محمد معزی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Chyah (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام = امیر محمد مُعِزّی نیشابوری
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام اصلی = ابوعبدالله محمد بن عبدالملک مُعِزّی نیشابوری
| زمینه فعالیت = [[شعر]]
خط ۸:
| تاریخ تولد = ۴۳۹ (قمری)/[[۱۰۴۸ (میلادی)]]
| محل تولد = [[نیشابور]]
| والدین =
| تاریخ مرگ = ۱۱۲۵ CE
| محل مرگ = [[نیشابور]]
| محل زندگی =
| مختصات محل زندگی =
| مدفن =
|در زمان حکومت = [[سلجوقیان|سلاجقه]]
|اتفاقات مهم =
| نام دیگر =
|لقب = امیر معزی، امیر الشعراء
|بنیانگذار =
| پیشه =
| سال‌های نویسندگی =
|سبک نوشتاری =
|کتاب‌ها =
خط ۲۸:
|دیوان اشعار =
|تخلص = مُعّزی
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
| همسر =
| شریک زندگی =
خط ۳۶:
|حوزه =
|شاگرد =
|استاد =
|علت شهرت =
| تأثیرگذاشته بر =
| تأثیرپذیرفته از =
| وب‌گاه =
|گفتاورد
|امضا =
}}
'''امیرابوعبدالله محمد پسر عبدالملک مُعِزّی نیشابوری''' [[شاعر]]ی [[فارسی‌زبانان|فارسی زبان]]. پدرش [[عبدالملک برهانی]] از شاعران دربار [[الب ارسلان]] بود و در اوایل سلطنت [[ملکشاه سلجوقی]] وفات یافت و محمد فرزندش، به جای او به خدمت سلطان ملکشاه در آمددرآمد و تخلص شعری خود '''معزی''' را از لقب سلطان که «معزالدین» بود، اقتباس کرد. معزی شاعر بزرگ دربار [[ملکشاه سلجوقی]] بود و از سوی این پادشاه لقب ''امیر'' گرفت.
پس از مرگ ملکشاه، معزی به [[سلطان سنجر]] درٱمد. روایت شده‌است که روزی در شکارگاه تیر سلطان به سینه او خورد و او هر چند از زخم این تیر نمرد، اما مدت‌ها تیر در سینه‌اش جای داشت و از آسیب آن رنج می‌برد. معزی در سال ۵۲۱ هجری قمری وفات یافت.
 
[[دیوان]] او مشتمل بر هجده‌هزار بیت شعر به [[زبان فارسی]] است. بیشتر اشعار معزی قصیده و غزل مدحی و توصیفی است. بابر گفته‌ای انوری در این بیت معزی را به تقلید از اشعار دیگر شعرا متهم می‌کند؛ که تأثیر [[عنصری]] و [[فرخی]] در اشعار او دیده می‌شود:<ref>صور خیال در شعر فارسی-504</ref>
 
{{شعر}}
{{ب|کس دانم از اکابر گردن کشان نظم|کو را صریح خون دو دیوان به گردن است}}
{{پایان شعر}}
 
خط ۵۶:
وی پسر امیرالشعراء عبدالملک برهانی نیشابوری بود و از راه‌یافتن خود به دربار ملکشاه سلجوقی به وسیله امیرعلی فرامرز ندیم و داماد ملکشاه اشاره می‌کند که چگونه روزی سلطان به عزم دیدن هلال [[رمضان]] بیرون می‌رود و ماه را پیش ازدیگران می‌بیند و معزی که در این وقت حاضر بوده این رباعی رابالبداهة می‌گوید:
 
{{شعر}} {{ب|ای ماه چو ابروان یاری گویی|نينی نی چو کمان شهریاری گویی}} {{پایان شعر}}
{{شعر}} {{ب|نعلی زده از زر عیاری گویی|در گوش سپهر گوشواری گویی}} {{پایان شعر}}
 
خط ۶۸:
[[محمد عوفی]] در [[لباب‌الالباب]] می‌نویسد:
 
: «سه کس از شعرا در سه [[دولت]] اقبال‌ها دیدند وقبول‌ها یافتند چنانکهچنان‌که کس را آن مرتبه میسر نبود، یکی [[رودکی]] در عهد [[سامانیان]] و [[عنصری بلخی|عنصری]] در دولت محمودیان و معزی در دولت سلطان ملکشاه.»
 
