خط (نوشتار): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←خط پهلوی: اصلاح پیوند(ها) به صفحهٔ ابهامزدایی (زبان پهلوی) با استفاده از AWB برچسب: ویرایش توسط ویرایشگر خودکار |
|||
خط ۵:
| colheaderstyle=padding:0.15em 0.15em 0.25em;font-weight:normal; |colstyle=white-space:nowrap;
| col1header = [[الفبا|الفبایی]]
| col1 = {{زیرنویس نقشه|#a2a9b1|[[الفبای لاتین|لاتین]]}} {{زیرنویس نقشه|#008080|[[الفبای سیریلیک|سیریلیک]]}} {{زیرنویس نقشه|blue|[[الفبای یونانی|یونانی]]}} {{زیرنویس نقشه|#1E90FF|[[الفبای ارمنی|ارمنی]]}} {{زیرنویس نقشه|#00FFFF|[[خط گرجی|گرجی]]}} {{زیرنویس نقشه|#008080|[[هانگول]]
| col2header = {{Longitem|[[واژهنگاشت|[و]اژهنگاشتن]]{{سخ}}و [[هجابندی|[س]یلابی]]}}
| col2 = {{زیرنویس نقشه|#8B0000|[[حروف چینی]] {{smaller|[و]}}}} {{زیرنویس نقشه|#FF0000|[[کانا]] {{smaller|[س]}}{{\}}[[کانجی]] {{smaller|[و]}}{{فاصله|۲}}}} {{زیرنویس نقشه|#FF00FF|[[هانجا]]{{بالانویس|ب}} {{smaller|[و]}}}}
خط ۴۶:
* [[الفبای برهمایی|هندی]]: हिन्दी
* [[الفبای گعز|اتیوپیایی]]: ግዕዝ
* [[تانا (سیستم نوشتاری)|تانا]]:
* [[هجانماهای بومیان کانادا|کانادایی]]:
خط ۵۵:
* از پائین به بالا: مکزیکی
لازم به یادآوری هست که کهنترین نوشتهها معمولاً از «راست به چپ» و سپس از «چپ به راست» نوشته شدهاست. حتی درآغاز نوعی روش شیار گونه نیز متداول بودهاست.<ref name="آموزگار" /> در یونان قدیم، نوعی نگارش بوده که ابتدا از راست بچپ مینوشتند و چون به انتهای سطر میرسیدند از چپ براست مینوشتند و باهمین ترتیب تا آخر پیش میرفتند.<ref name="دهخدا" />
== تاریخ خط ==
در قدیم یک سلسله و علایمی وجود داشت که تا حدی به حفظ خاطرهها و اموری که باید حفظ شوند، کمک میکرد، نظیر: [[چوبخط
=== خط تصویری ===
خط ۶۸:
روش تصویرنگاری در ابتدا به رسم صورت اشیاء میپرداخت، اما بعدها کمکم تصویرها شکل سادهتر و نمادین تری به خود گرفتند و برای مفاهیم عاطفی نیز، علائمی قراردادی وضع شد. بدین ترتیب، بشر توانست با تصویر اشیایی شبیه به اندیشهها، به نمایش اندیشه نیز اقدام کند، مثلاً نقش دو پا نشانه راه رفتن و چشم اشک آلود نشانه اندوهگینی بود. این طریق نمایش اندیشه، در [[تاریخ خط|تاریخ خطوط]]، [[خط اندیشه نگار]] {{به انگلیسی|Ideogram}} نام دارد.
در دنیای قدیم ما به چهار نوع خط اندیشه نگار
* [[خط چینی]]
* [[خط میخی]]
خط ۸۹:
{{اصلی|خط اوستایی}}
[[پرونده:Bodleian J2 fol 175 Y 28 1.jpg|بندانگشتی|250px|[[یسنا]]]]
'''خط اوستایی'''، برای نگارش کتاب دینی زرتشتیان به کار رفتهاست و برمبنای خط پهلوی ساسانی اختراع شدهاست. این [[خط آوانگار]] هست و با ۵۳ یا ۵۸ علامت [[صامت]] و [[مصوت]] از قابلیت نگارش بسیار بالایی برخوردار است. از راست به چپ نوشته میشود و به نامهای [[دین دبیره]] و دین دبیریه، دین دفیره
از نخستین سدههای اسلامی چون زبان و خط پهلوی حالت رسمی خود را از دست داد مشکلات آن بیشتر عیان شد و برای سهولت در خواندن متون پهلوی آن را به الفبای اوستایی برگرداندند و این نحوه نگارش [[پازند]] نامیده میشود.
