== زندگینامه ==
نيكلاينیکلای ايوانويچایوانویچ بوخارينبوخارین در مسكومسکو متولد شد، او دوميندومین پسر ايوانایوان گاوريلويچگاوریلویچ و لوبوف ايوانواایوانوا بوخارينبوخارین بود و پدر و مادرش معلم بودند.
بوخارينبوخارین در سال 1906 و در حاليحالی كهکه تنها 18 سال داشت، به حزب كارگکارگ سوسيالسوسیال دموكراتدموکرات پيوستپیوست پيوستپیوست و به جناح لنينيستيلنینیستی حزب به نام بلشويكهابلشویکها گرايشگرایش پيداپیدا كردکرد. او به عنوان يكیک برنامهريزبرنامهریز و مبلغ موفق فعاليتفعالیت ميكردمیکرد و تمام انرژيانرژی خود را در ايناین سالها وقف خدمت به حزب كردکرد.
او به سازماندهيسازماندهی اعتصابات متعدديمتعددی از سويسوی كارگرانکارگران كارخانههايکارخانههای مسكومسکو و سنپترزبورگ كمكکمک كردکرد و در تماميتمامی جنبشهايجنبشهای دانشجويي،دانشجویی، جلسات جمعيجمعی و سايرسایر فعاليتهايفعالیتهای اعتراضياعتراضی و انقلابيانقلابی فعالانه حضور داشت. در سال 1907 به عضويتعضویت كميتهکمیته مسكومسکو حزب انتخاب شد. دو سال بعد توسط پليسپلیس ايناین شهر برايبرای فعاليتهايفعالیتهای انقلابياشانقلابیاش تحت تعقيبتعقیب قرار گرفت و دستگيردستگیر شد. پس از يكیک سال زندان، او را به آرخانگلسكآرخانگلسک تبعيدتبعید كردندکردند وليولی از آنجا گريختگریخت و به خارج از كشورکشور رفت. او از سالهايسالهای 1911 تا 1917 را در خارج از كشورکشور سپريسپری كردکرد. در ايناین مدت پليسپلیس همچنان در تعقيبتعقیب او بود و بنابراينبنابراین از ترس دستگيريدستگیری ناچار به تغييرتغییر مكانمکان ميشدمیشد. آلمان، اتريش،اتریش، سوئيس،سوئیس، سوئد، نروژ و آمريكاآمریکا كشورهاييکشورهایی بودند كهکه او در ايناین سالها زندگيزندگی خود را در آنجا گذراند.
بوخارينبوخارین پس از سقوط تزار نيكلاينیکلای دوم و اجازه بازگشت زندانيانزندانیان سياسيسیاسی به كشور،کشور، بوخارينبوخارین در سال 1917 به روسيهروسیه بازگشت و در مسكومسکو سردبيرسردبیر روزنامه حزب سوسيالسوسیال دموكراتدموکرات و مجله اسپارتاكوساسپارتاکوس شد. او در دهه 1920 در يكیک چرخش نسبينسبی مواضع پيشينپیشین خود را به عنوان نمايندهنماینده ديدگاههاييدیدگاههایی راديكالرادیکال چپ در حزب كمونيستکمونیست تعديلتعدیل كردکرد و نظرياتنظریات لنينلنین در رابطه با بقاء و تقويتتقویت دولت شورويشوروی به عنوان سنگر انقلابات جهانيجهانی آيندهآینده را پذيرفتپذیرفت. هنگاميهنگامی كهکه لنينلنین در سال 1924 درگذشت، بوخارينبوخارین به عنوان رهبر جناح راست در حزب شناخته ميشدمیشد و در نبرد قدرتيقدرتی كهکه درون حزب ميانمیان تروتسكي،تروتسکی، زينوويف،زینوویف، كامنفکامنف و استاليناستالین درگرفت، از استاليناستالین حمايتحمایت كردکرد.
