یکی از جملهمشهورترین قواعد مشهور فقهی کهقاعده فقیهاناتلاف دراست موردو ضمانفقها بهبسیار از آن تمسکاستفاده جستهاند، قاعده اتلاف استکردهاند. مفاد این قاعده اتلافهمان درمعنای '''«من أتلف مال الغیر فهو له ضامن»''' مندرج است. و معنای این قاعده این است که هراگر کسکسی مال دیگریغیر را بدون اجازهاز اوبین تلفببرد یا مصرف کند و یا مورداز بهرهبرداریآن قراراستفاده دهد،کند ضامنو از صاحب مال است.اجازه بحثنداشته درباشد، مورد این قاعده از سه جهت قابل طرحضامن است.<ref>موسوی بجنوردی، محمد، قواعد فقهیه، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، ج1، ص 3، 1379</ref>
== مقصود و هدف قاعده اتلاف ==
معنای تلف به معنی هلاکت و نابودی است؛ بنابراینو اتلافدر مالاینجا بهمنظور معنایهمان ازهلاک بینکردن بردنو مالنابود وکردن نابودی آنمال است. نابودتلف کردن ومال ازیا بیندر بردنمورد خود مال گاهیصورت متعلقمیگیرد بهو ذاتیا مالبه استارزش ومالی گاهیآن متعلقدر بهحالی مالیتکه شیء،خود بامال برجاباقی ماندن ذات آنمیماند.<ref>موسوی بجنوردی، محمد، قواعد فقهیه، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، ج1، ص 7، 1379</ref>
منظوراین ازمساله اتلافچه مال،از چهطریق با جملهٔجملهی '''«من اتلفحرمهٔ مال الغیرالمسلم کحرمهٔ دمه»''' که ظاهراً مورد اتفاق و اجماعچه استاز بیانطریق شود و چه با جملهٔجملهی ''''''«حرمهٔمن اتلف مال المسلم کحرمهٔ دمهالغیر»،''''''،ازبا بیناستفاده بردناز نفسهر ویک ذاتبیان مالشود است نهمنظور از بین بردن مالیتخود آن؛مال بنابراین،و ضمانتنفس درو موردذات ازآن بین بردناست و نابودنه کردنتلف مالیتارزش مال غیر از نابود کردنمالی و ازمالیت بین بردن ذات خود مال استآن.<ref>موسوی بجنوردی، محمد، قواعد فقهیه، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، ج1، ص 8، 1379</ref>