زندیان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏فرمانروایان زند: وپ:همزه: مسأله--> مسئله با استفاده از AWB
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۹:
|footnotes =}}
 
'''زندیان''' یا '''زندیه''' یا '''دودمان زند''' نام سلسله‌ای [[ایرانی]] و ویکی طایفه‌ایاز [[مردمطوایف قوم لک|لک]] از [[لر|لرهای شمالی]] بودند<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/karim-khan-zand |عنوان =KARIM KHAN ZAND | ناشر =[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |تاریخ = ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵|تاریخ بازدید = ۲ مارس ۲۰۱۶}}</ref><ref>''Muhammad Karim Khan, of the Zand clan of the Lur tribe, suc- ceeded in imposing his authority on parts of the defunct Safavid empire'', David Yeroushalmi, ''The Jews of Iran in The Nineteenth Century: Aspects of History, Community, and Culture'', BRILL, 2009, ISBN 978-90-04-15288-5, [https://books.google.com/books?id=XYlGS3s3zTQC&pg=PR39 p. xxxix.]</ref> که میان فروپاشی [[افشاریان]] تا برآمدن [[قاجار]] به درازای چهل و شش سال در [[ایران]] حکومت می کردند. این سلسله به سردمداری [[کریم خان زند]] از [[طایفه زند]] از سال ۱۱۶۳ هجری قمری در [[ایران]] به قدرت رسید. کریم‌خان، ایلخان [[طایفه زند]] بود. پدرش «ایناق خان» نیز ایلخان بود. کریم خان در آغاز یکی از سرلشکران سپاه [[نادرشاه افشار]] بود که پس از مرگ نادر با همراهانش بازگشت. او فردی مدبر<ref>طباطبایی، جواد. ''تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست، دیباچه‌ای بر نظریهٔ انحطاط ایران''. نشر نگاه معاصر. تهران. چاپ پنجم. ۱۳۸۵</ref> بود. او را در برخورد با مردمان نیکوترین فرمانروا پس از [[حمله اعراب به ایران]] دانسته‌اند. کریم خان خود را [[وکیل الرعایا]] نامید و از لقب [[شاه]] پرهیز کرد. او بطور موقتی [[ملایر]] را پایتخت و مقر فرماندهی خود نمود توانست بر کل ایران مسلط شود و سپس<ref>کتاب خواجه تاجدار</ref><ref>تاریخ اجتماعی سیاسی زندیه</ref> [[شیراز]] را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود. ارگ، بازار، حمام و مسجد وکیل شیراز از [[کریمخان زند وکیل الرعایا]] به یادگار مانده‌است.
 
[[کریمخان زند وکیل الرعایا]] ([[۱۱۹۳ (قمری)|۱۱۹۳]] – [[۱۱۶۳ (قمری)|۱۱۶۳]] ه. ق) توانست پس از فروپاشی حکومت [[نادرشاه افشار]]، تمام بخش‌های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، [[صادق‌خان زند]]، نیز موفق شد در سال [[۱۱۸۹ (قمری)|۱۱۸۹]] ق. [[بصره]] را از امپراتوری [[عثمانی]] جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر [[اروندرود]]، [[بحرین]] و جزایر جنوبی [[خلیج فارس]] مسلم گرداند.
 
== پیروزی کریم‌خان زند ==
تشمال کریم (کریم خان زند) از تیرهٔ زند بگله بود. تیرهٔ زند بگله مهم‌ترین تیرهٔ طایفهٔ زند به حساب می‌آمده‌است؛ و از اصلی‌ترین طوایف مادها محسوب می‌شوند. طایفهٔ زند گروهی بودند با معیشت شبانی که از اراضی دامنهٔ زاگرس به دهستان پری و کمازان در نزدیکی ملایر کوچ کرده بودند.» معمولاً زندها را شاخه‌ای از طوایف [[مردم لک|قوم لک]]<ref>Vladimir Minorsky, "The Guran" in Bulletin of School of Oriental and African Studies, 11, No. ۱, (۱۹۴۳).</ref> به حساب آورده‌اند. یقیناً از نواحی شمال لرستان کوچ کرده و به وسیله شاه عباس صفوی در اطراف ملایر و بروجرد اسکان داده شده‌اند.<ref>کریم‌خان زند، «جان. ر. پری»، علی‌محمد ساکی، ص. ۲۴–۲۵</ref>
 
پس از مرگ نادر کریم‌خان نیرویی به هم زد و پس از چندی با دو خان [[لر بختیاری]] به نامهای [[ابوالفتح‌خان بختیاری]] و [[علیمردان‌خان چهارلنگ|علیمردان خان بختیاری]] ائتلافی فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان [[صفویان|صفوی]] می‌دانستند، به نام ابوتراب میرزا ([[شاه‌اسماعیل سوم]]) را به شاهی برگزیدند. در این اتحاد علیمردان خان بختیاری وکیل‌الدوله (نایب‌السلطنه) بود و ابوالفتح‌خان بختیاری حاکم [[اصفهان]] و کریم‌خان زند نیز سرلشکر سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان خان بختیاری، ابوالفتح‌خان بختیاری را کشت و بر دیگر همراهش کریم خان زند شورید ولی سرانجام پیروزی با کریم‌خان زند بود.<ref>محمد رجبی نیری، تاریخ زندیه، انتشارات مصباح، ۱۳۷۶</ref><ref>طباطبایی، جواد. ''تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست، دیباچه‌ای بر نظریهٔ انحطاط ایران''. نشر نگاه معاصر. تهران. چاپ پنجم. ۱۳۸۵. ۱۰۶–۱۰۷</ref>