اکسپرسیونیسم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز تمیزکاری با استفاده از AWB |
ویرایش و تصحیح تمیزکاری |
||
خط ۱:
{{ویکیسازی}}
[[File:The Scream.jpg|thumb|''[[جیغ (نقاشی)|جیغ]]'' اثر [[ادوارد مونک]] (۱۸۹۳)، اکسپرسیونیسم قرن بیستم]]
[[پرونده:Macke Russisches Ballett 1.jpg|بندانگشتی| ''ماکه: [[باله روسی]]'' (۱۹۱۲)]]
'''هیجاننمایی''' یا '''اکسپرسیونیسم''' {{انگلیسی|Expressionism}} نام یک [[مکتب هنری]] است.
سطر ۱۰ ⟵ ۱۱:
== هنرمندان این سبک ==
* ''[[ونسان ویلِم ون گوگ]]'' (۱۸۵۳–۱۸۹) نقاش معروف این سبک، زاده هلند بود. نام او در زبان هلندی فینسِنت فان خُخ تلفظ میشود. ونسان، تلفظ فرانسوی اسم کوچک اوست و در انگلیسی وینسنت میگویند (Vincent van Gogh).
ون گوگ عاشق گل آفتابگردان بود و مجموعه [[گلهای آفتابگردان]] او از معروفترین نقاشیهایش است که در کل از یازده اثر تشکیل شده، وی میگفت: «زردی آفتابگردان بهترین رنگی است که میتوان پیدا کرد. خیلی شاد است. واقعاً شاد است.»
خط ۲۸:
پنج سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۴ که کشور آلمان به دلیل شکست در جنگ جهانی اول، شورش و کودتا، کاهش ارزش پول و گرسنگی، در شرایط اقتصادی وحشتناکی به سر میبرد، غنیترین دوران سینمای آلمان را ساختند. سینمایی که بازتاب وحشت مردم از جنگ، گرسنگی و ورشکستگی بعد از آن بود.
با به قدرت رسیدن حکومت رایش سوم در سال ۱۹۳۳ عدهای از کارگردانان پیشروی سینمای اکسپرسیونیستی که میدانستند با شرایط جدید امکان کار در کشور را نخواهند داشت، دست از کار کشیدند. عدهای با اهداف حکومت جدید همسو شدند و عدهای دیگر نیز که به نوعی در فیلمهای خویش ظهور خونآشام را پیش بینی کرده بودند، به ایالات متحده مهاجرت کردند. سینمای آلمان نیز پس از آن تا پایان جنگ جهانی دوم به نوعی از سینما با عنوان سینمای تبلیغی یا – پروپاگاندا – روی آورد که مطابق اهداف هیتلر بود و در آن هیتلر پیشوای بزرگ نژاد برترمعرفی میشد.
فیلم- [[دانشجوی پراگ]]- نسخه اول به سال ۱۹۱۹ که یکی از پیش زمینههای مهم سینمای اکسپرسیونیستی آلمان هست موضوع جدیدی را وارد سینما کرد:شعبده بازی که دانشجویی را به کار میگیرد و او را وادار میکند تا دست به قتلی زند سپس گناه قتل را به گردن دانشجو میاندازد او ناچار به خودکشی میشود. انسانی توسط نیروهای نامرئی کنترل میشود و دست به اعمالی میزند که خود را در قبال آنها مسئول
«اکسپرسیونیسم» که اساساً درونگرایی و پرداختن به روحیات درونی بشر از ویژگیهای آن به حساب میآید، با نوع سینمای هراس عجین گشت و از آنجا که فیلمهای این سبک به ابعاد ناشناخته آفاق و انفس انسان نظر دارد و این ابعاد معمولاً برای اغلب افراد، وجهٔ هراسناک و رعب آور ایجاد کرده (هر عنصر ناشناختهای بطور طبیعی برای آدمی وحشت آور میباشد) نخستین آثار اکسپرسیونیستی سینما در وادی سینمای ترسناک قرار گرفت.
فیلمهایی مانند :[[گولم]] داستانی متعلق به افسانههای یهودیان که در آن موجودی سفالی با کمک اورادی زنده میشود وگرایشاتی غیرمجاز نسبت به دختر صاحب خود پیدا میکندو سرانجام دچار جنون میگردد، در اینجا نیز موضوع رهایی از موجودات ناشناسی مطرح است که بطور ناشناخته به شکل نیروی ضمیر ناخود آگاه ظهور میکنند، [[دانشجوی پراگ]] در دهه دوم قرن بیستم و بعد از آن [[مرگ خسته]] و [[مطب دکتر کالیگاری]] از معروفترین فیلمهای اکسپرسیونیستی به شمار میآیند.
خط ۴۵:
موسیقیدانان اکسپرسیونیسم مانند نقاشان و نویسندگان این سبک هنری برای بیان نازیباییها روشهای خاص خود را دنبال کردند. تأکید آنها بر عناصر غیر موسیقی بود استفاده از اصوات، فاصلههای دیسونانس، تاکیدهای غیر موزون روی ضربها که قدرت پیش بینی را از شنونده میگیرد، تعویض سریع تونالیته و مشخص نبودن تونالیته اصلی موسیقی و بسیاری روشهای دیگر همه باعث این میشوند که موسیقی بوجود آمده دقیقاً حال و هوای تابلوهای کشیده شده توسط نقاشان یا مطالب نوشته شده توسط نویسندههای این سبک هنری را برای مخاطب القا کنند.
این ویژگیهای نازیبا در موسیقی آنقدر پیش میرود که [[چارلز آیوز|آیوز]] موسیقیدان این سبک در [[سنفونی]] چهارم خود با دو ارکستر بصورت همزمان دو قطعه در دو [[گام (موسیقی)|تنالیته]] ی مختلف اجرا میکند، باید گفت که این کار جسارت و جرات خاصی راطلب میکند، که حتماً او از آن بهره میبرده است.
* [[جنبشهای هنری]]▼
{{آوانگارد}}▼
== منابع ==
{{پانویس}}
{{ویکیانبار-رده|Expressionist paintings}}▼
* مرزبان، پرویز و معروف، حبیب: فرهنگ مصور هنرها
{{پاککن}}
== پیوند به بیرون ==
{{درگاه|هنرهای تجسمی}}
{{ویکیواژه|اکسپرسیونیسم}}
{{پسادریافتگری}}
▲{{آوانگارد}}
{{نوگرایی}}
{{دادههای کتابخانهای}}
[[رده:اکسپرسیونیسم|اکسپرسیونیسم]]
|