== ادبیات تاتی ==
حوزه ادبیات تاتی با در نظر گرفتن اشعار پراکنده، سده هشتم هجری قمری میباشد که بر جای مانده است و دارای سابقه طولانی است. اما تاریخ آغاز جدید آن در ایران به پس از دوره مشروطه، و در [[قفقاز]] به پس از وقوع انقلاب ۱۹۱۷ روسیه میرسد که اشعار و نمایشنامههای م. بخشی اف (متولد ۱۹۱۰) و اشعار و داستانهای ده آنتی لوف (متولد ۱۹۱۳) گواه این موضوع است.{{سخ}}
=== دوران کلاسیک ===
در دهههای اخیر حس هویتخواهی [[تاتهای ایران]] سبب خلق تعدادی آثار مکتوب به این زبان شده است. اشعار و داستانهایی به زبان تاتی سروده و نوشته شدهاند. دو نمونه از این کتاب «آوای تات: سرودههایی به زبان تاتی تاکستان» اثر عباس پدرام و کتاب (زورق شکسته) اثر محمود زرندی است.
تاریخ کهنترین نمونههای شعر تاتی که به دست ما رسیده است، به اواسط سده [[سده ۷ (قمری)|هفتم]] هجری قمری میرسد. به استناد اشعار موجود، ابوالمجید، یا ابوالماجد رایگانی را باید سرسلسله تاتی سرایان به شمار آورد.<ref name=":11">[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=275560 ادبیات تات و تالش: ایران و جمهوری آذربایجان / علی عبدلی، ۲۳۰ صفحه، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، بخش تاتی]</ref> او از اهالی پیرامون قزوین، در سده [[سده ۷ (قمری)|هفتم]] ه.ق میزیسته و معاصر [[اباقاخان]] (۶۳۰-۶۸۰) بوده. در [[تاریخ گزیده]] ذیل نام او آمده است: «رایگان دهی است از ولایات قزوین. [ابوالماجد] معاصر اباقاخان بود. ملک افتخارالدین قزوینی عمارتی میساخت، ابوالماجد به دیدن او آمد. ملک گفت: در این عمارت چگونهای؟». ابوالماجد رایگانی در پاسخ به افتخارالدین قزوینی دو بیت زیر را سرود که بیت نخست آن فارسی و بیت دوم آن تاتی است:<ref name=":14">[http://www.lib.ir/book/49432038/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87/ تاریخ گزیده / حمدالله مستوفی، به اهتمام عبدالحسین نوایی، ۸۹۰ صفحه، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۲، صفحه ۷۲۰]</ref>
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|ای که گیتی پرست و تکیه ورزی|شاد و خرم به گیتی تکیه ورزی}}
{{ب| کیه دس آوری ویمه بساجی|وسانش هشته و وسان بهرزی}}
{{پایان شعر}}
از شاعری به نام جولاهه ابهری چند بیت تاتی به جا مانده است. جولاهه هم مانند ابوالماجد رایگانی در سده [[سده ۷ (قمری)|هفتم]] میزیستهاست. در [[تاریخ گزیده]] ذیل نام او آمده است: «به زبان پهلوی اشعار نیکو فراوان دارد.» ولی از آن اشعار نیکو تنها همین قطعه به دست ما رسیده است:<ref name=":14">[http://www.lib.ir/book/49432038/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87/ تاریخ گزیده / حمدالله مستوفی، به اهتمام عبدالحسین نوایی، ۸۹۰ صفحه، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۲، صفحه ۷۲۰]</ref>
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|کیله امرو کمندان تاو میدا|خون من وابرش هالاو میدا}}
{{ب|سنبلانش ده ول واری همی کرد|نرگسانش چو شینان آو میدا}}
{{ب|وائش ببرده به وا شامه اج سر|گونه آیش به سو در تاو میدا}}
{{ب|چمن چین آذر آوی ده ای یار|ورنه جان منش او لاو میدا}}
{{پایان شعر}}
* معنای شعر: ''دختر امروز کمند گیسوان را تاب میداد/با خون من بر ابروهایش وسمه میکشید - سنبل گیسویش گل همی بارید/نرگس از چشمان او طراوت میگرفت - معجرش را باد از سر ربودهبود/چهرهاش به خورشید روشنی میداد - به شعلههای من آبی بپاش ای یار/وگرنه جان مرا به کام خود خواهد گرفت''<ref name=":11">[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=275560 ادبیات تات و تالش: ایران و جمهوری آذربایجان / علی عبدلی، ۲۳۰ صفحه، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، بخش تاتی]</ref>
