یزدگرد یکم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏در متون مسیحی: اصلاح پیوند(ها) به صفحهٔ ابهام‌زدایی (بخش) با استفاده از AWB
جز ابرابزار، اصلاح املا، اصلاح ارقام
خط ۱:
{{نوشتار خوب}}
{{جعبه اطلاعات حاکم
| عنوان = [[شاهنشاه]] ساسانی[[ایران]] و [[انیران]]
| تصویر = YazdegerdICoinHistoryofIran.jpg
|اندازه تصویر = 270px
| زیرنویس تصویر = سکه‌ای از یزدگرد یکم
| دوران = [[۳۹۹ (میلادی)|۳۹۹]] - ۲۱ ژانویه، [[۴۲۰ (میلادی)|۴۲۰]]<ref name="iranica" />
| تاجگذاری = [[۳۹۹ (میلادی)]]
| تفویض =
سطر ۵۴ ⟵ ۵۵:
منابع عربی و تاریخ‌های نوشته شده به زبان عربی در سده‌های آغازین صدر اسلام و همچنین متعاقباً نوشته‌های تاریخی [[زبان فارسی دری|فارسیِ نو]]، همگی برگرفته از خدای‌نامه یا روایت‌های کتبی و شفاهی، تدوین گشتند. از جمله این منابع اسلامی، می‌توان به تاریخ طبری، تاریخ بلعمی، مروج الذهب مسعودی، سنیِ ملوک الارض و الانبیاءِ حمزه اصفهانی، تاریخ یعقوبی و غُررالاخبار ملوکُ الفرس و سیرُهم یا شاهنامه کهنِ ثعالبی اشاره کرد.<ref>{{پک|آموزگار|1391|ک=تاریخ اساطیری ایران|ص=9}}</ref>
 
[[تئودور نولدکه|نولدکه]] در توضیح خدای‌نامه آورده است که «تمام روایت‌های ملی ایران در یک کتاب خلاصه و جمع شده بود. این‌ها روایت‌های توده مردم نبود، بلکه روایت‌هایی بود که از قول بزرگان و روحانیون که با یکدیگر کاملاً مربوط بودند، گرد آمده بود. عقاید و افکار این دو گروه صاحب‌نفوذ در جامعه ساسانی، به روشنی در همه جای کتاب نمایان است...است… نه فقط قسمت پهلوانان، بلکه قسمت‌های پسین‌تر نیز، برای سرگرمی و تفریح نوشته شده بود...بود… این کتاب به زبان فارسی میانه نگاشته شد. اسم کتاب، قریب به یقین خوتای‌نامک (با تلفظ امروزی، خدای‌نامه) به معنی «نامهٔ خداوندگان»، متشابه با اسم شاهنامه که بعدها به آن منتسب کردند، بوده است. مآخذ عربی، همین کتاب را که حاوی تاریخ شاهان ایران بوده، خداینامه نامیدند...نامیدند… این کتاب، توسط ابن مقفع، در سده دوم هجری به عربی ترجمه گشت. از این کتاب نه به اصل پهلوی، و نه به ترجمه عربی، از میان رفته است. ترجمه‌ها و کتاب‌های اقتباسی دیگر از این کتاب هم به دست ما نرسیده است؛ ولی به طور ناقص، در تاریخ‌ها و گاهی در بعضی مجموعه‌ها مانند عیون‌الاخبار ابن قتیبه، قطعات و استخراج‌هایی دیده می‌شود.»<ref>{{پک|بهرامی|1388|ک=تاریخ اساطیری ایران|ص=14}}</ref>
 
شاهنامهٔ فردوسی، منبع اصلی روایت‌های اساطیری و حماسی ایران به زبان فارسی نو به شمار می‌آید که بر اساس خدای‌نامه‌ها، سرده شده است. در شاهنامه می‌توان روایت‌هایِ سینه به سینه و سنت‌های شفاهی را که از قول «دهقان» نقل می‌شود نیز ملاحظه کرد. از اینرو، شخصیت‌هایی در شاهنامه دیده می‌شود که برای اوستا و منابع پهلوی ناشناخته‌اند؛ چرا که فردوسی، روایت‌های گوناگون را با هم درآمیخته است. به عبارت دیگر، ثبت شاهنامه فردوسی، در انتهای دوران تکامل تاریخ‌نگاری پسا ساسانی بوده است.<ref>{{پک|آموزگار|1391|ک=تاریخ اساطیری ایران|ص=9}}</ref>
سطر ۶۷ ⟵ ۶۸:
 
=== در متون یهودی ===
[[پرونده:Esther’s sarcophagus.png|200px|بندانگشتی|چپ|نمایی از مقبره استر و مردخای...مردخای… به گفته هرتسفلد، این مقبره متعلق به یزدگرد یکم و شوشاندخت است.]]
یزدگرد، در متون یهودی-مسیحی نظیر [[تلمود]]، چهره‌ای پسندیده دارد. در این منابع، او را پادشاهی مهربان توصیف کرده‌اند که با پیروان همهٔ ادیان مدارا می‌کرده و به آنها اجازه می‌داده تا به راحتی در میان دیگران زندگی کنند، ببالند و حتی جوامعی نیرومند تشکیل دهند. رفتار آزاداندیشانهٔ او با پیروان دیگر دین‌ها حتی در منابع زرتشتی هم دیده می‌شود؛ آنجا که از ازدواج او با شیشین‌دخت، دختر روش‌گالوتا (سالار یهودیان تبعیدی) سخن می‌رود. در منابع تلمودی نیز، از یزدگرد یکم به احترام و نیکی یاد کرده‌اند و نویسندگان آن برآنند که او از دین یهود آگاهی داشته است.<ref>{{پک|دریایی|۱۳۹۱|ف=عنوان یزدگرد اول (رام‌شهر)|ک=ناگفته‌های امپراتوری ساسانیان|ص=۷۶}}</ref>
 
سطر ۱۱۴ ⟵ ۱۱۵:
در سکهٔ یزدگرد یکم و بهرام پنجم، لقب دیگری برای شاهنشاه به کار رفته است:
{{نقل قول|{{چپ‌چین}}
mzdsn bgy l'mštry ... MLK'n MLK' ('yl'n)
{{پایان چپ‌چین}}}}
{{نقل قول|سرور مزداپرست (رام‌شهر) ... شاهنشاه (ایران).<ref>{{پک|دریایی|۱۳۸۲|ک=تاریخ و فرهنگ ساسانی|ف=یادداشتی دربارهٔ نخستین القاب ساسانیان|ص=۱۲}}</ref>}}
 
این عبارت، نماینگر محرومیت یزدگرد از داشتن ادعای تبار الهی است. در این دوران بود که با هجوم دشمنان، از کف رفتن سرزمین‌های مرزی و سرافکندگی شاهنشاه ساسانی، واژهٔ انیران ({{چپ به راست|'n'yl'n}}) از سکهٔ یزدگرد زدوده شد.<ref>{{پک|دریایی|۱۳۸۲|ک=تاریخ و فرهنگ ساسانی|ف=یادداشتی دربارهٔ نخستین القاب ساسانیان|ص=۱۲}}</ref>