خط ۲۰۰:
[[الفبای فنیقی]] با ۲۲ علامت خطی که تنها صامتها را نشان میداد، از راست به چپ نوشته میشد. بهنظر خط شناسان، نشانههایی از خط مصری باستان و خطوط تصویری را در الفبای فنیقی میتوان یافت. این خط برخلاف خط هیروگلیف که در انحصار کاهنان بود و یا خط میخی که تنها طبقه دبیران با آن سرو کار داشتند، براحتی در دسترس عامه قرار گرفت. فراگرفتن این خط آسان بود و [[کتابت]] و نوشتن با آن نیز بسیار آسان بود، بنابراین استفاده از آن گسترش زیادی یافت.
میتوان گفت که فنیقیها نخستین کسانی بودند که افتخار کشف الفبای حقیقی را دارند. با پیدایش این خط سایر خطوط جز خط چینی، از قلمرو نویسندگی خارج شدند. این خط در آسیای غربی نفوذ یافت و جایگزین خط میخی شد. از طریق قوم [[آرامی]]، الفبای فنیقی در [[مصر]] و عرب و [[میانرودان]] تا [[هند]] بسط یافت و همچنین به غرب (اروپای امروز) که هنوز دارای خط و کتابت نبود راه یافت. این کار از طریق یونان انجام گرفت که با فنیقیها ارتباط بازرگانی داشتند. [[الفبای یونانی]] و [[الفبای رومی|رومی]] از [[الفبای فنیقی]] پدید آمدهاست و از آنجا که الفبای سایر کشورهای اروپایی مشتق از این دو الفباء میباشد، میتوان گفت که
اصول این خط بعدها با اختراع علائمی برای نشان دادن [[حروف مصوت]] بوسیله [[یونان|یونانیها]] کامل شد. یونانیان این علائم را با اسم [[سامی]] آن که نماینده دو حرف اول آن بود، «آلفا بتا» نامیدند و برای استفاده خود تغییراتی در آن دادند. مصوتها را وارد خط ساختند و خط صامت نگار را به آوانگار تبدیل کردند. جهت نگارش را نیز تغییر دادند و از چپ به راست نوشتند.
گونهای از خط یونانی را، یونانیان مهاجر با خود به روم بردند و در آنجا بر این مبنا، الفبای لاتینی به وجود آمد که زبانهای گوناگون اروپا بدان خط نوشته شد.
بخشی از اروپای شرقی که به [[کلیسای دوم]] وابسته بودند، الفبای لاتینی را برای نگارش برگزیدند، مانند [[لهستانی
در سده نهم میلادی کشیشی از [[کلیسای بیزانس]] به نام [[سیریل]] با ترکیبی از الفبای یونانی و رومی خطی را برای نگارش زبان [[اسلاوی]] به وجود آورد. گونهای تعدیل شده از این الفبا که [[سیریلیک]] نامیده میشود برای نگارش [[زبان روسی]] و دیگر زبانهای هم جوار به کارمی رود.
الفبای فنیقی به نوعی شبه قاره هند را نیز
=== خط میخی ===
{{اصلی|خط میخی}}
'''خط میخی'''،<ref>''cuneiform''</ref> اصلی اندیشه نگار داشت و در همه کشورهای آسیای غربی بکار میرفت.
