افسانه‌های زندگی حافظ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
واگردانی به نسخهٔ درست
تغییرات نحوی جملات و علائم سجاوندی
خط ۵:
تیمور در اواخر سده هشتم به [[فارس]] لشکر کشید و در حدود سال [[۷۶۷]] [[هجری خورشیدی]] (۷۹۰ قمری) وارد [[شیراز]] شد. [[دولت شاه سمرقندی]] در تذکرةالشعرای خود نوشته است که تیمور پس از ورود، کسی را به نزد [[حافظ]] (حدود ۷۲۷ - ۷۹۲ هجری قمری)، شاعر نامدار فرستاد تا او را پیش وی ببرند. او ادامه داستان را این‌چنین نقل می‌کند:
 
تیمور به حافظ می‌گوید «من اکثر ربع مسکون را با این شمشیر مسخر ساختم و هزاران ولد و ولایت را ویران کردم تا [[سمرقند]] و [[بخارا]] را که وطن مألوف و تختگاه من است را آباداناست،آبادان و مفتخر سازم. تو مردک به یک خال هندوی ترک شیرازی، سمرقند و بخارای ما را می‌فروشی. می‌فروشی؟

چنانکه در این بیت گفته‌ای:
 
{{شعر}}
سطر ۱۱ ⟵ ۱۳:
{{پایان شعر}}
خواجه حافظ زمین ادب را بوسه داد و گفت :"ای سلطان عالم از آن بخشندگی است که بدین روز افتاده‌ام.» "

تیمور از این سخن خرسند می‌شود و به حافظ اکرام و احترام می‌کند.<ref>تاریخ ایران، سایکس، جلد ۲، صص ۲۳۲ و ۲۳۳</ref> شاید این بیت [[حافظ]] اشاره‌ای به [[تیمور]] باشد:
 
{{شعر}}