ارغون‌خان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: دارای ادبیات عامیانه افزودن القاب ویرایشگر دیداری
خط ۴۱:
* [[ایلخانان مغول]]
 
{{-}}دایره المعارف بزرگ اسلامی ج7
{{-}}
 
احمد بن علویه –ازبک خان
 
'''ارغون خان'''
 
ارغون خان: فرزند اباقاخان،نواده هلاگو و چهارمین ایلخان مغول در ایران ،وی پسر بزرگ ابا قاخان از قیمش ایلگاچی بود. از میان منابع نزدیک به عصر ارغون ،فقط رشید الدین از تاریخ تولد او اطلاع به دست داده و آورده است که در 660 ق به حدود بیلقان زاده شد(همان 2/1150) اما همو اندکی بعد سنین او را به هنگام مرگ 33 سال دانسته که در این صورت می بایست 657 ق زاده شده باشد و همین تاریخ اخیر به نظر درست تر می رسد.1- اردون  در زمان فرمانروایی پدرش در خراسان بود و پس از درگذشت اباقادر 680 ق از خراسان به آذربایجان آمد و مدعی تاج و تخت پدر شد، اما احمد تگوار فرزند هلاگوخان و برادر اباقا به جای او نشست و ارغون پس از 3 سال جنگ وگریز احمد را بشکست و در جمادی الاول 683  اوت 1284 بر تخت نشست . در این روز خواتین و امرا در آب شور  در حوالی  یوز آغاج مراغه گرد آمدند و او را به ایلخانی برگزیدند. شاهزاده هولاچو در این تاریخ در جلوس ارغون بر تخت سلطنت نقش مهمی داشته است؛ اما به نظر می رسد که این نقش مربوط است به برپایی مراسمی که طی آن در10 صفر 685 سلطنت ارغون توسط قوبیلای قاآن تأیید شد و ارغون مجدداً بر تخت نشست زیرا ارغون از آغاز هولاچو را رقیب خود می دید و تنها در قوریلتای بهار یا تابستان684 با او از در صلح درآمد و هولاچو به همراه گیخاتو برادر ارغون حکومت گرجستان را به عم خود اشجای داد و ادارۀ امور خراسان ،مازندران،قومس و ری را به فرزند خویش غازان سپرد و امیر نوروز پسر ارغون آقا حکمران – را به نیابت او برگماشت.
 
ارغون پس از استقرار ،با صدور فرمانهایی آرامش را در قلمرو خود برقرار کرد و در آغاز سلطنتش وزارت را به بوقا داد. در این میان شمس الدین جوینی وزیر پیشین که پس از قتل احمد تگو در از جاجرم گریخته، و به اصفهان امده بود و می خواست از طریق هرمز به هند بگریزد بر ان شد تا به خدمت ارغون رود و از او طلب  بخشش کند. جوینی از 10 رجب 683 به اردوی ارغون پیوست و با پشتیبانی بوقا از سوی ایلخان به نیابت وی منصوب شد اما همکاری میان جوینی و بوقا چندان نپایید و در پی توطئه ای بر ضد خواجه در چیدند، او را به جرم اختلاس محاکمه کردند و در 4 شعبان همان سال به دستور ارغون در اهر به قتل رساندند.
 
به گزارش آقا سرایی پس از قتل جوینی ،در ادارۀ امور دینی و مالی خللی افتاد اما کار بوقا بالا گرفت و دوران وزارتش که از طرف ایلخان عنوان تشریفاتی چینگ سانگ یافت. اما به دلیل خود خواهی بوقا ارغون از نفوذ او کاست و او تصمیم گرفت با وجود شکاب که در آن زمان در کنار فرات بود نامه ای بفرستد و از او بخواهد تا از وزیر پشتیبانی کند تا او هم تخت سلطنت را به وی دهد.
 
جوتسکاب در ظاهر با او همکاری کرد اما به ارغون اطلاع داد و ارغون نیز در 21 ذیحجه 687 دستور قتل وی را صادر کرد و بعد از او یک طبیب یهودی به نام سعد الدوله (بهری بسیار مورد توجه ارغون قرار گرفت و به وزارت برگزیده شد و چیرگی یک وزیر یهودی باعث ناخشنودی مردم مسلمان بود.
 
