محسن یلفانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶:
| بناهای یادبود =
| محل زندگی =
| ملیت =
| نامهای دیگر =
| نژاد =
| تابعیت =
| تحصیلات =
| دانشگاه =
| پیشه =
| سالهای فعالیت =
خط ۵۳:
| همسر =
| [[شریک زندگی]] =
| فرزندان =
| والدین =
| خویشاوندان سرشناس =
خط ۷۳:
در سال ۱۳۳۹ همراه با خانوادهاش به [[سنندج]] رفت و سال آخر دبیرستان را در این شهر گذراند و با آنکه تا آن زمان نه تئاتر درست و حسابی ای دیده بود و نه نمایشنامهٔ جدی ای خوانده بود، چند نمایشنامه نوشت و آنها را در سالن تئاتر مدرسه اجرا کرد...
در سال ۱۳۴۰ به تهران رفت و همزمان با تحصیل در دانشسرای عالی به نحو جدی تری به تئاتر پرداخت. در هنرکدهٔ آناهیتا متعلق به اسکوئیها نامنویسی کرد، نمایشنامهٔ چهارپردهای دیگری برای همان مسابقه فرستاد و جایزه برد (این نمایشنامه در سال ۱۳۴۶ به کارگردانی عباس مغفوریان در تئاتر سنگلج اجرا شد
او چند نمایشنامهٔ تک پردهای نوشت که در کتاب هفته به چاپ رسیدند و به کارگردانی خلیل موحد دیلمقانی و با بازیگری [[جمشید مشایخی]] و [[
یلفانی در سال ۱۳۴۳ به خدمت وزارت آموزش و پرورش درآمد و رهسپار [[سلماس]] (شاهپور) شد. سپس خدمت سربازی را در [[شیراز]] و چهل دختر انجام داد. مدت کوتاهی هم در [[رشت]] کار معلمی را از سر گرفت.
خط ۹۶:
در ۱۳۶۰ کانون نویسندگان مورد هجوم باندهای چماق کش و ماًموران امنیتی حکومت اسلامی قرار گرفت و بسته شد.
در سال ۱۳۶۱ یلفانی مخفیانه از ایران خارج شد و به عنوان پناهندة سیاسی در [[فرانسه]] اقامت گزید. حاصل این دوران طولانی تبعید، چند نمایشنامهٔ تک پردهای، دو نمایشنامهٔ چند پردهای، یک سناریو، و تعدادی مقاله و نیز همکاری با نشریهٔ «
تقریباً تمام این نمایشنامهها بوسیلهٔ «تینوش نظم جو» به زبان فرانسوی ترجمه شده و سه تا از آنها در سال ۲۰۰۲ م. در [[پاریس]] به اجرا درآمدهاند.
خط ۱۱۹:
{{ادبیات فارسی}}
{{ترتیبپیشفرض:یلفانی، محسن}}
[[رده:اهالی همدان]]
[[رده:زندانیان کمیته مشترک ضدخرابکاری]]
|