این واژه مفهوم پیچیدهای دارد و بیشتر معنای واژهای آن را "''راستی"' یا ''فرمان به کار نیک"'' دانستهاند. این واژه در [[پارسی باستان]] ''''اَردَ (arda)'' تلفظ میشدهاست و تلفظ [[ریگ ودا|ودایی]] آن '''رْتَه''' بود که معنای نظم طبیعی جهان را با خود داشت. در زبان [[هندوایرانی]] آنرا معادل [[ارته|اَرتَه]] (artá) حدس زدهاند. برخی نیز مانند [[گری]] اعتقاد دارند که تفاوت ارتهاَرتَه و اشهاَشَه از یک اختلافاختلافِ املایی سرچشمه میگیرد و احتمالاً بدلیلبه قرائت بد ودلیل تلفظ بدبدِ یک حرف باستانی است.<ref>Gershevitch, Ilya (1955), "Word and Spirit in Ossetic", Bulletin of the School of Oriental and African Studies 17 (3): 478–489, doi:10.1017/S0041977X0011239X</ref> این واژه و به معنایبهمعنای راستی و درستی، تقدس، قانون و آیین ایزدی٬ایزدی، پاکی به کار میرود اما بطور کلی حقیقت و درستی نزدیکترین و احتمالاً صحیحترین برداشت از واژهواژهٔ ''اشه'' دانسته شدهاست.
== در اوستا ==
واژهواژهٔ اشه در [[اوستا]] و بویژه در [[گاهان]] بسیار بکار رفتهاست. [[زرتشت]] در گاهان تنها راه رسیدن به بارگاه خدایی را راه اشه میداند. در یسن۴۴ بند ۱۱ میگوید: «تا توش و توان دارم میکوشم مردم را به سوی اشه رهنمون باشم.» یکی از مقدسترین دعاهای زردشتی دعای "«اشم وهو"» است که در آن اشه و راستی ستایش میشود که یک ذکر ۱۲ واژهای است که سه بار در آن نام اشه برده شدهاست. دعا که ظاهراً برای تمرکز ذهن بر روی اشه استوار است از این قرار است: ''اشه نیک، اشه نیکترین است. مطابق آرزوست، مطابق آرزو خواهد بود، اشه از آن اشه وهیشته است.''<ref>زردشتیان,زردشتیان، باورها و آداب دینی آنان. مری بویس. ترجمه عسگر بهرامی. نشر ققنوس. تهران. چاپ یازدهم.1388 صفحه 62</ref>
== اردیبهشت امشاسپند ==
{{اصلی|اشه وهیشته}}
اردیبهشت و یا به تلفظ اوستایی آن اشه وهیشته از [[امشاسپندان]] و یا همان [[فرشته|فرشتگان]] طراز اول اهورامزداست که فروزههای هفتگانهٔ خدانیز دانسته شدهاند. [[اردیبهشت]] در [[مزدیسنا]] و اساطیر و باورها وابسته به آن زیباترین امشاسپند است. او در برابر ناراستی در جهان قرار میگیردمیگیرد و پیروان او را ''اشون'' میگویندمیگویند. او نه تنها در این جهان حافظ نظم اخلاقی و طبیعی است و با آفریدههای مخرب و ناهماهنگ [[اهریمن]] میستیزد در دوزخ نیز نظم را نگاه میدارد و مراقب است که دیوان دوزخیان را بیش از آنچه سزاوار آنند، عذاب ندهند. او در اساطیر ایرانی هماورد [[ایندرا]] است که همان روح ارتداد است.<ref>شناخت اساطیر ایران. جان هیلنز. ترجمه ژاله آموزگار. نشر چشمه تهران88. ص72</ref> در نبرد با ایندره ایزدانی چون [[مهر (ایزد)|مهر]]، [[سروش]]، [[نریوسنگ]]، او را یاری میدهند.<ref>فرهنگ و زبانهای باستانی ایران. محبوبه خدایی. نشر ققنوس. تهران. چاپ اول سال 88. صفحه 243</ref>