میلتون اریکسون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
CommonsDelinker (بحث | مشارکت‌ها)
پروندهٔ Milton_H._Erickson.jpg که در ویکی‌انبار به دست Alan حذف شده بود، به این علت برداشته شد: Per c:Commons:Deletion requests/File:Milton H. Erickson.jpg
افزودن مطلب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶:
| nationality =
}}
''' میلتون اریکسون''' ({{lang-en| Milton H. Erickson}}؛ {{birth-date|5 december 1901|5 december 1901}} – {{death-date|25 march 1980|25 march 1980}}) یک [[روان‌درمانی]] اهل [[ایالات متحده آمریکا]] بود.Starting over(
 
پسرتان امشب را به صبح نخواهد رساند! این جمله ای بود که وقتی هفده ساله اش بود و گرفتار یک بیماری سخت شنید. جمله ای که پزشک به پدر و مادرش گفت.
 
«اریکسون» صدای گریه‌ مادرش را شنید. با خودش فکر کرد:
کسی چه می‌داند، شاید اگر من امشب را به صبح برسانم، مادرم این قدر رنج نکشد و تصمیم گرفت تا سپیده‌ صبح نخوابد.
او با طلوع خورشید فریاد زد: مامان! من هنوز زنده‌ام!
 
او تصمیم گرفت همواره سعی کند فقط یک شب دیگر را به صبح برساند و موفق شد.
این داستان واقعی است و متعلق است به روانشناس معروف میلتون اریکسون. اما داستان دشوار زندگی وی ادامه دارد. وی که پریش خوانی داشت، کور رنگی هم داشت و بعد از بیماری، حالا به نوعی فلج هم شده بود و دیگر نمی توانست حرکت کند، تنها عضله ای که حرکت می کرد، عضلات پلکش بود!
 
چه کار کرد؟ یک پدیده معمولی را تبدیل کرد به یک فرصت استثنایی، وی رزوها، هفت خواهر، یک بردار و دو والدینش را زیر نظر می گرفت و به رفتار آن ها فکر می کرد و رفتار آن ها را تحلیل می کرد و همین آغازی شد برای اینکه بعدها وی به یک روان درمانگر معروف و موفق تبدیل شود. وی كه همزمان صاحب يك خواهر شده بود، با پيروی (الگوبرداری) از اين نوزاد توانست سلامتی و توانايی جسمانی اش را به راحتی و در كمتر از يک سال دوباره بازيابد.
 
او بیش از 22هزار شب (60 سال) بعد از آن شب که قرار بود بمیرد زندگی کرد! چرا که تصمیم گرفت فقط یک شب دیگر زنده بماند و طلوع آفتاب را ببیند.
 
== منابع ==