بخش لواسانات: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار تمیزکاری درخواست مدرک
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: ومشروطه⟸و مشروطه، وفیروز⟸و فیروز، ، هجرینوشته⟸هجری نوشته، ، بنحویکه⟸به گونه‌ای که، ، صورت‌اخیر...
خط ۱۲:
 
== پیشینه ==
پیش از تأسیس شهرستان شمیرانات، این بخش (لواسانات) که در دوره‌ای بهمراه بخشهای رودبارقصرانرودبار قصران و سیاهرود و بومهن به نام بخش افجه شهرستان تهران خوانده می‌شد جزو شهرستان تهران بود و [[نجارکلا (لواسان)|نجارکلا]] مرکز آنها بحساب می‌آمد که در سال ۱۳۳۶ با تأسیس شهرستان شمیرانات در آن ادغام شد. در سال ۱۳۵۵ بنا به تصمیم دولت وقت استان مرکزی به مرکزیت تهران منحل و ری و شمیرانات در تهران ادغام گردیدند. مجدداً همزمان با تشکیل استان تهران در سال ۱۳۶۶ بار دیگر شهرستان شمیرانات با مصوبه هیئت وزیران به عنوان شهرستان مستقل رسمیت یافته و لواسانات، تجریش و رودبارقصرانرودبار قصران در آن ادغام شدند.
امروزه در لواسانات؛ وسعت و مساحتِ منطقه لواسان بزرگ از منطقه لواسان کوچک کمتر است و این به دلیل آن است که در گذشته مناطقی چون جاجرود، رودهن، بومهن و چندین روستا و منطقه دیگر جزئی از لواسان بزرگ به شمار می‌آمده‌اند که در تقسیمات کشوری معاصر از این منطقه جدا و مستقل شده یا به شهرستان‌های تهران و دماوند الصاق گردیده‌اند. لازم است ذکر شود که شهر [[لواسان]] جزو دهستان لواسان کوچک یا دهستان لواسان بزرگ نیست بنابراین نوشتن و نامیدن آن به صورت «شهر لواسان کوچک» یا شهر «گلندوئک» که در پاره‌ای از موارد دیده می‌شود وجهی ندارد و اشتباه است.{{مدرک}}
 
خط ۱۹:
 
== مردم ==
مردم بخش لواسانات به زبان فارسی با لهجه معیار (تهرانی) یا فارسی با گویش لواسانی که همان [[لهجه مازندرانی]] است صحبت می‌کنند. بنحویکهبه گونه‌ای که اکثریت مردم مناطق شمال شهر تهران از اوشان فشم تا لواسانات وشهرهایو شهرهای دماوند وفیروزو فیروز کوه نیز دارای گویش مازندرانی اند که امروزه لهجه تهرانی جایگزین زبان مازنی دربین جوانهای امروزی این مناطق شده است.
 
== برخی از بزرگان و مشاهیر لواسانات ==
خط ۲۸:
* آیت الله میرزا حسن لواسانی: در زمان سید ابوالحسن اصفهانی و از طرف وی برای تبلیغ و وعظ از ایران به لبنان رفت و حدود ۲۵ تا ۳۰ سال در شهر غازیه لبنان ساکن بود. شهر غازیه در کنار شهر صیدا، یعنی در حد فاصل مناطق مرکزی و جنوبی لبنان واقع است. ایشان تا سال ۱۹۵۰ میلادی در لبنان بود و پس از آن به ایران بازگشت.