معزی تا پایان عهد ملکشاه یعنی تا سال ۴۸۵ هجری قمری درخدمت این پادشاه بود . بعد از وفات او و آشفتگی کار جانشینان وی، معزی مدتی از عمر خود را در [[هرات]] و [[نیشابور]] و [[اصفهان]] بسر برد وسرگرم مدح امرای مختلف این نواحی بود تا آنکه سلطان [[سنجر]] به سلطنت رسید و امیرمعزی بدو پیوست. [[محمد عوفی]] دربارهدربارهٔ [[مرگ]] امیرمعزی نوشته است که روزی سلطان سنجر درخرگاه بود، ناگاه تیری از کمان شاه گذشت و به امیرمعزی اصابت کرد و او در حال جان سپرد.
 
[[عباس اقبال]] در مقدمه دیوان معزی قول عوفی را مردود دانسته و می‌نویسد معزی مدتها بعد از این واقعه زنده بوده است، و اما از مرثیه‌ای که [[سنایی]] در [[مرگ]] معزی گفته معلوم می‌شود که شاعر سرانجام به همان زخم تیر درگذشته است و تاریخ مرگ او بین ۵۱۸ و ۵۲۱ هجری قمری بوده است.
خط ۷۷:
 
== سبک معزی ==
ماهیت عمده [[شعر]] معزی سادگی آنست، وی معانی بسیار را در الفاظ ساده و خالی از تکلف ادا می‌کند. کوششی که او در سرودن [[غزل]]های نغز به کار برده مسلماً وسیله موثریمؤثری در پیشرفت فن غزل‌سرایی شده است. معزی درترکیب الفاظ بیشتر از شاعران دیگر اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری تحت تاثیرتأثیر لهجه عمومی عصر خود قرار گرفته است. دیوان امیرمعزی که به وسیله [[عباس اقبال آشتیانی]] مرتب و چاپ شده، ۱۸۶۲۳ بیت شعر دارد.
 
ماهیت عمده [[شعر]] معزی سادگی آنست، وی معانی بسیار را در الفاظ ساده و خالی از تکلف ادا می‌کند. کوششی که او در سرودن [[غزل]]های نغز به کار برده مسلماً وسیله موثری در پیشرفت فن غزل‌سرایی شده است. معزی درترکیب الفاظ بیشتر از شاعران دیگر اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری تحت تاثیر لهجه عمومی عصر خود قرار گرفته است. دیوان امیرمعزی که به وسیله [[عباس اقبال آشتیانی]] مرتب و چاپ شده، ۱۸۶۲۳ بیت شعر دارد.
 
== نمونه اشعار ==
{{شعر}}
{{ب|ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من|تا یک زمان زاری کنم بر ربع و اطلال و دمن}}
{{ب|ربع از دلم پرخون کنم، خاک دمن گلگون کنم|اطلال را جیحون کنم، از آب چشم خویشتن}}
{{ب|آن جا که بود آن دلستان، با دوستان در بوستان|شد گرگ و روبه را مکان، شد گور و کرکس را وطن}}
{{ب|ابر است بر جای قمر، زهر است بر جای شکر|سنگ است بر جای گهر، خار است بر جای سمن}}
{{ب|کاخی که دیدم چون ارم، خرم‌تر از روی صنم|دیوار او بینم به خم، مانندهٔ پشت شمن}}
{{ب|زین‌سان که چرخ نیلگون کرد این سراها را نگون|دیار کی گردد کنون گرد دیار یار من}}
{{پایان شعر}}
---------
 
سطر ۹۹ ⟵ ۹۸:
== منابع ==
* [[لغت‌نامه دهخدا]]
* شفیعی کدکنی، محمدرضا. صور خیال در شعر فارسی. تهران. انتشارات نیل 1350 ۱۳۵۰
{{پانویس}}