اشعار تاتی دیگری در سدههای [[سده ۷ (قمری)|۷]] و [[سده ۸ (قمری)|۸]] ه.ق به شکل پراکنده باقی مانده است، اما در سده [[سده ۹ (قمری)|نهم]] ه.ق شاعری به نام خلیفه صادق میزیسته که از احوال و زادگاه او آگاهیای در دست نیست، اما به زبان مادری خویش شعر میسروده که از آنها دو قطعه بر جای ماندهاست. یکی از آن دو قطعه چنین است:<ref>[http://www.lib.ir/book/8089737/%D9%83%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF-%D9%83%D8%B3%D8%B1%D9%88%D9%89/ کاروند کسروی / احمد کسروی، به اهتمام یحیی ذکاء، ۵۹۲ صفحه، تهران: سازمان کتابهای جیبی، ۱۳۵۶، صفحه ۳۵۹]</ref>
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|زارجا! اشته شامانر سحر نی|قهقهر زهر خندی ویشتر نی}}
{{ب|همی نالی ته دور از چنگال باز|مگر چه دام صیادر خبر نی}}
{{پایان شعر}}
* معنای شعر: ''دلیجه! شامگاهانت را سحر نیست/قهقه تو زهرخندی بیش نیست - به دور از چنگال باز نغمه سر دادهای/مگر از دام صیادت خبر نیست''<ref name=":11">[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=275560 ادبیات تات و تالش: ایران و جمهوری آذربایجان / علی عبدلی، ۲۳۰ صفحه، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، بخش تاتی]</ref>
=== دوران معاصر ===
[[پرونده:Tati poetry book, Jamal Hazari, The late 19th century.jpg|280px|بندانگشتی|چپ|برگی از دیوان اشعار تاتی جمال هزاری متعلق به اواخر قرن ۱۹ میلادی]]
اشعار پراکنده دیگری به زبان تاتی از دوره [[صفویان]] و پیش از آن بدست آمده که تعدادشان کم نیست. اما عملا هیچ دیوان شعر تاتی تا اواخر قرن [[سده ۱۹ (میلادی)|۱۹]] میلادی وجود ندارد. البته ۸۰۰ سال پیش شعرایی چون جولاهه ابهری دفتر و دیوان شعری به تاتی داشتهاند که از آنها تنها یک قطعه بر جای ماندهاست.<ref name=":11">[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=275560 ادبیات تات و تالش: ایران و جمهوری آذربایجان / علی عبدلی، ۲۳۰ صفحه، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، بخش تاتی]</ref> اواخر قرن [[سده ۱۹ (میلادی)|۱۹]]، جمال هزاری بندرگاهی از [[شهرستان طارم|طارم]] [[استان زنجان|زنجان]] که حکاک و زرگر و نقاش بود و از علوم صرف و نحو و منطق و حکمت بسیار میدانست، دفتر شعر کوچکی به تاتی به یادگار گذاشت که آن را میتوان سردفتر دوران جدید شعر و ادب تاتی دانست. جمال هزاری به سال ۱۲۴۸ شمسی در طارم علیای زنجان متولد شد و ۹۸ سال بعد چشم از جهان فرو بست.<ref>زبان تاتی در طارمات (زنجان) / عنایت الله رحمانی، ۴ صفحه، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۱</ref> ادبیات تاتی در قرن [[سده ۲۰ (میلادی)|۲۰]] میلادی به ویژه در نیمه دوم این سده پررونقترین دوران تاریخ خود را سپری کرد. از مشهورترین افرادی که در این دوره به زبان تاتی داستانهایی نوشتند و دیوان شعری سرودند میتوان به جمشید حداد، [[علی عبدلی]]، محمدحسین طاهری، قربانعلی فصیحی رامندی و علی پدرام اشاره کرد.<ref>دیوان شعر تاتی / جمشید حداد، ۶ هزار بیت، خلخال، ۱۳۶۰</ref><ref>[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=226774 آوای تات: سرودههایی به زبان تاتی تاکستان / علی پدرام، ۲۴۰ صفحه، قزوین: بحرالعلوم، ۱۳۷۰]</ref><ref>[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=265730 آفتا و جار: سروده های تالشی و تاتی / علی عبدلی، ۷۲ صفحه، تهران: آرون، ۱۳۷۶]</ref> همچنین در سالهای اخیر اشعار افرادی چون [[جهاندوست سبزعلیپور]] و حمیرا خدابنده وضعیت شعر و ادب تاتی را وارد مرحله جدیتری کردهاست.<ref>[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=1665829 چم و چمه: دوبیتیهای تاتی رودبار / حمیرا خدابنده دوگاهه، ۷۲ صفحه، رشت: نشر عبدی، ۱۳۹۱]</ref>
