنونی [[لرستان]] در دیرینهشناسی باستان بیشتر از سوی ناحیه [[پارس]] صورت گرفته نه از سوی ناحیه [[ماد]].<ref>Yar-Shater, Ehsan. 1982. Encyclopaedia Iranica. London: Routledge & Kegan Paul. V, p. 617a.</ref> گویشهای زبان لری نزدیکترین گویشهای ایرانی به زبان [[فارسی]] هستند.<ref name="iranicaonline.org">[http://www.iranicaonline.org/articles/iran-vi2-documentation Iranica: IRAN vi. IRANIAN LANGUAGES AND SCRIPTS (2) Documentation]</ref> زبان لری همانند [[فارسی|زبان فارسی]] نوادهای از زبان [[پارسی میانه]] است و واژههای آن همانندی بسیاری با [[فارسی]] دارد.<ref name="Erik John Anonby pp 171-197">Erik John Anonby , Update on Luri: How many languages? Journal of the Royal Asiatic Society (Third Series) , Volume 13 , Issue 02 , Jul 2003 , pp 171-197</ref> ریشه زبانهای ایرانی لری ([[گویش بختیاری|بختیاری]]، [[لری خرمآبادی|خرمآبادی]]) مانند زبان فارسی به [[پهلوی میانه]] (پهلوی ساسانی) و از طریق پهلوی میانه به پهلوی باستان (زبان هخامنشیان) برمیگردد.<ref name=isfahan-xxi-provincial-dialects>{{یادکرد وب| نشانی =http://www.iranicaonline.org/articles/isfahan-xxi-provincial-dialects| عنوان =Isfahan xxi. PROVINCIAL DIALECTS| تاریخ بازدید =۱۴ سپتامبر ۲۰۱۴| نویسنده =| تاریخ = | ناشر = [[دانشنامه ایرانیکا]]| زبان = انگلیسی| نشانی بایگانی =http://archive.is/2sGPU| تاریخ بایگانی = ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۴}}</ref> برخی اقوام [[لر کوچک]] در قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی کردنشین عراق کوچ کرده و در [[لرستان]] ساکن شدند.<ref name="Rawlinson">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =راولینسون | نام =هنری لرزیک | پیوند نویسنده = | عنوان =سفرنامه راولینسون: گذر از ذهاب به خوزستان | ترجمه =سکندر اماناللهی بهاروند | جلد = | سال =۱۳۶۲ | ناشر =ترجم |مکان =تهران | شابک = | صفحه =۱۵۲ | پیوند = | تاریخ بازبینی =}}</ref> برخی گویشهای [[زبان لری]] مانند [[لری خرمآبادی]] نیز تحت تأثیر [[زبان کردی]] قرار گرفتهاند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/lori-language-ii |عنوان =LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori | ناشر =Iranica |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴|زبان=انگلیسی}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/lori-dialects |عنوان =LORI DIALECTS | ناشر =iranica |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۰ ژانویه ۲۰۱۴|زبان=انگلیسی}}</ref> اما لرها مردمانی هستند که از نظر قومی جزئی از [[مردم کرد]] به شمار نمیآیند.<ref name="مصطفی تقوی مقدم">[http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewWriter&WriterID=6&SP=Farsi مصطفی تقوی مقدم] در کتاب دیرینهشناسی سیاسی کهگیلویه، تهران: مؤسسه مطالعات دیرینهشناسی معاصر ایران، ۱۳۷۷. ص۴۰.</ref> و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار تنها در [[ایرانیها|ایرانی]] بودنشان است.<ref name="مصطفی تقوی مقدم" /><ref>{{یادکرد وب |نام= The Origin and Appearance of The Kurds In Pre-Islamic Iran|ناشر=Iranian Studies|نشانی=http://www.jstor.org/pss/4309997|نویسنده= John Limbert|زبان= |دیرینه شناسی بازدید=مارس ۲۰۱۰}}</ref>
== واژهشناسیِ لُر ==
=== احتمالِ ارتباطِ واژههای لُر و کُرد ===
واژهٔ کُرد در دوران دیرینه شناسیِ پس از [[حمله اعراب به ایران]] به معنای رمه گردانان و [[کوچنشینان]] ایرانیتبار [[فلات ایران]] به کار رفتهاست و معنای قومی ویژه نمیدادهاست.<ref name="مصطفی تقوی مقدم" /><ref>V. Minorsky, Encyclopedia of Islam: «We thus find that about the period of the Arab conquest a single ethnic term Kurd (plur. Akrād) was beginning to be applied to an amalgamation of Iranian or iranicised tribes. ,»Kurds «in Encyclopaedia of Islam». Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2007. Brill Online. accessed 2007.