* آیت الله محمد صادق لواسانی: دوست نزدیک روح‌الله خمینی
* قصرانی: از دانشمندان قرن سوم و چهارم هجری قمری است. نام وی در فهرست ابن ندیم دکرگردیدهذکر گردیده است. زکریای قزوینی در آثار البلاد در ذکر قصرانی چنین نوشته است: «قصرانی مهندس منسوب بدانجاست، در هندسه دانشمند بود و در زمان خویش نظیر نداشت. وی در هندسه کتبی تصنیف کرده که مشهور است»
* حاج ملا شکرالله بن مولی لطف‌الله لواسانی: از اهالی لواسان که جهت تحصیل علوم به اصفهان رفت و از مجلس درس میرزا محمدعلی قاینی و دیگران استفاده جست و به فراگرفتن ریاضیات پرداخت و در محضر آقا می‌رسید حسن مدرس کسب فقه و اصول کرد، سپس به تهران بازآمد و رخت سفر به نجف اشرف کشید و به فیض مدرسه شیخ مرتضی اعلم الله مقامه فایض آمد و از آنجا به تهران بازگشت و در این شهر اقامت گزید و مرجع خواص و عوام شد. در سال تألیف کتاب المآثر و الآثار که احوالش در آن آمده بیش از سی سال در تهران مقیم بود. صاحب طرایق به سال ۱۳۱۵ هجری قمری به اتفاق وی سفری به لواسان کرد و در اشارت احوال او در تاریخ نوشته است که سنش چنان‌که خودش گفته از هفتاد متجاوز است لذا باید ولادتش را در حدود سال ۱۲۴۵ هجری قمری پنداشت. از آثار او فضائل السادات در اخبار و منتخب الختوم در ادعیه است.
* میرزا جعفر مشهور به حکیم الهی لواسانی: وی فرزند میرزا حسنعلی لواسانی فاضلی کامل و خوش سخن و عارفی واصل و نیک‌اندیش و بدیع المحاضره بود؛ در تاریخ و حدیث و رشته‌های معقول با استادان فن سخن می‌داشت، وی را در انشا نیز دستی بود، تعلیقاتی به دعای صباح دارد و نزدیک هشتاد سال با عزت بزیست و در سال ۱۲۹۸ هجری قمری در تهران دیده از جهان فروبست و بر حسب وصیت او پیکرش را به وادی السلام نجف اشرف حمل کردند.
* میرزا شمس الدین حکیم الهی ثانی لواسانی: وی فرزند میرزا جعفر حکیم الهی لواسانی اول است. میرزا جعفر از اجله افاضل زمان خویش بحساب می‌آمد و ناصرالدین شاه قاجار به وی لقب حکیم الهی بخشید. در مجلس علما و امرا اعتباری داشت. وی پس از کسب مراتب منقول و معقول، جهت تکمیل حکمت به سبزوار رفت و از محضر فیلسوف بزرگ حاج ملا هادی سبزواری استفاده جست و در سال ۱۳۱۵ هجری قمری در دارالخلافه تهران مجلس افاده و استفاده داشت.
* ملک الکلام بندار رازی: کمال‌الدین ابوالفتح بُندارِ رازی (درگذشتهٔ ۴۰۱ هجری قمری) شاعر ایرانی نیمه دوم سده چهارم هجری و معاصر آل بویه است.. نامش هم به ضم بای عربی و هم به کسر پا فارسی هر دو دیده شده است. در پاره‌ای منابع چون تذکرهٔ دولتشاه و هفت‌اقلیم «پندار»، و در مجمل فصیحی و برخی منابع دیگر «بندار» آمده است، به صورت‌اخیرصورت اخیر بزرگان دیگری نیز موسومند، مانند بندار بن احمد بن عبد اللّه رازی بزاز، و بندار اصفهانی و بندار لره و غیر اینها. از چگونگی احوال بندار آگاهی چندانی در دست نیست. دولتشاه سمرقندی در ذکر بندار رازی نوشته «... به سه زبان سخنوری می‌کند:عربی، فارسی و دیلمی، و از کوهستان ری (قصران داخل = لواسانات) است...» وی از شعرا، مجلسیان و مخصوصان دربار مجدالدوله دیلمی بود و صاحب عباد درتربیتدر تربیت او اهتمامی داشت. سخنش متین و طبعش وقاد بود. صاحب مجمل فصیحی سال فوتش را ۴۳۳ هجرینوشتههجری نوشته است. این دو رباعی به زبان محلی قدیم تهران، شمیران و لواسانات از وی است:
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|تا تاج ولایت علی بر سرمه|هر روج مرا خوشتر و نیکوترمه}}
خط ۴۲:
{{ب|این اشتر لوک و اسب کرکوک منم|این در به امید می‌زنم بوک دبو}}
{{پایان شعر}}
* آقا میرزا صدرالدین لواسانی: وی فرزند میزرامیرزا شمس الدین حکیم الهی ثانی لواسانی است. وی صاحب کمالات بود و از استادان خط نستعلیق به شمار می‌رفت.
