خط میخی هخامنشی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویرایش 2.176.219.190 (بحث) به آخرین تغییری که Babaksaeidpour انجام داده بود واگردانده شد |
←رمزگشایی و اهمیت آن در شرقشناسی: اصلاح پیوند(ها) به صفحهٔ ابهامزدایی (ایرانی) با استفاده از AWB |
||
خط ۵۰:
از میان شاهان هخامنشی تنها کسی که پدرش شاه نبود [[داریوش بزرگ|داریوش]] بود. بنابراین ابتدا کلمهٔ شاه از روی تکرار به فواصل نسبتاً برابر (فلان شاه فرزند بهمان شاه فرزند...) حدس زده شد. از روی این دوقرینه نام داریوش خوانده شد و به کمک منابع [[یونان|یونانی]] و اسم شاهان هخامنشی سایر نویسهها نیز خوانده شدند. [[گروتفند]] [[آلمان|آلمانی]] و [[راولینسون]] [[بریتانیا|بریتانیایی]] نقشی کلیدی در این فرایند داشتند. پژوهشگران و [[زبانشناسان]] با خواندن کتیبههای میخی ملاحظهکردند که با زبانی که شباهت بسیاری با [[سانسکریت]] (زبان باستانی هند) دارد مواجهند. سانسکریت زبانی کاملاً شناختهشده در آن زمان بود. به این ترتیب کتیبههای هخامنشی خوانده شدند.
در سال ۱۶۲۱م. سیاح [[ایتالیا|ایتالیایی]] به نام [[پیترو دلاواله]] از کتیبههای [[تختجمشید]] چند علامت میخی نقاشی کرد و با خود به [[اروپا]] برد و به حدس خود گفت که این دبیره باید از چپ به راست خوانده شود. [[شاردن]] جهانگرد فرانسوی در سال ۱۶۷۴م. یکی از کتیبههای [[ایران|ایرانی]] را در سیاحتنامه خود ترسیم کرد و کنت کای لوس در ۱۷۶۲ م. تصویر گلدانی از مرمر را که بر روی خود کتیبههایی از سه دبیره میخی و یک [[دبیره هیروگلیف مصری|دبیره مصری]] داشت انتشار داد و زمینه را برای تحقیق باز کرد. در سال ۱۷۶۵م. کارس تنس نیبور دانمارکی کتیبههایی از [[پاسارگاد]] کپی برداشت و معلوم کرد که دبیرههای این کتیبهها از سه نوع است و سادهترین آنها مرکب از چهل و دو علامت میباشد. دانشمند [[دانمارک|دانمارکی]] دیگری به نام مونتر نوع دوم دبیره میخی را در سال ۱۸۰۲م. دبیره سیلابی یا هجایی اعلام کرد و گفت هر علامت آن نمایندهٔ یک هجاست و دبیره سوم نیز ایدئوگرامی است یعنی هر علامت نمایندهٔ یک مفهوم یا کلمهاست. بعدها دانشمند مزبور گفت در جاهایی که کتیبه به سه نوع دبیره نوشته شده هر سه از حیث مضمون راجع به یک مطلباند و هرکدام از دبیرهها متعلق به یک زبان است. به عقیدهٔ او دبیره اول باید متعلق به زبانی باشد که متن در ابتدا به آن زبان نوشته شده و بعد آن را به دو زبان دیگر ترجمه کردهاند و چون زبان اهالی [[پارس]]، که تختجمشید در آن واقع است، [[فارسی|زبان پارسی]] بوده پس جای اول را باید به [[فارسی|زبان پارسی]] داد. پس از آن او بخواندن دبیره اول که سادهتر بود پرداخت. او با این مجاهدتها توانست دو حرف را که عبارت از «آ» و «ب» باشند معلوم کند و نیز متوجه شد که چند علامت دبیره میخی در ایران باستان همیشه با هم و به یک ترتیب تکرار میشوند ولی گاه آخر این چند علامت تغییر میکند. در ادامهٔ تلاشهای مون تر، محقق دیگری به نام گروت فند به این نتیجه رسید که این چند علامت که به یک ترتیب و با هم تکرار میشوند باید کلمه شاه باشد و کلمهای که قبل از آن آمده و در دو کتیبه مختلف است اسم شاه. بالا خره بعد از مجاهدت و تلاشهای فراوان محققین [[راولین سن]] موفق شد راز کتیبهٔ [[سنگنوشته بیستون|بیستون]] [[داریوش بزرگ|داریوش اول]] را که با سه زبان نوشته شده بود ([[فارسی میانه|پارسی قدیم]]، [[ایلامی]]، [[آسوری]]) فاش کند. و این باعث شد تا الفبای زبان پارسی باستان معلوم شود و چهارصد واژه از این زبان بدست آمد. علامات دبیره میخی دوم نیز به کوشش راولین سن در سال ۱۸۵۵ م. کاملاً معلوم شد و محقق شد که زبان آن زبان [[ایلامی]] یا زبان شوش جدید است. بعد از این به خواندن دبیره سوم پرداختند در اینجا کار با اشکالات بسیار همراه بود زیرا این دبیره کمتر از دو دبیره دیگر جا گرفته بود. «مون تر» در ۱۸۰۲ م. گفت که بعضی علامات دبیره سوم شبیه علاماتی است که بر آجرهای [[بابل (دولتشهر)|بابل]] نوشته شده و از خرابههای این شهر قدیم بدست آمدهاست. بر اثر اکتشافات الیاردا و ابت تاا در [[نینوا]] ثابت گردید که دبیره سوم کتیبههای [[هخامنشیان|هخامنشی]] همان دبیره [[آسوری]] و[[بابلی]] است و دیگر شکی نماند که شاهان [[هخامنشیان|هخامنشی]] بعد از زبان پارسی قدیم و زبان ایلامی به دبیره و زبان آسور و بابل، که زبان و دبیره نخستین مردم متمدن [[آسیا|آسیای]] پیشین بود توجه داشته و آن را بکار میبردهاند. بر اثر کوشش صدوپنجاهسالهٔ این پژوهندگان ما امروزه از هر جهت به زبان و دبیره رایج زمان [[هخامنشیان]] آگاهیم.
نکتهٔ جالب توجه اینست که همان طور که گفته شد کتیبهٔ [[سنگنوشته بیستون|بیستون]] و اکثر کتیبههای [[تخت جمشید]] (پارسه) به سه زبان ایلامی، [[بابلی]]([[اکدی]]) و [[پارسی باستان]] نوشته شدهاند. از این رو پس از رمز گشایی دبیره میخی هخامنشی، دبیره بابلی و پس از آن دبیره ایلامی(به طور ناقص) رمز گشایی شدند. باید توجه داشت که حجم لوحهای گلی و کتیبهها به این دو زبان چند هزار برابر کتیبههای فارسی باستانیاست. به علاوه این دودبیره حتی در زمان هخامنشیان سابقهای چندهزار ساله داشتند! پس باید گفت دانشهای نوین آشورشناسی و سومرشناسی و عیلامشناسی همه مدیون دبیره میخی هخامنشیاند.
|