اکثر صاحبنظران خط و زبانهای باستانی بر این باورند که
گرچه پیدایش خط و کتابت نخستین بار در نیمه دوم هزاره چهارم پیش از میلاد، در جنوب بینالنهرین و توسط کاتبان و دبیران سومری محقق شد، اما گسترش و تکامل آن به آغاز هزاره سوم پیش از میلاد برمیگردد. برخی حتی بر این نظرند که خط هیروگلیف مصری، همزمان و برگرفته از خط تصویری سومری به وجود آمدهاست.<ref name="باستان">{{یادکرد وب| نشانی = http://www.persian-language.org/Iran_Culture/bastan2.asp| عنوان = پیدایش خط | تاریخ بازدید = خرداد ۱۳۸۷| نویسنده= محمود موسوی| ناشر = وبگاه رسمی شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی| زبان =}}</ref>
سومریان، کهنترین ساکنان شناخته شده جنوب بینالنهرین - قومی متمدن و پیشرفته بودند. آنان از نژاد سامی نبودند و با عنوان ساکنان غیرسامی بینالنهرین از ایشان یاد میکنند. برخی این احتمال را میدهند که از کنار دریا به این منطقه مهاجرت کرده باشند. رد پای آنها از اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد در میانرودان دیده میشود.
[[علم نجوم]]، تقسیم [[ساعت]] به ۶۰ [[دقیقه]] و دقیقه به ۶۰ [[ثانیه]]، مسائل هندسی و [[وزن|اوزان]]، میراثهای گرانبهایی هستند که این قوم برای آشوریها و بابلیها بر جای گذاشتند. سومریها چون پیوندی با همسایگانشان نداشتند از میان رفتند یا جذب اقوام سامی شدند.<ref name="زبانهای خاموش" />
خط میخی و خط هیروگلیف علاوه بر تفاوتهای ظاهری، در ابزار و نحوه نوشتن نیز با هم تفاوت داشتند. خط هیروگلیف با قلم نی و مرکب بر روی پاپیروس نگاشته میشد، درحالی که برای نوشتن خطوط میخی نیاز به لوحههای گلی نرمی بود که با قلم چوبی برآن مینگاشتند و سپس لوحه را میپختند. اولین یافتههای نگارشی بشر که به صورت [[الواح گلین]] برجای مانده متعلق به تمدنهای بینالنهرین است.
خط ۲۲۷:
پروفسور «والتر هینتس» مینویسد:
{{گفتاورد بزرگ}}
''در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد وقتی که سومریها خط تصویری را به عنوان بهترین وسیله برای مکاتبات خود اختراع کردند این ابداع به سرعت به همسایگان عیلامی آنها رسید. صرفنظر از اختلاف در جزئیات، تردید نباید کرد که خط تصویری عیلامی بر مبنای سرمشق سومری تدوین شدهاست. این خط به سرعت گسترش یافت و تقریباً همزمان در شمال شرق [[کاشان]] (میان [[تهران]] و ''اصفهان'') و در [[شرق دور]] و جنوب در [[کرمان]] ظاهر شد.''<ref name="باستان" />
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
خط ۲۳۳:
«[[شوش]]» پایتخت امپراتوری عیلام و از مراکز مهم دوره آغاز تاریخی در دشت خوزستان است که از اواخر هزاره پنجم و اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد، مرکز سکونت و استقرار بشر بودهاست ولی در دوران آغاز خط و کتابت شهر چنان وسعتی یافت که بر ۹۵ هکتار بالغ شد. (۲۵)
[[تپه چغامیش]] [[دزفول]]، در حاشیه دشت شوش، یکی از مراکز مهم آغاز کتابت و شهرنشینی در ایران بشمار میرود و تعداد زیادی [[الواح گِلی]]، [[الواح شمارشی]]، و قطعات و ظروف و کاسههای سفالی مشهور به «[[لبه واریخته]]» که از سفالینههای شاخص دوره آغاز کتابت است، اولین بار از این تپه به دست آمدهاست. (24)<ref name="باستان" /> -->
; [[خط میخی اکدی]]<ref>''Akkadian''</ref>
[[خط اکدی|خط میخی اکدی]] (بابلی) نیز از شاخههای خط سومری است. خط میخی نه تنها در میانرودان که درگستره وسیعی رواج یافت. در آسیای صغیر و میانرودان شمالی و در میان هیتیها، هوریها، اورارتورها، لولوبیها و کاسیها وغیره.<ref name="زبانهای خاموش" />
; [[خط میخی هخامنشی]]<ref>''Old Persian Cuneiform''</ref>
خط میخی [[کتیبه
=== خط هیروگلیف مصری ===
خط ۲۵۱:
سابقه خط هیروگلیف را تا هزاره چهارم پیش از میلاد نیز میتوان پیش برد. خط هیروگلیف را بر پاپیروس مینوشتند. پاپیروس از ساقههای فشرده نوعی نی بهمین نام به دست میآمد و از اجداد کاغذ است، بهنظر میرسد کلمات ''paper'' و ''papier'' در زبانهای غربی از این واژه گرفته شدهاند.
