حسن پاکروان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ربات: افزودن رده‌های همسنگ
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب+تمیز (۱۲.۵ core): + رده:رهبران نظامی اعدام‌شده
خط ۶۲:
 
== زندگینامه ==
=== کودکی و نوجوانی ===
حسن پاکروان در سال ۱۲۹۰ خورشیدی در تهران به‌دنیا آمد. پدر او [[فتح‌الله پاکروان]] از دولتمردان زمان رضاشاه و در [[واقعه مسجد گوهرشاد]] [[مشهد]]، استاندار خراسان بود. مادرش [[امینه پاکروان]] استاد زبان و ادبیات فرانسه [[دانشگاه تهران]] بود.
پاکروان پس از پایان تحصیلات ابتدایی، همراه پدرش راهی مصر شد و در دبیرستان فرانسوی‌ها در [[اسکندریه]] تحصیلات متوسطه را به پایان برد. سپس راهی فرانسه شد و از دانشکده‌های نظامی «پوآتیه» و «فونتن بلو» در رشته [[توپخانه]] فارغ‌التحصیل گردید.
خط ۶۸:
 
=== خدمت در ارتش ===
پاکروان در سال ۱۳۱۲ خورشیدی به ایران بازگشت و به مدت هشت سال به عنوان مربی [[دانشکده افسری]] به تدریس پرداخت. در سالهای ۱۳۲۰ـ۱۳۲۲ ش افسر ستاد ارتش بود. سپس به مدت دو سال فرمانده پادگان بوشهر و افسر انتظامات بنادر جنوب شد. پاکروان دو سال هم به عنوان افسر رکن دوم ستاد ارتش خدمت کرد. سپس با درجه سرهنگی به مدت دو سال به عنوان وابسته نظامی ایران به پاکستان رفت.
پاکروان بعد از بازگشت به ایران به ریاست رکن دوم ستاد ارتش منصوب شد. در ۱۷ دی ۱۳۳۰ نشان افتخار [[لژیون دونور]] از طرف سفارت فرانسه در تهران، برای تلاش وی در توسعه روابط ایران و فرانسه به پاکروان اهدا شد. پاکروان سال بعد مدتی به عنوان وابسته نظامی به فرانسه رفت.
در زمان نخست‌وزیری [[محمد مصدق]] و [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] پاکروان ریاست رکن دوم ستاد ارتش را به عهده داشت و پس از کودتا به عنوان وابسته نظامی ایران راهی هند شد.
 
