کورت گودل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
افزودن یک رفرنس در بخش دیدگاه های مذهبی
برچسب‌ها: افزودن پیوند بیرونی به جای ویکی‌پیوند ویرایشگر دیداری
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: سوال⟸سؤال، برعلوم⟸بر علوم، ، قضیای⟸قضیه، ، هلیبرت⟸هیلبرت،
خط ۳۰:
== زندگی‌نامه ==
گودل در سن دوازده سالگی و زمانی که امپراتوری اتریش-مجارستان از هم پاشید، خودبخود تابعیت چک اسلواکی یافت اما در ۲۳ سالگی خود تابعیت اتریش را پذیرفت. او را در خانه به خاطر کنجکاوی سیری ناپذیرش به نام «آقای چرا» می‌شناختند.
گودل در ۱۸ سالگی وارد دانشگاه وین شد. تا آن زمان او بر ریاضیات دانشگاهی مسلط شده بود. گرچه در ابتدا قصد داشت فیزیک نظری بخواند، در کلاس‌های ریاضی و فلسفه هم حاضر می‌شد. او که در این زمان به واقعیت‌گرایی در ریاضیات تمایل داشت، «اصول مابعدالطبیعی علوم طبیعی» کانت را خوانده بود و در جلسات حلقهٔ وین با حضور شلیک، [[کارنپ]] و [[هانس هان]] شرکت می‌کرد. او در جلساتی که در حضور شلیک کتاب «مقدمه‌ای بر فلسفه ریاضی» راسل را می‌خواندند به منطق ریاضی علاقه‌مند شد. او منطق ریاضی را علمی مقدم برعلومبر علوم دیگر می‌دانست که شامل اصولی بود که بنای علوم دیگر بر آن استوار بود.
 
حضور گودل در سخنرانی [[هیلبرت]] دربارهٔ تمامیت و سازگاری نظام‌های ریاضی زندگی او را تغییر داد. در سال ۱۹۲۸، هیلبرت و [[آکرمن]] اصول منطق ریاضی را منتشر کردند که مقدمه‌ای بر منطق مرتبه اول بود و مسئله تمامیت به عنوان پرسشی در آن مطرح شده بود: آیا اصول موضوعه یک نظام برای استنتاج همه جملات درست در هر مدل از آن نظام کافی هستند؟
خط ۳۷:
# اگر این نظام سازگار باشد، نمی‌تواند تمام باشد.
# سازگاری این نظام را نمی‌توان در خود آن اثبات کرد.
این قضیایقضیه به نیم قرن تلاش برای بنای تمام ریاضیات بر مجموعه‌ای از اصول موضوعه که با [[فرگه]] آغاز شده بود و با اصول ریاضی [[راسل]] و فرمالیسم هلیبرتهیلبرت به اوج خود رسیده بود پایان داد.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://plato.stanford.edu/entries/principia-mathematica/| عنوان = Principia Mathematica (دانشنامه فلسفه استنفورد)| تاریخ بازدید =۲۰ ژوئن ۲۰۰۸| ناشر = [[دانشگاه استنفورد]]| زبان = انگلیسی}}</ref>
[[پرونده:Kurt godel tomb 2004.jpg|بندانگشتی|200px|آرامگاه گودل در نیوجرسی آمریکا]]
گودل با دو [[قضایای ناتمامیت]] شهرت دارد که درست یک سال بعد از اخذ مدرک دکترا از [[دانشگاه وین]] در سال ۱۹۳۱ (یعنی در سن ۲۵ سالگی وی) به چاپ رسید.
خط ۵۲:
او به طور جد به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشت و بیان کرده بود: من به این که زندگی پس از مرگ وجود دارد، مستقل از هر الهیاتی، اعتقاد دارم. اگر که دنیا بر پایه عقلانیت ساخته شده و معنادار است پس حتماً باید یک چنین چیزی [زندگی پس از مرگ] وجود داشته باشد.
 
او در یک نامۀ ارسال نشده، در پاسخ به به یک سوالسؤال ، وی خود را یک مسیحی تعمید یافته معرفی می کند و در این مورد می گوید: من به یک خدای دارای شخصیت باور دارم، نه یک خدا که بدون شخصیت است و نا آگاهانه عمل می کند، و نتیجتاً فلسفۀ لایبنیتز را بر اسپینوزا ترجیح می دهم. در خصوص دین او به طور عام می گوید : بسیاری از دین های امروزی، مشکل دارند و شاید غیرالهی باشند، اما ماهیت دین به خودی خود درست است. همسر پروفسور گودل (خانم آدِل)، در مورد وی می گوید : "کورت هرچند به کلیسا نمی رفت، اما به دین مسیحیت باور داشت، و هر یکشنبه صبح، در تختخواب خود انجیل می خواند."<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=https://en.wikipedia.org/wiki/Kurt_G%C3%B6del|عنوان=https://en.wikipedia.org/wiki/Kurt_G%C3%B6del}}</ref>
 
او در باره اسلام می گوید :