* حاج ملا علی اصغر لواسانی: وی لواسانی الاصل و ساکن تهران بود. علم را به زیور عمل زینت می‌بخشید و چنان‌که در المآثر و الآثار آمده است در محله سرچشمه تهران در مسجدی که حاج میرزا عباسقلی از وزرای دربار ناصرالدین شاه پی افکند سمت امامت جماعت داشت.
* میرزا علی خان امین الدوله سینکی لواسانی: وی از رجال عهد قاجاریان است. در طرایق الحقایق در ذکر [[سینک]] لواسان درج آمده است: ولادت با سعادت جناب میرزا علی خان امین الدوله در این دهکده والا بوده است و نیاکان معظم‌له از مازندران به آنجا مهاجرت نموده توقف نمودند.
خط ۵۷:
* آقا سید ابراهیم لواسانی: وی اهل لواسان بود و احوالش در المآثر و الآثار چنین است: ((آقا سید ابراهیم لواسانی از معمرین علما و عظمی ائمه جماعت دارالخلافه طهران است، در مسجد سرپلک طهران نماز می‌گزارد و مردم به عدالت و جلالت وی اعتقاد راسخ دارند. از فقه و حدیث و برخی دیگر از علوم شریعه نیز بهره‌مند است.
* سید محمد باقر لواسانی: فرزند آقا سید ابراهیم لواسانی و از بزرگان علم فقه و حدیث زمان خویش بود.
* محمد بن ابراهیم لواسانی: از فقهای اصولی مذهب شیعه اثنی عشریه که در دوازدهم رجب ۱۲۶۷ هجری قمری در لواسان ولادت یافت. در تهران بنزدنزد علی آشتیانی و میرزا رحیم نهاوندی و در نجف اشرف بنزدنزد حبیب‌الله رشتی تحصیل علم نمود و در ربیع الاول ۱۳۱۷ هجری قمری در نجف اشرف درگذشت. وی را در فقه و اصول مولفات ارزنده‌ای است همچون متاجر در فقه در سه مجلد بزرگ و یک مجلد در اصول فقه.
* میرزا محمد تقی خان مجدالدوله ثانی لواسانی: وی از بزرگان عهد قاجاریان است و در طرائقطرایق الحقایق از وی بدینسان یاد شده است: ((جناب میرزا تقی خان مجد الدوله ثانی المتخلص عبقری ترقیات صوری از این سرزمین (سینک) یافته...))
* [[مجدالملک سینکی|میرزامحمدخان مجدالملک سینکی]]: وی نیای بزرگ خاندان امینی از رجال عصر قاجار بود.
* شیخ محمد تقی معصوم الائمه: وی نیز در دوره قاجاریه از سینک لواسان برخاست. در طرایق الحقایق درج آمده است: «جناب شیخ محمد تقی معصوم الائمه نیز مسقط الراس سینک است»
خط ۶۶:
* حسن آدم قصرانی: از یاران [[کیا بزرگ‌امید]] جانشین [[حسن صباح]]
* ابو یوسف یعقوب بن علی قصرانی: از ستاره شناسان دربار خلیفه [[منصور عباسی]]
* حسین نجار لواسانی: در سده نهم هجری قمری در شهر لواسان زندگی می‌کرد. وی طراح ترسیمات هندسی بر روی چوب‌ها بود و از نجاران معروف دوران خود به‌شمار می‌رفت. از آثار به‌جای مانده از این استاد، در چوبی بقعه سیداسماعیل در محلهٔ چاله میدان تهران است که به هنرمندی فرجام پذیرفته، با رقم: «عمل استاد حسین‌بنحسین بن حسن نجار لباسانی ۸۸۶ هجری»
* [[سید جمال‌الدین افجه‌ای]]: از علمای دین ومشروطهو مشروطه خواهان زمان قاجار بود. جد وی میرقوام الدین حسینی است که در افجه لواسان دفن است.
* سید رضا لواسانی پدر [[سید نصرالله اخوی]]
* آیت الله [[سید محمد رضا افجه‌ای]] لواسانی