عقايدعقاید بوخارينبوخارین تقريباَتقریباً از ابتدايابتدای دهه 20، آغاز به تغييرتغییر كردکرد طوريطوری كهکه در سال 1924 ديگردیگر ايدهایده انقلاب جهانيجهانی را به طور كليکلی رد ميكردمیکرد و مدعيمدعی بود اولويتاولویت اصلياصلی حزب بايدباید در دفاع و توسعه نظام كمونيستيکمونیستی در اتحاد جماهيرجماهیر شورويشوروی باشد، در سياستهايسیاستهای اقتصادياقتصادی هم محافظهكارمحافظهکار شد و از يكیک سياستسیاست تدريجيتدریجی حمايتحمایت ميكرد،میکرد، نهايتاَنهایتاً تغييرتغییر عقايدعقاید او با استاليناستالین و ديگردیگر اعضاياعضای حزب، به كنارکنار گذاشته شدن بوخارينبوخارین از حزب در سال 1929 انجاميدانجامید. او به علاوه از رياستریاست كمينترنکمینترن و سردبيريسردبیری «پراودا» نيزنیز محروم شد و تنها سردبيرسردبیر «ايزوستياایزوستیا» بود و همواره خطرات رژيمهايرژیمهای فاشيستيفاشیستی در اروپا را يادآوریادآور ميشدمیشد. به هرحال، بوخارينبوخارین در فوريهفوریه 1937 به اتهام براندازيبراندازی شوروي،شوروی، توطئه، خيانتخیانت و اتهاماتياتهاماتی از ايناین دست دستگيردستگیر و محكوممحکوم ميشودمیشود و در شرايطيشرایطی كهکه به شدت نگران سرنوشت همسر و فرزند خردسالش بود، به استاليناستالین نامهاينامهای مينويسدمینویسد و اتهاماتياتهاماتی را كهکه عليهعلیه خودش پذيرفته،پذیرفته، رد و از اينكهاینکه استاليناستالین چنينچنین اتهاماتياتهاماتی را باور كرده،کرده، ابراز ناراحتيناراحتی ميكندمیکند و از او ميخواهدمیخواهد مرگش نه به واسطه تيربارانتیرباران كهکه با نوشيدننوشیدن يكیک فنجان مرفينمرفین صورت بگيردبگیرد و پيشپیش از مرگ، همسر و فرزندش را ببيندببیند اما هيچهیچ كدامکدام از درخواستهايدرخواستهای او به واقعيتواقعیت نپيوستنپیوست و نامه او را پس از مرگ استاليناستالین در كشويکشوی كارياشکاریاش پيداپیدا شد و بوخارينبوخارین در 18 مارس 1938 به ضرب گلوله كشتهکشته شد.<ref name="ReferenceA">نشريه مهرنامه، ماهنامه فرهنگ و انديشه، سال هفتم، خرداد1395</ref>
== کتابشناسی بوخارین ==
بخش زیادی از شهرت بوخارین، وامدار چاپ مقالات، سرمقالهها، بیانیهها و اعلامیههای او است.
دستنوشتههای زندان (۱۹۳۷–۱۹۳۸)
نقشهاينقشهای فلسفی (۱۹۳۷)
این همه چگونه آغاز شد: رمان زندان (۱۹۳۷) این کتاب به یک اتوبیوگرافی شباهت دارد و در روسیه به نام «رمان زندان» شهرت یافته است.
{{ترتیبپیشفرض:بوخارین، نیکلای}}
[[رده:افراد اعدامشده توسط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اهل روسیه]]
[[رده:افراد اعدامشده توسط جنگافزار گرم اهل روسیه]]
[[رده:سیاستمداران اهل شوروی]]
[[رده:سیاستمداران کشتهشده]]
[[رده:ضد سرمایهداران اهل روسیه]]
[[رده:قتل در ۱۹۳۸ (میلادی)]]
[[رده:قربانیان پاکسازی بزرگ اهل روسیه]]
[[رده:کمونیستهای اهل روسیه]]
[[رده:کمونیستهای چپ]]
[[رده:مارکسیستها]]
[[رده:مارکسیستهای اهل روسیه]]
|