هجیر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏top: اصلاح متغییر الگو با استفاده از AWB
جز اصلاح براکت با استفاده از AWB
خط ۱۱:
| captionstyle =
| image = [[پرونده:Hajir (The Shahnama of Shah Tahmasp).png|بندانگشتی|وسط|نگاره هجیر در [[شاهنامه تهماسبی]]]]
| caption =
 
| headerstyle = background: #F0E68C
خط ۲۳:
 
| label3 = نام کامل
| data3 =
 
| label4 = شهرت
| data4 =
 
| label5 = لفب
| data5 =
 
| label6 = نام پدر
خط ۳۵:
 
| label7 = نام مادر
| data7 =
 
| label8 = موطن
| data8 = ایران - اردبیل
 
| header9 =
 
| label10 = نبردها
| data10 =
 
| label11 = نبرد اول
| data11 =
 
| label12 = نبرد دوم
| data12 =
 
| label13 = نبرد سوم
| data13 =
 
| header14 =
 
| label15 = تولد
| data15 =
 
| label16 = مرگ
| data16 =
 
| label17 = فرزندان
| data17 =
 
| label18 =
خط ۷۳:
 
==رزم هجیر با سهراب==
هنگامی که سهراب عزم جنگ کیکاووس و ایرانیان را نمود، افراسیاب دو سردار خویش [[هومان پسر ویسه|هومان]] و [[بارمان (شاهنامه)|بارمان]] را با سپاهی از توران همراه او فرستاد <ref>انگیزهAAAانگیزه [[افراسیاب]] این بود که اولا سهراب پدرش رستم را نشناسد و دوم اینکه اگر سهراب موفق به شکست ایرانیان شد هومان و بارمان بیدرنگ او را به قتل رسانند: « از آن پس بسازید سهراب را ... ببندید یک شب برو خواب را »</ref>. هجیر ارگ‌بد دژ سپید بود و در آنجا با [[سهراب]] مواجه گشت. نبردی که بین آنها درگرفت، سهراب توانست هجیر را شکست دهد، هجیر زینهار خواست و سهراب به او امان داد. مدتی بعد از این رویداد، لشکری از ایران در مقابل سپاه [[توران در شاهنامه|توران]] صف‌آرایی نمود. سهراب می‌خواست با کمک هجیر، پدرش رستم از میان لشکر [[ایران در شاهنامه|ایران]] پیدا کند اما هجیر او را گمراه کرد<ref>سهرابکردAAAسهراب چون در توران از مادر تورانی تولد یافته بود و در آنجا بزرگ شده بود پدرش را نمی‌شناخت فقط نشانی توسط مادر از او داشت</ref>.
 
سهراب از هجیر که بنده او شده بود در خواست کرد تا چهرهٔ رستم را از اردوگاه ایرانیان به وی بنمایاند، روی خیمه‌ها و پرچم‌های رهبران سپاه ایران علائم شناسایی وجود داشت. هجیر بیم آن داشت که اگر سهراب رستم را بشناسد، شاید او را بکشد، کیستی [[رستم]] را از سهراب پنهان داشت و رستم را پهلوانی از چین خواند که به یاری ایرانیان آمده است. بدین گونه، هجیر در رخ دادن تراژدی کشته شدن سهراب بدست پدرش دست داشت. هجیر در شماری از جنگ‌های میان ایران و توران نیز شرکت داشت و گاه پیک نامه‌رسان میان گودرز و کیخسرو بود. کار برجسته هجیر در جنگ [[یازده رخ]] بود که در نبردی تن‌به‌تن [[سپهرم|سِپَهْرَم]] پهلوان تورانی را شکست داده او را کشت.
خط ۱۰۱:
{{ب|چو سهراب جنگاور او را بدید|بر آشفت و شمشیر کین بر کشید}}
{{ب|چنین گفت با رزم دیده هجیر|که تنها به جنگ آمدی خیره خیر}}
{{ب|چه مردی و نام و نژاد تو چیست|که زاینده را بر تو باید گریست<ref>شاهنامهگریستAAAشاهنامه. جلد دوم. بخش سهراب، ص ۱۰۱</ref>}}
{{پایان شعر}}