مهمترین و بزرگترین شورش در دوره ی فرمانروایی ارغون ،قیام امیر نوروز پسر ارغون آقا نایب غازان در خراسان بود که 5 سال به درازا کشید و تا زمان ایلخانی گیخاتر ادامه یافت و در نهایت از غازان شکست خورد و به سیستان و از آنجا به راه بدخشان نزد قایدو پناه جست.و مقارن با مرگ ارغون با لشکر بزرگی بازگشت و خراسان را مورد تاخت و تاز قرار داد ارغون مانند پدرش بودایی بود و می خواست نبرد با ممالیک را از سرگیرد. به نظر می رسید که او بر خلاف اباقا و غازان از همان اوایل متقادر شده بود که رویارویی با خشم مملوکها بدون کمک اروپایی غربی غیر ممکن است. از این رو در 682 ق نامه ای به همراه هیأتی برای پاپ هرنوریوس چهارم فرستاد اما پاسخ مساعدی دریافت نکرد و دو سال بعد هیأت دیگری را به ریاست رکن هوما رئیس کلیسای نسطوری گسیل کرد. هنگامی که آن صوما به رم رسید پاپ درگذشته بود و او نامه را به پاپ جدید نیکولاس چهارم تسلیم کرد. اما ظاهراً پاسخ پاپ خیال ارغون را کاملاً آسوده نکرده بود ارغون هیأت سوم را به ریاست یک جنوایی به نام بوسکارلوگیزلفی فرستاد و آخرین هیأتی که فرستاد ریاستش با یک مغول مسیحی به نام چغان بود که در این رفت و آمد هیأت ها نامه هایی رد و بدل شد.
 
نتیجه ی همکاری ایران و غرب(در طی فرمانروایی ارغون تنها این بود که ملوانان جنوایی برای ساخت ناوگانی جنگی در دجله حضور یابند و برای تجارت مصریان در اقیانوس هند مساحت ایجاد کنند اما مشاجرات ملوانان جنوایی با یکدیگر پایان این طرح بود.
 
ارغون در اواخر عمر به بخشیان و طریقه ی ایشان گرایش پیدا کرد و زیر نفوذ یک بخشی 8 ماه به خوردن معجونی مرکب از گوگرد و زیبق پرداخت و در پایان ماه هشتم برای چله نشینی به قلعه ی تبریز باز آمد و به انزوای کامل گرایید،چنانچه  جز سعد الدوله و اوردوقیا و قوچان کسی را نزد او راه نبرد:
 
ارغون در باغچه اران در حالی که شایع شده بود او را مسموم کرده اند درگذشت ارغون به علوم علاقه ی زیادی نشان می داد. وی به ساختن شهرها توجه داشت از جمله طرح هایی که آغاز کرد شهری بود که بعدها توسط اولجایتو گسترش یافت.
 
در اواخر 677 در موقعی که ابا قااز تبریز به قصد خراسان حرکت کرده وبه قزوین رسیده بود مجد الملک به توسط یکی از نزدیکان امیر ارغوان پسر ابا قان خان به خدمت او رسید وبه آن شاهزاده گفت که بیش از یک سال است که می خواهد سخنی که عین مصلحت ملک ودولت است به عرض برساند ولی چون مطلب مهم وصاحب دیوان مانع رسیدن آن به گوش ایلخان بوده تاکنون نتوانسته آن را عرضه دارد وآن اینکه صاحب دیوان با سلاطین مصر وشام در باطن دست یکی کرده و با معین الدین پروانه به اغوای او با بیبرس ساخته وامرای مغول را به قتل رسانده وبا اینکه حاصل املاک او که از دولت ایلخان بافته برابر حاصل املاک دیوانی است باز راه کفر ان می رود وبرادرش عطا ملک در بغداد پادشاه وار می نشنید وتاج مرصع بر سر می گذارد وثروت ومکنت ایشان از حد شمار بیرون رفته و صاحب دیوان چون می داند من بر این  اسرار واقفم فرمان حکومت سیواس ومقداری مال ومنال به من داده تا چیزی از این جمله بر سر زبان نیارم واو به آسودگی راه خلاف وکفران برود ارغوان این تقریر ات مجد الملک را به پدر خود گفت واباقا اورا به خاموشی توصیه نموده ووعده داد که در موقع فارق به تحقیق وتدبیر آن قیام نماید 0
 
اباقا خان مایل بود که پسرش ارغئن به سلطنت برسد ولی چون بایا سانامه ی چنگیزی که حق سلطنت را برای پسر بزرگ می دانست مخالف بود پس از مرگ اباقا خان پسر ارشدش تکودار به سلطنت رسید
 