</ref><ref name="Natel">[http://sepehrmag.ir/print.php?id=1770 زبانها و گویشهای ایران. سرچشمه: کتاب دیرینهشناسی زبان فارسی نویسنده: دکتر پرویز ناتل خانلری]</ref><ref>عبدالله شهبازی، پیشگفتارای بر شناخت ایلات و عشایر، تهران: نشر نی، ۱۳۶۹، صص ۸۷–۱۱۸.</ref><ref>Martin van Bruinessen, «The ethnic identity of the Kurds» , in: Ethnic groups in the Republic of Turkey, compiled and edited by Peter Alford Andrews with Rüdiger Benninghaus [=Beihefte zum Tübinger Atlas des Vorderen Orients, Reihe B, Nr.60]. Wiesbaden: Dr. Ludwich Reichert, 1989, pp. 613-21. excerpt: «The ethnic label»Kurd «is first encountered in Arabic sources from the first centuries of the Islamic era; it seemed to refer to a specific variety of pastoral nomadism, and possibly to a set of political units, rather than to a linguistic group: once or twice,»Arabic Kurds «are mentioned. By the 10th century, the term appears to denote nomadic and/or transhumant groups speaking an Iranian language and mainly inhabiting the mountainous areas to the South of Lake Van and Lake Urmia, with some offshoots in the Caucasus...If there was a Kurdish speaking subjected peasantry at that time, the term was not yet used to include them.»[</ref><ref>Wladimir Iwanov:«The term Kurd in the middle ages was applied to all nomads of Iranian origin».(Wladimir Ivanon, «The Gabrdi dialect spoken by the Zoroastrians of Persia», Published by G. Bardim 1940. pg 42)</ref><ref>David Mackenzie: «If we take a leap forward to the Arab conquest we find that the name Kurd has taken a new meaning becoming practically synonmous with 'nomad', if nothing more pejorative» D.N. Mackenzie, «The Origin of Kurdish», Transactions of Philological Society, 1961, pp 68-86</ref><ref>Richard Frye,«The Golden age of Persia», Phoneix Press, 1975. Second Impression December 2003. pp 111: "Tribes always have been a feature of Persian history, but the sources are extremly scant in reference to them since
they did not 'make' history. The general designation 'Kurd' is found in many Arabic sources, as well as in Pahlavi book on the deeds of Ardashir
the first Sassanian ruler, for all nomads no matter whether they were linguistically connected to the Kurds of today or not.
The population of Luristan, for example, was considered to be Kurdish, as were tribes in Kuhistan and Baluchis in Kirman"</ref
از دیدِ قومیت، لرها و کردها جدا از هم شمرده میشوند.<ref name="Professor Garnik Asatrian 2009 pp.1-58" />
خط ۹۳:
[[پرونده:Lurish Language Map.png|بندانگشتی|چپ|توزیع جغرافیایی مناطقی که در آنها به [[زبان لری]] سخن گفته میشود]]
{{اصلی|زبان لری}}
گویشهای زبان لری نزدیکترین گویشهای ایرانی به زبان [[فارسی]] هستند.<ref name="iranicaonline.org" /> زبان لری همانند [[فارسی|زبان فارسی]] نوادهای از زبان [[پارسی میانه]] است و واژههای آن همانندی بسیاری با [[فارسی]] دارد.<ref name="Erik John Anonby pp 171-197" /> ریشه زبانهای ایرانی لری ([[گویش بختیاری|بختیاری]]، [[لری خرمآبادی|خرمآبادی]]) مانند زبان فارسی به [[پارسی میانه]] (پهلوی ساسانی) و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان (زبان هخامنشیان) برمیگردد.<ref name=isfahan-xxi-provincial-dialects /> ویژگیهای زبان لری نشان میدهد که چیرگی زبانهای ایرانی در منطقه کنونی [[لرستان]] در تاریخ باستان از سوی ناحیه [[پارس]] صورت گرفته و نه از سوی ناحیه [[ماد]].<ref>Yar-Shater, Ehsan. 1982. Encyclopædia Iranica. London: Routledge & Kegan Paul. V, p. 617a</ref><ref>Houtsma, M. T. , 1987. E.J. Brill's First Encyclopaedia of Islam, 1913-1936. Published by BRILL. [http://books.google.nl/books?id=jJY3AAAAIAAJ&pg=PA821&lpg=PA821&dq=media+Iranicised&source=bl&ots=ed6E0edHZI&sig=tJIrI7dkvFPF7K0dJZiOfzoKq64&hl=nl&ei=1rOVS6nQCYeF-Qbj5PTTCg&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=1&ved=0CAkQ6AEwAA
=== جغرافیای زبان لُری ===
|