عزت‌الدوله: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶:
 
==پس از عزل امیرکبیر==
پس از عزل امیر کبیر از صدارت و امارت نظام و تبعید او به کاشان، عزت الدوله علیرغم اصرار ناصرالدین شاه و مهدعلیا، به همراه امیر به [[کاشان]] رفت و در باغ فین کاشان سکنی گزید. در حین اقامت در کاشان، عزت الدوله که از مکر بدخواهان امیر بیمناک بود، لحظه ای از او جدا نمی شد. در واقع مقام او به عنوان دختر شاه سابق و یگانه خواهر تنی شاه فعلی، مانع آن میشد که دشمنان، به امیر آسیبی برسانند. رفتار عزت الدوله نسبت به شوهرش بزرگوارانه بود. خوی و منش او هیچ شباهتی به اخلاق پست مادر افسونگر و برادر درمانده اش نداشت. از آغاز تباهی سپر بلای او بود، و تا دم آخر وفادار ماند. آنچنان که در منابع مختلف آورده اند، برای اجرای نقشه قتل امیرکبیر، عزت الدوله را از او دور ساختند و به نیرنگی او را به حمام فین که در محل اقامت آنها واقع شده بود کشاندند و نقشه خود را اجرا کردند. مشهور است که برای جدا کردن امیر از عزت الدوله، خبر آوردند که پیک شاهی به زودی خبر بازگشت امیر به مقام صدارت را خواهد آورد. امیر در این هنگام برای پوشیدن ردا قصد حمام کرد. عزت الدوله از امیر خواست که پیش از آمدن پیک شاهی و ملاحظه دستخط شاه از او جدا نشود. با این حال امیر اعتنایی نکرد. آنچه پس از این اتفاق افتاد توسط دکتر اعلم الدوله طبیب عزت الدوله چنین نقل شده است:
 
«...چون [[حاج علی خان حاجب الدوله|حاج علی خان]] با همراهانش به باغ فین رسیدند، علی اکبربیک چاپار دولتی را دیدند که منتظر بیرون آمدن امیر از حمام بود که جواب نامه مهد علیا را به عزت الدوله بگیرد. فراشباشی دست علی اکبر بیک را گرفت، با خود به حمام برد که زن امیر را از آمدن او مطلع نسازد. فراشباشی با ماموران خود وارد حمام گشتند، دیدند خواجه حرمسرا مشغول جمع آوری لباس های امیر است. اعتماد السلطنه (حاج علی خان) یکی از آن کسان را بر سر او گماشت که از آنجا بیرون نرود. سپس پشت در دیگر حمام را سنگچین کردند که کسی از آن راه داخل نگردد. وارد صحن شدند. فراشباشی فرمان شاه را ارائه کرد. امیر خواسته بود عزت الدوله را ملاقات کند، یا پیغامی برای او بفرستد، و وصیت بکند. اعتماد السلطنه اجازه نداده بود. پس امیر دلاک را دستور داد رگهایرگ های هر دو بازویش را بزند ...»
 
==نظر دیگران در مورد عزت الدوله==
* جاستین شیل، وزیر مختار انگلیس (که خود از مجریان نقشه عزل امیر بود) ضمن شرحی ستایش آمیز، راجع به عزت الدوله مینویسد: «... برای اینکه مبادا شوهرش را مسموم کنند، هر چه غذا می آوردند اوّل خودش میخورد. ثبات اراده و خوی استوار ی که در همه مدت نشان داد، شاید در هیچ زن ایرانی دیده نشده باشد، چه رسد به اینکه افراد فاسد خاندان قاجار که به آن تعلق دارد کسی شنیده باشد..»
* واتسون، مورخ انگلیسی مینویسد:« ... تا حدی که تاریخ ثبت کرده، هیچ شاهزاده خانم پرورش یافته دربار مسیحی که به درخشنده ترین فضایل اخلاقی و زناشویی خو گرفته باشد نیست که بیشتر از عزت الدوله محبت و فداکاری نسبت به شوهر واژگون بختش نشان داده باشد.»
 
 
==پس از قتل امیر==
همسر شیل، وزیر مختار انگلیس، می نویسد: «... شاهزاده خانم بیوه امیر را با همان زنی که از اندرون برای در دام افکندن شوهرش فرستاده بودند، به تهران بازگرداندند...بیدرنگ به حضور عزت الدوله رفتم که مراتب احترام خود را نسبت به کردار ستوده و کم نظیرش ابراز نمایم...او لباس ساده ماتم بر تن داشت.»
 
کنت دوگبینو نقل کرده است که عزت الدوله که با خاطری سرگشته از کاشان بازگشت در نخستین دیدارش با شاه «هرچه فحش بود به او داد».