=== خدمت در ساواک ===
پاکروان در سال ۱۳۳۵ خورشیدی پس از بنیاد نهادن [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)]] معاون عملیاتی این سازمان شد. چهار سال بعد که [[تیمور بختیار]] رئیس ساواک قدرت زیادی پیدا کرد و شاه را به وحشت انداخت، و نیز روی کار آمدن [[حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا|دموکرات‌ها]] در امریکا با ریاست جمهوری [[جان اف کندی]] (۱۹۶۱ـ۱۹۶۳ م/ ۱۳۳۹ ـ ۱۳۴۲ش) و فشار آن کشور برای ایجاد تغییرات سیاسی ـ اجتماعی در ایران، باعث شد که شاه در ۲۴ اسفند ۱۳۳۹ سرتیپ حسن پاکروان را که فردی خونسرد، اهل مطالعه و مخالف تندی و شدت عمل بود به ریاست ساواک بگمارد. هر چند او می‌دانست پاکروان به درد ساواک نمی‌خورد.{{مدرک}}
در زمان ریاست پاکروان بر ساواک پنج نخست‌وزیر ([[جعفر شریف‌امامی]]، [[علی امینی]]، [[اسدالله علم]]، [[حسنعلی منصور]] و [[امیرعباس هویدا]]) روی کار آمدند.
از حوادث مهم این دوران می‌توان به برگزاری رفراندوم [[انقلاب سفید]] در ۶ بهمن ۱۳۴۱، حمله کماندوهای رژیم شاه به مدارس فیضیه قم و طالبیه تبریز در ۲ فروردین ۱۳۴۲، [[قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]، [[تبعید خمینی به ترکیه]] در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ و ترور [[حسنعلی منصور]] در اول بهمن ۱۳۴۳ اشاره کرد.<ref>http://pahlaviha.com/show.php?page=9&id=370</ref>
در روز ۱۵ خرداد سال [[۱۳۴۲]] پس از شورش‌های [[خمینی]] علیه [[انقلاب شاه و مردم]] به دستور [[اسدالله علم]] نخست وزیر وقت خمینی در منزلش در قم دستگیر شد و به تهران آورده شد. وی نخست به [[باشگاه افسران وزارت جنگ|باشگاه افسران]] و سپس به [[پادگان عشرت‌آباد]] برده شد. سرلشکر حسن پاکروان در این هنگام رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور بود. علم در یک مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگاران خارجی گفت پانزده نفر از پیشوایان مذهبی به زودی تسلیم دادگاه نظامی می شوند. با کمک پاکروان و پیشنهاد دکتر [[مظفر بقایی کرمانی]] رهبر کمیته مرکزی حزب زحمتکشان ایران و با امضای پنج روحانی از جمله [[آیت‌الله شریعتمداری]] خمینی آیت‌الله و در نتیجه غیرقابل توقیف (اعدام) شد. سرلشکر پاکروان در روز ۱۱ امرداد ماه به دیدار خمینی در پادگان عشرت آباد رفت و به وی گفت که آزاد است و وی را به ویلایی مجهز در منطقه [[داودیه]] منتقل کرد و آزادی و رفاه و آسایش وی را فراهم آورد. پس از کناره گیری علم از پست نخست وزیری و در تاریخ ۱۷ اسفند [[۱۳۴۲]] [[حسنعلی منصور]] نخست وزیر شد. منصور کوشش کرد که با روحانیون سازش کند و آیت‌الله خمینی را در تاریخ ۸ فروردین ۱۳۴۳ به قم بازگرداند. خمینی به سرلشکر پاکروان قول داد که<ref>Abbas Milani: Eminent Persians. Syracuse University Press, 2008, p. ۴۷۹.</ref>: {{نقل قول|من دیگر در سیاست بدان معنی که شما تعبیر می‌کنید دخالت نخواهم کرد}}.
پس از [[s:سخنرانی سید روح‌الله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم|سخنرانی سید روح‌الله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم]] علیه تصویب [[s:قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی در ایران از مصونیت‌ها و معافیت‌های قرارداد وین|قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی در ایران از مصونیت‌ها و معافیت‌های قرارداد وین]] نوشته شده در بند دوم [[قرارداد وین درباره روابط سیاسی|کنوانسیون وین]] خمینی دستگیر شد.<ref>پزشک زاد، ایرج: مروری در واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، چاپ سوم، شرکت کتاب، لس انجلس، ۲۰۰۸ میلادی، ص. ۱۵۵-۱۵۷</ref>
 
سرلشکر پاکروان نامه ای به دولت ترکیه نوشت و از آنها تقاضا کرد که خمینی را به آنجا راه بدهند و دولت ترکیه موافقت کرد. در تارخ [[۱۳ آبان]] [[۱۳۴۳]] آیت‌الله خمینی به [[ترکیه]] تبعید شد.<ref>Ehsan Naraghi: From Palast to Prison. I.B. Tauris 1994, p.۱۷۷.</ref> پس از چندی خمینی نامه ای بسیار با احترام به پادشاه نوشت و تقاضا کرد که [[محمد رضا شاه پهلوی]] به وی اجازه دهد به نجف برود و در آنجا به یادگیری فقه ادامه دهد<ref>Memorirs of Fatemeh Pakravan Iranian Oral History Project, Center for Middle Eastern Studies, Harvard University, 1998. p. 36-48</ref>
 