در زمان اباقا امرا وخواصین مغول سه دسته شده بودندگروهی می خواستند ارغوان به مقام اباقا منصوب شودوگروهی طرفدار تکودار بودند واو لبای  خا تون طرفدار منگو تیمور بود ولی چون منگو تیمور بیست وپنج روز زودتر از با اباق مرد او لبای خاتون هم طرفدار ارغوان شد وپس از به قدرت رسیدن تکرار این را قابت بیشتر شد ونیز باقتل قونغرتای به دست تکودار ارغوان از مرگ  عم خویش بسیار ناراحت شد وکینه ی تکودار را بیشتر از بیشتر در دل او کرد 0
 
وجنگی میان ارغوان وسلطان احمد رخ داد وطی جنگ وگریزهایی ارغوان توانست احمد را به قتل برساند وپس از کشته شدن احمد که طرفدار مسلمانان بود ودر دورا ه او مسلمانان وایرانیان دارای قدرت فوق العاد های بودند در دوره ی ار غوان بار دیگر یا سای چنگیزی وآداب مغولی به جای شریعت اسلام حکمفر ما بود.
 
ارغون حکومت بغداد را به باید و نواده هولا کو خان وحکومت روم را به هولا جووگیخاتو واداره خراسان وری ومازندران وقومس را به پسر خود غازان سپرد وامیر نوروز پسر ارغون آقا حکمران معروف مغول را به نیابت غازان یقین کرد وامور ملکی را به امیر بوقا سپرد.
 
زمان ارغون را باید دوران اوج سحر وساحری در ایران دانست0  جادوگران میان طبقات گوناگون جامعه قرب ومنزلت پیدا کردند وافکار خرافی را ترویج دادند 0
 
ارغون را مسموم کردند وبه سنت مغولی وی را مد فون کردند بعدها دخترش او لبای خاتون که مسلمان شده بود جایگاه مقبره ی پدرش را علنی ساخت قبلع ای برفراز آن برافراشت وخانقاهی  بنا کرد وارغون که در تمام عمر بودائی بود ومخالف با اسلام سر انجام در آرامگاهی به سبک اسلامی جای گرفت 0
 
مغولان وحکومت ایلخانی در ایران دکتر شیرین بیانی ویراسته دکتر پروین ترکمنی آذر
 
ارغون برای اینکه بهتر بر اوضاع مسلط شود ، همچون جینتمور منطقه تحت حکمرانی خود را ذو بخشش کرد مالیات  ناعادلانه جای خود را به قبجور داد که به شکل منصفانه تری بود و پرداخت مالیات را در حلول یک سال تعیین کرد.
 
ا   رغون با صدور فرمانی مسالمت آمیز توانست به زودی احمد که از ترس گریخته بودند امان داد 0 از جمله صاحب دیوان شمس الدین جوینی است که قصد گریز به هندوستان را داشت  .
 
در دوران فر مانروایی ارغون ،روابط ایلخان با همسایگان نسبتا آرام بود وکردهایی که باعث اغتشاش می شد ند را سرکوب کرد و بار دیگر در لرستان نظم حکمفرما شد0لشکر کشی های متعدد قیدور را به خراسان دفع کردند وقیام شاهزاده جد شکاب را خنثی کرد.
 
تارخ مغول درایران چاچ دوم 1365 شرکت انتشارات علمی وفرهنگی
 
<nowiki>********************************************</nowiki>
 
سعد الدوله در آخر کار جون دید بسیاری علما ومنتقدین مسلمانان می خواهند اورا به قتل رسانند تصمیم گرفت از استیلای خود بر نفس ارغون استفاده کند وروزی به ارغون گفت که نبوت از چنگیز خان به یک ایلخان عادل به ارث رسیده است وارغون از جانب خداوند رسول است وایلخان امر فرماید تا سر مخالفین را از تن جدا کنند وارغون به دلیل نفرتی که از مسلمین داشت دستور داد مسلمانان را به اردو راه ندهند 0
 
سعد الدوله به تصویب ارغون مصمم شد که خانه ی کعبه را بت خانه مبدل سازد وبه اعراب یهود عربستان مراسلاتی نوشت اما با بیمار شدن ارغون سعد الدوله که می دانست با تمام شدن دولت ارغون خود دولت خود او نیز به پایان می رسد سعی کرد  از در دوستی وارد شود وهمه مظالم خود راجبران کند
 
عباس اقبال استاد فقید دانشگاه تهران
 
تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت جلد اول از چحله چنگیز تا تشکیل دولت تیمور چاپ چهارم موسسه ی انتشارات امیر کبیر تهران 2536   
 
مریم صمدی  9345 17
 
== منابع ==