هرمز دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
Mm-1404 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱:
| امضاء =
}}
'''هرمز دوم'''،<ref name="iranica">{{یادکرد وب|نویسنده =A. Shapur Shahbazi |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/hormozd-ii |عنوان =HORMOZD II | ناشر =ENCYCLOPÆDIA IRANICA |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۲۴ آوریل ۲۰۱۶}}</ref> شاهنشاه ساسانی بود که از ۳۰۳ تا ۳۰۹ میلادی بر تخت شاهی نشست. او در سنگ‌نوشته خود در [[طاق بستان]] که به زبان [[پارسی میانه]] است، خودش را «پسر خدایگان مزداپرست، اهرمزد، شاهان شاه ایران و انیران»، نوهٔ نرسی معرفی می‌کند. آگاثیاس، طبری و دیگران این تبارنامه را درست شمرده‌اند. در سنگ‌نوشتهٔ اعطای مقام نرسه در [[نقش رستم]] در فارس، چهره‌ای که پشت شاه ایستاده به احتمال هرمز دوم است که جانشین او بوده است، چرا که کلاه او همانند پروتمه یک جانور (اسب؟) نگاریده شده است، که این گونه کلاه بیشتر با شاهزادگان ساسانی که به عنوان جانشین گزینش شده‌اند مربوط است. بعید است که او در جنگ پدرش در برابر رومی‌ها شرکت کرده باشد، که این جنگ با شکست سنگین نرسه، دستگیر شدن همسر و چندین فرزندش به پایان رسید که برای بازگرداندن آنها ناچار شد چندین استان ایران را در ارمنستان و میان‌رودان به رومی‌ها بدهد.{{پا|نام=iranica}}
 
هرمز دوم پیرو بر تخت نشستن، تاجی همانند تاج [[بهرام دوم]] برای خود برگزید. این تاج varəγna، عقاب سلطنتی را نشان می‌دهد (پرنده‌ای که نشان‌دهندهٔ ایزد بهرام است)، گویی آذین شده به [[مروارید]] دارد و نوک آن نیز مرواریدی جای دارد.{{پا|نام=iranica}}
 
دربارهٔ دوران پادشاهی هرمز دوم دانسته‌های اندکی در دست است. اینگونه گفته شده است که دوران شاهی او با خشونت آغاز شده و پس از آن هرمز دومهرمزد به شاهی میانه‌گرا و خردمند و گشاده‌دست با ناتوانان تبدیل شده است. بر پایهٔ گفتهٔ ابوریحان بیرونی، او آزار [[مانویان]] را از سر گرفت. پابرجا کردن یک بخش روستایی (روستاگ) به نام کورنگ یا وَهیشت-هرمز در نزدیکی ایذج در بخش رام-هرمز (کوره) در [[خوزستان]] را از کارهای او شمرده‌اند. بر پایهٔ گفتهٔ [[ابوعلی بلعمی|بلعمی]]، او نیروهایی به سوریه فرستاد و از [[غسانیان]] درخواست باج و ساو کرد که به پشتیبانی از روم برخاسته بودند. شاه غسانیان پیش از آنکه نیروهای کمکی رومی سر برسند کشته شد، اما نیروهای او هرمز دوم را که در بیابانی شکار می‌کرد غافلگیر کرده و او را مرگبارانه زخمی کردند و پیرامون [[تیسفون]] را هم چپاول و تاراج کردند. به احتمال بالا، بزرگان کشور هنگامی که او در سرزمینی دوردست بوده است از فرصت بهره برده و او را کشته‌اند، چرا که آنها می‌خواستند فرزندان او را از رسیدن به شاهی بی‌بهره بگذارند. شواهدی از یک جنگ داخلی را می‌توان از سنگ‌نگاره از خود هرمز دومهرمزد در [[نقش رستم]] در فارس یافت. در این سنگ‌نگاره هرمز دومهرمزد بر پشت اسب نشسته است که با یک نیزهٔ دراز دشمن خود را که یکسر زره‌پوش است و کلاه‌خودی دارد که بر آن آرم خانوادگی پاپک (شهیار (بیتخش) آلبانی در دوران بهرام دوم و نرسی) دیده می‌شود را نگونسار می‌کند.{{پا|نام=iranica}}
 
در کتاب سده یازدهم میلادی به نام رویدادشمار Se’ert آمده است که هرمز دوم جنگی در برابر رومی‌ها به راه انداخت تا کین شکست پدر خویش را بستاند. رویدادنامهٔ Arbela نیز می‌گوید که هنگامی که هرمز دوم دید که قیصر روم مسیحیان را آزار می‌دهد، لشکری بزرگ گرد آورد و به سرزمین‌های روم تاخت و شهرهای بسیاری را به تاراج برد. اعتمادپذیر بودن رویدادنامهٔ Arbela پرسش‌برانگیز است و گزارشی که در رویدادشمار Se’ert آمده نیز در منبع دیگری نیامده است. می‌توان آن را تنها به این گونه گمانه‌پردازی کرد که احتمالاً بازتابی از تاخت آوردن هرمز دوم به سوریه بوده است.{{پا|نام=iranica}}
 
از هرمز دوم هشت پسر به جا ماند که از میان آنها شاپور دوم از ۳۰۹ تا ۳۷۹ میلادی پادشاهی کرد. یکی از دختران او که هرمز-دُخت نام داشت، گفته شده است که با شاهزاده ارمنی [[واهان مامیکونیان]] پیوند زناشویی بسته است.{{پا|نام=iranica}}
 
در مشرق درگیریهایی با [[کوشانیان]] یافت اما با ضعف و فترتی که در کارها می‌دید از عهدهٔ مقابله با آنها برنیامد. ناچار از راه صلح درآمد.<ref>زرین کوب، ص ۴۴۷</ref>