زبان فارسی نو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←نظر محمدتقی بهار: loftan mozakhraf nanevisid. zan va zhen hardo dar zaban Parsi Iran rayej hast. |
در ویکی نتیجه گیری نمیکنیم. خنثی 18388213 توسط 2601:2C6:4406:8D24:D478:3FF8:8FB4:21E4 (بحث) |
||
خط ۱۱۰:
# بیشتر عبارتهای پارسیای که در کتب عربی از قول شاهنشاهان ساسانی و رجال آن دوره به شکل دقیق نقل شدهاست به زبان دری است، نه به [[زبان پهلوی]]. از آن جمله عبارتی است که [[جاحظ]] در کتاب [[المحاسن و الاضداد]] میگوید: «{{به عربی|و وَقَّعَ عبدالله بنِ طاهر: مَنْ سَعَى رَعَى وَ مَنْ لَزمَ المنامَ رای الأحْلامَ، هذا المَغنی سِرقةٌ مِنْ توقیعاتِ [[انوشیروان|انَوشَرْوان]] فانه یقول: هرک رَوَذ چَرَذ، و هرک خُسپَذْ خواب بینَذْ}}». جاحظ در کتاب [[التاج|التّاج]] نیز عباراتی از شاهنشاهان ساسانی ذکر میکند مانند «خرّم خفتار» و غیره که همه به زبان دری است.
# [[محمد بن جریر طبری]] در [[تاریخ طبری]] عبارتی از قول [[اسماعیل ابن عامر]] یکی از سرداران سپاه خراسان که [[مروان ابن محمد]] آخرین خلیفهٔ [[امویان|اموی]] را دنبال کرد و در [[مصر]] به او رسید، که مروان در آن جنگ کشته شد، میگوید که: «اسمعیل به خراسانیان گفت: «دهیذ یا جُوانکان!»» و جای دیگری نیز از قول همین شخص میگوید: «یا اهل خراسان مردمان خانه بیابان هستید برخیزید؟» که هردوی این عبارتها به دری است.
# [[ابن قتیبه]] در [[عیون الاخبار]] در شرح رزم «وَهْرَزْ سُوار» با [[حبشیان]] در [[یمن]] حکایتی ذکر میکند و میگوید:
میتوان نتیجه گرفت که زبان دری که خاص مردم خراسان و شرق ایران بودهاست، در دربار تیسفون و میان درباریان▼
{{نقل قول بزرگ}}
سواران ایرانی بر تیرهای خود نامها مینوشتند؛ گاه نام شاهنشاه، گاه نام خودِ سوار و گاه نام پسر و گاه نام زن ــ [[وهرز دیلمی]] چون با صف [[حبشه]] برابر آمد، غلام را گفت: تیر از ترکش برآور و فرا من ده. غلام تیری برآورد و بهدست سوار داد که بر آن تیر نام زنِ وهرز نوشته بود. وهرز آن را به فالِ بد گرفت و با غلام گفت: تویی زن! و این فالِ بد به تو بازگردد! برگردان و تیری دیگر ده. غلام تیر را به جعبه درانداخت و دست بزد و تیری دیگر برآورد و بهدست خداوند داد. چون وهرز نگریست، باز همان تیر بود! پس وهرز در فالی که زدهبود، به اندیشه رفت و ناگهان با خود آمده، گفت: "زنان"! سپس گفت "زن آن"! (یعنی بزن آن را) نیکو فالیست این! ...
{{پایان نقل قول بزرگ}}
این داستان میرساند که وهرز به زبان دری سخن میگفتهاست یا نقل سخنان او را عربها ازآنجاکه زبان بزرگان ایران دری بودهاست، به همان زبان
شنیده و روایت کردهاند. به این علت که در زبان پهلوی زن را «کن» میگویند و دختر را «کنیزک»، ولی فعل "زدن" با صدای «ز» میآید و بنابراین، این [[جناس]] (بین نام همسر وهرز و [[بن مضارع|بن مضارعِ]] «زن») نمیتوانستهاست در زبان پهلوی برقرار باشد، بلکه فقط در دری برقرار است.
▲از اسناد یادشده و منابع دیگر میتوان نتیجه گرفت که زبان دری که خاص مردم خراسان و شرق ایران بودهاست، در دربار تیسفون و میان درباریان
و رجال ساسانی نیز متداول بودهاست. ریشهٔ «دری» را نیز احتمالاً باید «دَر» دانست که در زبان دوران ساسانی بهمعنی پایتخت و دربار است.
|