=== مقام سفیر ایران در پاکستان و فرانسه ===
{{داده‌های کتابخانه‌ای}}
 
{{بخش خرد}}
 
=== مقام وزارت اطلاعات و جهانگردی ===
{{بخش خرد}}
 
== ویژگی‌های شخصیتی ==
[[حسن علوی کیا]] در مورد او می گوید: «پاکروان هم یک شخصیت پژوهشگر و محقق بود، یک استاد، یک انسان... هرچند افسر توپخانه بود، اما مسلط به ادبیات فرانسه بود... زیاد کتاب می‌خواند. کتابهای مختلف که در مورد سیاست در دنیا منتشر می‌شد را فوراً مطالعه می‌کرد... به زبان انگلیسی و فرانسه هم مسلط بود و این زبان دانی و مطالعه باعث شد که در همه رشته‌ها اطلاع داشته باشد... اکثراً جراید مهم جهان را می‌خواند و خبرها و تحلیل‌های مختلف سیاسی را دنبال می‌کرد... در کنفرانس‌ها یک شخصیت ممتاز بود... برای مُلک و مملکت یک پرستیژ بود و نمونه یک فرد باسواد ایرانی و شخصیت و منش و دانش او همه را تحت تاثیر قرار می‌داد... اعلیحضرت هم وی را خوب می‌شناخت و چندین سال هم در رکن دوم کار کرده بود حتی مدتی هم رئیس رکن ۲ ارتش بود و من هم معاون او بودم و بعد با هم به ساواک آمدیم. پاکروان پس از جریان ۱۵ خرداد و غائله خمینی، یواش‌یواش کنار گذاشته شد و ۱۵ خرداد هم مبنای عوض شدن پاکروان بود... که مثلاً پیشگیری نکرده و بعد هم به خیال خودشان یک آدم گردن کلفت‌تر و قوی‌تر از وی آوردند... چون پاکروان یک آدم دمکرات و نرم بود و به درد این کارها نمی‌خورد و به این جهت برکنارش کردند.»<ref>
{{یادکرد وب|نویسنده=|نشانی=http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/viewpoints/2013/05/post-556.html/|عنوان=داستان ساواک و 'ژنرال' حسن علوی کیا|ناشر=بی بی سی|تاریخ=۱۳۹۲/۰۲/۱۸|تاریخ بازدید=۱۳۹۲/۰۲/۱۹|پیوند بایگانی=|تاریخ بایگانی=}}
سطر ۱۱۲ ⟵ ۱۱۱:
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:پاکروان، حسن}}
 
[[رده:اعدام‌شدگان اهل ایران]]
[[رده:اعدام‌شدگان اهل ایران در زمان جمهوری اسلامی]]
[[رده:اعدام‌شدگان به حکم خلخالی]]
[[رده:کارکناناعدام‌شدگان ساواکتوسط ایران]]
[[رده:امرای نظامی اهل ایران]]
[[رده:اهالی تهران]]
[[رده:درگذشتگان ۱۳۵۸]]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۷۹ (میلادی)]]
[[رده:دور از وطن‌ها در بلژیک اهل ایران]]
[[رده:دور از وطن‌های اهل ایران در فرانسه]]
[[رده:دیپلمات‌های اهل ایران]]
[[رده:رهبران نظامی اعدام‌شده]]
[[رده:رئیسان ساواک]]
[[رده:زادگان ۱۲۹۰]]
سطر ۱۲۹ ⟵ ۱۳۲:
[[رده:سفیران پهلوی در فرانسه]]
[[رده:فرماندهان نظامی اهل ایران]]
[[رده:کارکنان ساواک]]
[[رده:وزیران ایران]]
[[رده:وزیران دولت حسنعلی منصور]]
[[رده:وزیران دولت علی امینی]]
[[رده:وزیران ایران]]
[[رده:دور از وطن‌ها در بلژیک اهل ایران]]
[[رده:دور از وطن‌های اهل ایران در فرانسه]]
[[رده:اعدام‌شدگان توسط ایران]]