زبان تاتی ایران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Farhad.2119 (بحث | مشارکتها) بخش «تاریخ» (که همهاش را خودم قرار دادهبودم) حذف شد، زیرا برمن خرده گرفتهشد که تحقیق دستاول است و مطالبش در منابع، عینا نیامده برچسب: حذف حجم زیادی از مطالب منبعدار |
Farhad.2119 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱:
در هر حال میتوان ریشه اصلی زبان تاتی را [[زبان مادی|مادی]] دانست که در طول قرون متمادی تحت تأثیر اوستایی که زبان مذهبی مردمان این سامان بوده، و فارسی باستان و پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی و فارسی دری، که به ترتیب زبان رسمی حکومتهای هخامنشی و اشکانی و ساسانی و حکومتهای پس از اسلام بوده، قرار گرفته، و امروزه در آخرین شکل خود تحت عنوان تاتی درآمده است.<ref>محمدرضا باباییکهن، مقاله "دریچه ای بر تات و تات شناسی"، بخش جمع بندی</ref>
== ریشه و کاربرد واژهٔ تات ==
'''تات''' واژهای است که ترکزبانان برای مردم [[ایرانیزبان]] و ایرانیتبار یکجانشین بهکار بردهاند.<ref>صفرزاده، حبیب، پژوهشی در گویش تاتی شمال خراسان و کاربرد آن در تصحیح و شرح متون ادب فارسی] مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد (علمی- پژوهشی)، شماره ۱۵۹- زمستان ۱۳۸۶.</ref>
به گفته هونی (۱۹۵۷) فارسیزبانان را تات مینامیدند.<ref>Mohammad-Reza Djalili, Alessandro Monsutti, Anna Neubauer
Le monde turco-iranien en question
KARTHALA Editions, 2008
pg 72</ref>
قدیمیترین سندی که کلمهٔ تات در آن استفاده شده، کتیبههای اورخون است. تات در در این کتیبهها ظاهراً به معنای «اتباع» و «رعایا» استفاده شدهاست. لفظ «تات» علاوه بر این که بر ایرانیان و یکجانشینان اطلاق میشده، عنوانی بوده که قبل از حکومت ایلکخانی به عناصر خارجی سرزمینهای ترکان (احتمالاً خارجیهای یکجانشین ترکستان، بعضی قبایل متمدن ترک، اقوام مغلوب و ساکنان مناطق تحت تصرف ترکان) گفته میشدهاست.<ref name="اسلامیکا">[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3003 تات]، دانشنامهٔ جهان اسلام</ref>
در مثلها و افسانههای مردم تبریز «تات» به معنی مرد دانا و باسواد و شهرنشین است.<ref>همان.</ref> استعمال کلمهٔ «تات» در بین ترکان ساکن ایران رواج داشته ولی انعکاس آن در ادبیات فارسی بسیار کم است.<ref name="اسلامیکا" /> همچنین در دیوان لغات ترک کاشغری تات به شکل تَت نیز ضبط شده و به معنای ایرانی، فارسی، فارسی زبان و کافر اویغوری آمدهاست.<ref>کاشغری، ذیل «تات»، «تَتْ»، نیز رجوع کنید به ذیل «اُس»، «سُملِم تَتْ»</ref> تاتارهای کریمه نیز مسیحیان یونانی را که در سلطنت کاترین دوم (۱۷۶۲–۱۷۹۶) و در فاصلة ۱۱۸۹–۱۱۹۲/ ۱۷۷۵–۱۷۷۸ به ناحیة ماریوپول (ژدانوف امروزی) واقع در کنار دریای آزوف مهاجرت کرده بودند، تات مینامیدند.<ref>[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3003 دانشنامه جهان اسلام]</ref>
== قوم تات ==