ناگفته نماند که [[ادبیات شفاهی]] تاتی را میتوان باشکوهترین میراث فرهنگی [[تاتهای ایران|خلق تات]] دانست که ارزش تاریخی ویژهای داشته و در هر منطقه و روستا رنگ و بوی خاص خود را دارد، گرچه در طول دهههای اخیر به علت عدم توجه به گردآوری این اشعار، بسیاری از آنها به دست فراموشی سپردهشدهاند. البته گردآوری واژگان تاتی در وضعیت بسیار بهتری قرار دارد. در سالهای اخیر ۱۰ تا ۱۵ فرهنگ جامع واژگان تاتی به زیور چاپ مرصع شدهاند.<ref>[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=1735127 واژهنامه تاتی (کلور) - فارسی / میرداماد بزرگزاده، ۶۷۰ صفحه، اردبیل: پارلاق یازی، ۱۳۹۱]</ref><ref>[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=1649685 درآمدی بر گویش و فرهنگ طالقان / كامران فلاحی و فریبرز صادقیان، ۸۵۰ صفحه، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۹۰]</ref><ref name=":13">[http://farhangeilia.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D8%A7%D8%AA%DB%8C/ فرهنگ تاتی / جهاندوست سبزعلیپور، ۴۲۵ صفحه، رشت: فرهنگ ایلیا، ۱۳۹۰، مقدمه (مناطق تاتزبان)]</ref><ref>[http://www.ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=1485470 فرهنگ موضوعی تاتی به فارسی / جواد معراجی لرد، ۳۰۶ صفحه، رشت: بلور، ۱۳۸۸]</ref><ref>[http://www.persianacademy.ir/fa/BOOK2507942.aspx واژهنامه گویش اشتهاردی / محمد پارسانسب، ۴۶۲ صفحه، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳]</ref><ref name=":15">[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=1548200 فرهنگ گویش تاتی رودبار زیتون / علی علیزاده جوبنی، ۳۱۲ صفحه، رشت: ایلیا، ۱۳۸۹، دیباچه]</ref> البته تاریخ فرهنگنویسی تاتی به سالهای دور بازمیگردد. به غیر از واژگان پراکنده تاتی که از سده [[سده ۷ (قمری)|هفتم]] هجری قمری به این سو در کتابهای مختلف ثبت شدهاند،<ref name=":11">[http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=275560 ادبیات تات و تالش: ایران و جمهوری آذربایجان / علی عبدلی، ۲۳۰ صفحه، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰، بخش تاتی]</ref> میتوان کتاب «رساله لغات فرس قدیم» را قدیمیترین فرهنگ واژگان تاتی دانست که به سال [[۱۲۳۸]] شمسی به دستور [[علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه]] (وزیر علوم و صنایع و تجارت دوره [[ناصرالدینشاه قاجار|ناصری]])، توسط مردی سواددار که از فحوای نوشته خودش معلوم میشود مقدمات علوم را کسب کرده بوده، نوشته شدهاست. در این کتاب، لغات رایج در میان تاتهای بلوک [[رامند]] و دیگر روستاهای [[تاتهای ایران|تاتنشین]] [[دشت قزوین|جنوب قزوین]] جمعآوری گردیدهاست.<ref>رساله لغات «فرس قدیم» اهالی رامند / با مقدمه و تطبیق منوچهر ستوده، ۱۰۰ صفحه، جلد سوم فرهنگ ایران زمین، شماره اول، ۱۳۳۴</ref>
== پیشینه و سخنوران ==
* بی کیه؟ بفرمایید منزل.
* چنه = چرا، برای چه؟
||
|}
== نمونه فعلهای تاتی تاکستان<ref>بررسی گویش تاتی تاکستان، عباس طاهری، نشر سال، ۱۳۸۸، صفحه ۱۸۰</ref> ==
{|
||
رساندن arasendon
رسیدن arasesan
افتادن ikatan
انداختن ijayntan
نشستن neštan
خرد کردن - ریز کردن benjaton
بریدن berian
ریسیدن reštan
دیدن vintan
رفتن šian
اجازه دادن - امکان دادن aštan
آمدن omian
آوردن aydan
||
شیر خوردن از مادر (حیوانات) šet axardan
شیر دادن به بچه حیوانات bochobāndon
نگه داشتنن - متوقف کردن nia daštan
خواباندن boxosondan
خوابیدن xotan
مردن mardan
دوشیدن došesan
دوختن dotan
گفتن vātan
زیر دندان خرد کردن bukurujoston
کشتن - ذبح کردن bukušton
ساییده شدن busunoston
شکستن beškeston
شکاندن šekastan
||
ریختن - به زمین ریختن ikardan
با دست فشردن bošqāloston
شستن šurdan
قطع کردن bosāndon
قطع شدن - جدا شدن bososton
ساییدن - آسیاب کردن bossovoston
جا انداختن - در جای خود قرار دادن der antay
واژگون کردن agardenesan
خاموش کردن ikoštan
پاشیدن opātan
گرفتن igatan
نهادن (بر جایی نهادن) nayan
گذاشتن به زمین همراه با رها کردن hārengaton
گم شدن (غیرقابل پیدا شدن)avir abian
||
پرتاب کردن ijayntan
عقب افتادن peykaton
جلو افتادن piš ikatan
در جلوی خود نگهداشتن pišgatan
رها کردن sarādāyan
از بین بردن - برانداختن varengatan
برگرداندن - بازگرداندن vegardāndon
برگشتن vegardoston
لیسیدن velišton
برداشتن vigiton
برگشتن agar desan
باد دادن خرمن - افشاندن خرمن vošāndon
با دست زیر و رو کردن voškaloston
دریدن - پاره کردن vozarāndon
||
|}
|