وی سفر را از [[تهران]] به سمت [[بندرانزلی]] و گذشتن از راههای صعب العبور و گردنههای مرتفع رشتهکوههای البرز شروع کرد که چهار هفته طول کشید تا آنها به ساحل دریای خزر برسند، سپس به وسیله کشتی به بندر [[آستراخان]] روسیه رفتند، تعداد کسانی که در بندر انزلی بههمراه شاه سوار کشتی شدند در حدود یکصد نفر بودند. آنها پس از رسیدن به بندر آستراخان به وسیله قایق از طریق رودخانه ولگا سفر خود را ادامه دادند و سپس سوار بر قطار شدند. آنها با قطار به [[مسکو]] رفتند. ناصرالدین شاه از مسکو تا [[سن پترزبورگ]] را با قطار طی کرده و در ایستگاه راهآهن [[سن پترزبورگ]]، تزار و سایر اعضای خانواده سلطنتی روس از وی استقبال کردند.
ناصرالدین شاه پس از چند روز اقامت در روسیه به ترتیب، به کشورهای [[آلمان]]، [[بلژیک]]، [[انگلستان]]، [[فرانسه]]، [[سوییس]]، [[ایتالیا]]، [[اتریش]] و [[عثمانی]] مسافرت کرد. در آلمان، علاوه بر [[گیومویلهلم اولیکم، امپراتور آلمان|ویلهلم یکم]]، امپراتور [[آلمان]]، با بیسمارک،[[اتو فون بیسمارک]]، صدراعظم نیز دیدار کرد، وی پس از بازدید از شهرهای مختلف این کشور راهی بلژیک شد. در [[بروکسل]]، پادشاه [[لئوپولد دوم،دوم (بلژیک)|لئوپولد دوم]]، از او پذیرایی کرد و از آنجا راهی انگلیس شد. وی با ۸۴ نفر همراه خود صبح روز ۱۸ ژوئن ۱۸۷۳ [[بروکسل]] را به قصد بندر «اوستند» ترک میکند و در آنجا سوار کشتی جنگی ویجیلنت و دو کشتی کوچک بخار نیروی دریایی میشود. در انگلستان، پسران دوم و سوم ملکه و وزیر خارجه «لرد گرانویل» به استقبال کشتی ناصرالدین شاه میآیند و از طرف ملکه انگلستان به شاه خوش آمد میگویند. روز سوم اقامت در لندن، به ملاقات ملکه ویکتوریا رفت و [[نشان بند جوراب]] بالاترین نشان افتخار انگلستان را دریافت کرد.
در دوم ژوئیه مراسم خداحافظی ناصرالدین در انگلستان برگزار شد و وی به کشور فرانسه رفت، در فرانسه با مارشال[[پاتریس ماکماهون،دو مک ماهون]]، رئیس جمهور، در سوییس با فرانسوا ژوزف و در ایتالیا با [[ویکتور امانوئل دوم]] ملاقات و گفتوگو کرد. ناصرالدین شاه پس از ایتالیا به اتریش رفت و پس از دیدارهای سیاسی در اتریش، وارد عثمانی شد و پس از چند روز اقامت در عثمانی به ایران بازگشت.
پادشاه قاجار در طول سفر بجز عکاسی از اماکن و مناظر مختلف، هر شب مشاهدات و خاطرات خود را بهتوسط منشی میگفت و او یادداشتثبت میکرد که بعدها منتشر شد. وی در طول این سفر، به مجالس رقص درباری، کنسرت، اپرا و دیگر نمایشها دعوت میشد. ساعتها به نطقهایی گوش میکرد که در مراسم رسمی به افتخار حضور او خوانده میشد.