مردمی که امروزه تات نامیده میشوند، در نواری منقطع از کوهستان قفقاز تا کوههای خراسان پراکندهاند. سرنوشت تاریخی مردم تات هرچه بوده در نهایت به این انجامید که تاتها در نواحی دور افتاده و روستاهای صعبالعبور و حاشیهای بقاء خود را بدست آورند. امروزه همانطور که گفته شد این مردم در گستره وسیعی از ایران حضور دارند. با توجه به دادههای جمعیتشناختی موجود و صحبتهایی که با اهالی تاتنشین مناطق مختلف ایران شده، میتوان به تقریب گفت در حدود بیش از ۴۰۰ هزار نفر تات در ایران زندگی میکنند که در گذشته عمدتاً از حضور دیگران آگاهی خاصی نداشتند و عموماً بیشترشان بصورت جزایری مجزا از هم زندگی میکردند. امروزه هم اطلاعاتی کلی از یکدیگر دارند که به عنوان مثال تاتنشینهای دشت قزوین به ندرت یکی از تاتنشینهای اطراف بجنورد را دیدهاند، چه برسد به اینکه ارتباطی با هم داشته باشند.<ref name=":20">علی عبدلی، "ادبیات تات و تالش"، 1380، نشر سهامی انتشار، فصل تاتی</ref>
در مجموع میتوان تاتهای ایران را در چند ویژگی مشترک خلاصه کرد: ۱- زبان تاتی، که در تمام مناطق تاتنشین، وجود دارد. ۲- منشأ و تبار مشترک که به [[مادها]] بر میگردد (هرچند خودآگاهی کمی نسبت به این مسئله در میان تاتها وجود دارد). ۳- تاریخ و سرنوشت تاریخی مشترک که سبب شده وضعیت تاریخی مشابهی را داشته باشند. ۴- سنت و میراث فرهنگی مشترک. باید گفت از آنجا که زبان تاتی، یک زبان غیرمکتوب است و فرهنگ آنها نیز یک فرهنگ شفاهی است، لذا مهمترین و اصلیترین محمل فرهنگی آنها، زبانشان بوده که سنت فرهنگیشان را در طی سالها و قرون متمادی تا به امروز انتقال داده است.<ref name=":20">علی عبدلی، "ادبیات تات و تالش"، 1380، نشر سهامی انتشار، فصل تاتی</ref>
== ادبیات تاتی ==
سطر ۴۸ ⟵ ۶۴:
* در [[شهرستان تاکستان]]، شهر تاکستان و در بخش [[اسفرورین]]، شهر اسفرورین و روستای [[قرقسین]]، تات زباناند.
* در شهرستان بوئین زهرا، شهرهای [[شال]]، [[دانسفهان]] و روستاهای [[خیارج]]، [[خوزنین]]، [[خروزان]]، [[ابراهیمآباد (قزوین)|ابراهیمآباد]] و [[سگزآباد]] و …<ref>[[تات نشینهای بلوک زهرا]]، جلال آل احمد، چاپ سوم- امیرکبیر،1353</ref><ref>[[دوبرادر]]، محمد حسین دانایی، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، 1392</ref> تات زبان هستند.
* در [[فشگلدره|فشگلدره قزوین]]
▲* در [[فشگلدره|فشگلدره قزوین]] روستاهای [[زیاران]]، [[صمغ آباد]]، [[طیخور]]، [[توداران]]، [[آقچری]]، [[خوزنان]]، [[جزمه]]، [[اتانک|آتانک]]، [[قاضی کلایه]]، [[ابراهیمآباد (آبیک)|ابراهیمآباد]]، [[کهوان]]، [[دارالسرور]] و [[کذلک]] تاتزباناند.
* تاتهای [[خلخال]]([[کلور]]، [[روستای درو|درو]]، [[اسکستان]]، [[شال (خلخال)|شال]]، [[دیز (خلخال)|دیز]]، [[کرین]]، [[لرد (خلخال)|لرد]]، [[گیلوان]]، [[کرنق]])، [[جیرنده]]، [[طارم]]، [[عنبران]]، [[میناباد]]، [[میرزانق]]، [[کلش]]، [[سروآباد]]، [[پیلهرود]]، [[جید]]، [[طولش]]، [[عنبران علیا]]، [[لنکران]]، [[ماسالی|ماسالی جمهوری آذربایجان]] و [[کجل]].
سطر ۶۵ ⟵ ۸۰:
# جنوب استان قزوین ([[تاکستان]]ی، اشتهاردی، شالی، دانسفهانی، اسفرورینی، ابراهیمآبادی، سگزآبادی)
# استان اردبیل (خلخالی)
# دامنه رشته کوههای البرز ([[دماوند (شهر)|دماوندی]]، رودباری، الموتی، طالقانی، اردبیلکی، زیارانی، طیخوری)
# استان خراسان شمالی (خراسانی)
|