ترکیببندی (هنرهای تجسمی): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←لید: ویرایش و تصحیح |
←اصول ترکیببندی: ویرایش و تمیزکاری |
||
خط ۳:
== اصول ترکیببندی ==
اصول ترکیببندی نسبتها، مفاهیم و تعاریفی هستند که در بیشتر هنرهای تجسمی با رعایت آنها به چشم نوازی اثر افزوده میشود. این چشم نوازی نسبی است یعنی ممکن است در نظر همه چشم نواز محسوب نشود. دانستن این اصول و استفاده آگاهانه از آنها میتواند به زیبایی بصری عکس کمک کند. برای مثال: [[نسبت طلایی|نسبتهای طلایی]]، قانون دو سومها، فضای منفی، تقارن نامتقارن و مانند آنها.
به جای دادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مورد نظر، در سطح دو بعدی یا سه بعدی ترکیب بندی یا کمپوزیسیون میگویند. ترکیب بندی تحت قواعد و اصول معین و محاسبات دقیق انجام میگردد و بین عناصر تصویری ارتباط، پیوند و روابط منطقی ایجاد میکند.▼
نظم و ترتیب دادن، برنامهریزی کردن بین عناصر تصویری، منسجم نمودن قسمتها با هم، ترکیب کردن و کنار هم قرار دادن آنها، ساختار و سازماندهی عناصر تجسمی و هماهنگ کردن همهٔ اجزا با هم، مفهوم ترکیب را مشخص میکند. مفهوم ترکیب بندی یا کمپوزیسیون با مفاهیم دیگر از جمله: COMPOSITION، Formation، ارتباط و مطابقت دارد که هر کدام به نحوی به در [[خلاقیت تجسمی]] مصداق پیدا میکند.▼
▲جای دادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مورد نظر، در سطح دو بعدی یا سه بعدی ترکیب بندی یا کمپوزیسیون میگویند. ترکیب بندی تحت قواعد و اصول معین و محاسبات دقیق انجام میگردد و بین عناصر تصویری ارتباط، پیوند و روابط منطقی ایجاد میکند.
اصطلاح ترکیب در همهٔ هنرها به خصوص هنرهای تجسمی بکار میرود. مانند ترکیب [[موسیقی]]، یا ترکیب [[نقوش هندسی]] و [[غیر هندسی]]
▲نظم و ترتیب دادن، برنامهریزی کردن بین عناصر تصویری، منسجم نمودن قسمتها با هم، ترکیب کردن و کنار هم قرار دادن آنها، ساختار و سازماندهی عناصر تجسمی و هماهنگ کردن همهٔ اجزا با هم، مفهوم ترکیب را مشخص میکند.
شکلها نسبت به فضایی که اشغال میکنند جلوههای متفاوتی به خود میگیرند و در اثر نیروهای بصری ناشی از شکل و زمینه مفهوم جداگانه بدست میآورند. هر شکل ثابت، مثلاً یک دایره، در داخل مربع، مربع مستطیل، لوزی و حتی دایره جلوههای متغیر به خود می گیردو خصوصیات تصویری آن متغیر میشود. بدین ترتیب هر شکل و نقشی نسبت به فضا و شکل اطراف جلوه و معنای خاص پیدا میکند که ناشی از نیروهای بصری است. در نتیجه هر واحد بصری موقعیت فضایی و جلوه و نمود خود را به واسطه روابط فعال و متقابل واحدهای تصویری پیرامون خود کسب میکند و نیروهای تصویری که از جهات مختلف، راست و چپ، بالا و پایین، جلو و عقب بر آن اثر میگذارند موقعیت فضایی آنرا ایجاد میکنند. علاوه بر آن رنگ با ارزشهای تصویری خاص خود که دائماً تحت تأثیر و دگرگونی شرایط فضایی و تابش نور میباشد، و بافت نیز به صورت مؤثر در مشخص کردن موقعیت فضایی و کیفیات بصری عناصر تصویری مؤثر هستند.▼
▲اصطلاح ترکیب در همهٔ هنرها به خصوص هنرهای تجسمی بکار میرود. مانند ترکیب [[موسیقی]] یا ترکیب [[نقوش هندسی]] و [[غیر هندسی]]. ترکیب [[شکلهای انتزاعی]] ترکیب یک [[فیلم سینمایی]] و به طور کلی [[ترکیب یک اثر هنری]]
▲بدین ترتیب هر شکل و نقشی نسبت به فضا و شکل اطراف جلوه و معنای خاص پیدا میکند که ناشی از نیروهای بصری است در نتیجه هر واحد بصری موقعیت فضایی و جلوه و نمود خود را به واسطه روابط فعال و متقابل واحدهای تصویری پیرامون خود کسب میکند و نیروهای تصویری که از جهات مختلف، راست و چپ، بالا و پایین، جلو و عقب بر آن اثر میگذارند موقعیت فضایی آنرا ایجاد میکنند علاوه بر آن رنگ با ارزشهای تصویری خاص خود که دائماً تحت تأثیر و دگرگونی شرایط فضایی و تابش نور میباشد، و بافت نیز به صورت مؤثر در مشخص کردن موقعیت فضایی و کیفیات بصری عناصر تصویری مؤثر هستند.
== ترکیب بندی با تشابه ==
|