محمد نادر شاه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
با فرض حسن نیت ویرایش 2.187.34.76 (بحث) خنثی‌سازی شد: بی منبع. (تل)
خط ۳۶:
 
== زندگی ==
واقعیتنادرشاه گمپسر شدهمحمد نادریوسف‌خان شاهبرادر افشار:[[دوست‌محمدخان]] نادرامیر شاهسابق درافغانستان گزدرهبود منطقهو ایقبل از تکابرسیدن ازبه توابعسلطنت آذربایجاننادرخان غربینامیده بدنیا آمدمی‌شد. پدردر ایشان ترکبیست و مادرشنه کردسالگی زبانبه بودهخدمت ایشانقشون ازدرآمد همانو کودکیدر تمایل۱۹۰۷ م. به جنگدرجهٔ داشتجنرالی چونرسید. بازیهایدر کودکانه[[سومین اشجنگ باانگلیس همبازیهایشو شکلافغان]]، جنگبه وهند تختحمله نشینیکرد بودهو او[[تال با(هند)|تال]] ساریرا قورخانگرفت جنگو کردهبه‌عنوان ونجات ساریبخش قورخانافغان ناچارشهرت بهیافت قلعهو صعبوقتی العبورکه خودصلح گریختهبرقرار وشد نادربه 400وزارت نفرجنگ ازرسید. سربازاندر خودسال را۱۹۲۴ برایوزیر ورودمختار بهافغانستان قلعهدر از[[پاریس]] دستگردید. داددر ولیسال نتوانست۱۹۲۶ بهنادرخان قلعهشغل دستسیاسی یابدخود ورا جملهترک مشهوریگفت کهو نادرمدتی در اینجا[[نیس دارد(فرانسه)|نیس]] اینگذراند، استولی کهبعداً میگوید((به بیایدهند برویمآمد ساریقورخانو بهدر جهانمرز نیامدهافغانستان است.))سپاهی وتجهیز سپسکرد راهیجنگ غربکه شد.در غزنی نادردرگرفت شاهبیست همچنانچههزار گفتهسرحدی‌های شدپتان درکه آذربایجانبا بدنیانادر آمده وبودند بعداکشته بهشدند خراساناما شمالینتوانستند رفتهغزنه است.را حتیتصرف نامکنند درگزاما دربنا خراسانبه ازوعده‌های گزدرهکه گرفتهبه شدههزاره‌های وبامیان شهریاز کهطرف درنادر داده شد هزاره‌ها از خراسانعقب به نامحبیب‌الله تکابیورش میباشدازبردند تکابو کهحبیب‌الله درکلکانی آذربایجانرا هستمجبور گرفتهبه شدهعقب‌نشینی به زادگاهش کردند...... نادر غزنه و به همین ترتیب [[کابل]] را تسخیر کرد. بعد از تسخیر کابل آل مجددی را با یک جلد قرآن شریف که نادر برای یقین دادن عفو حبیب‌الله از جانب خود مهر و دست خط نموده بود نزد او فرستاد و حبیب‌الله کلکانی به قرآن شریف احترام گذاشته، وارد کابل شد. اما نادر خان بی حرمتی به قرآن شریف نموده و خلاف وعده‌ی خود، حکم به دار آویختن [[حبیب‌الله کلکانی|حبیب‌الله]] و یارانش را صادر کرد که به تاریخ ۲۱ میزان (مهر) ۱۳۰۸ (۱۳ اکتبر ۱۹۲۹) توسط پتان‌های بیرون مرزی تیر باران و بعداً به دار آویخته شدند.
 
محمدنادرخان در ۲۳ میزان (مهر) ۱۳۰۸ خورشیدی در قصر سلامخانه کابل در برابر اعیان و سران قبایل اعلام کرد که برای انتخاب پادشاه جدید، باید [[لویه جرگه]] (شورای بزرگ) تشکیل شود؛ اما سران قبایل تشکیل لویه جرگه را لازم ندیدند و به پادشاهی او سر فرود آوردند. نادرخان رأی این مجمع را پذیرفته و در ۱۵ اکتبر ۱۹۲۹ م. به‌عنوان نادرشاه به تخت پادشاهی افغانستان نشست.