مصریان نخستین
[[پرونده:Edwin Smith Papyrus v2.jpg|بندانگشتی|قدمیترین نمونه خط هیراتیک که یک متن پزشکی است. مربوط به ۱۶۰۰ قبل از میلاد مسیح]]
با پیدایش [[پاپیروس]]، خط هیروگلیف در مصر تحول مییابد و به سادگی میگراید و [[خط هیراتیک]] (دینی، باصلابت) از آن پدید آمد که با بهم ریختگی آن نوعی [[خط تندنویسی]] بنام [[خط دموتیک]] یا خط عامیانه از آن بوجود میآید.
خط ۲۸۸:
ایرانیان نیز در سدههای نخستین پس از اسلام با افزودن حروف فارسی به [[الفبای عربی]]، [[خط فارسی]] را بر مبنای نسخ پایهگذاری کردند و سپس [[خط نستعلیق]] و [[خط شکسته]] و دیگر خطوط ایرانی ابداع شد.
مورخین
هنگامی که اسلام پدید آمد، بسیاری از قریش که در مکه بودند، خواندن و نوشتن میدانستند تا آنجا که پارهای گمان کردند [[حرب بن امیه]] اول کسی بود که خط سریانی را به حجاز آورد.
خط ۳۰۳:
برخی میگویند، ابن مقله خط نسخ را از خط کوفی استخراج کردهاست، ولی واقع آنست که خط کوفی و نبطی هر دو از اوایل اسلام معمول بوده و چنانکه گفته شد، کوفی را برای کتابت قرآن و امثال آن بکار میبردند و نبطی در مکاتبات رسمی استعمال میشد. با اصلاحاتی که ابن مقله در خط نسخ نمود، آن را برای نوشتن قرآن شایسته و مناسب ساخت.
در نمایشگاه خط قدیمی عربی در کتابخانه سلطنتی سابق، قباله نکاحی موجود بود که به تاریخ ۲۶۴ ه.
به مرور زمان، خط نسخ نیز فروعی پیدا کرد. در قرن هفتم [[یاقوت مستعصمی]] در مورد اقلام خط، ابتکاراتی بخرج داد و مخصوصاً ثلث را به زیباترین شکل درآورد در واقع این خطوط توسط وی ظهور کرد؛ و بطور کلی دو خط نسخ و کوفی در کتابت عربی معمول گشت. این دو خط ریشه تمام خطهای اسلامی هستند. خط محقق از کوفی استخراج شد و نزدیکترین خط به کوفی است. محقق را پدر خطوط و ثلث را مادر خطوط مینامند.{{سخ}}
همینطور خطاطان بسیاری بوجود آمدند و کتابها و رسالههایی
== سایر خطوط ==
خط ۳۱۶:
اگرچه برخی معتقدند که [[خط حیری]] (کوفی) که بنیان خط عربی را میسازد، برگرفته و آموخته دبیران عربی است که در مراکز دیوانی شاهان ساسانی در شهرهای انبار و حیره مشغول بکار بودهاند و این اثرگذاری حتی در دوران پس از اسلام نیز بچشم میخورد. توسط ایرانیانی چون هرمزان سردار مشهور ایرانی، که پس از شکست و اسارت، به مدینه اعزام گردید، جزو مسلمانان سرشناس شد و حتی در زمره مشاوران عمر خلیفه دوم درآمده بود.<ref>پس از قتل عمر بدست فیروز یا ابو لؤلؤ، هرمزان از جمله ایرانیانی بود که توسط عبیدالله بن عمر به قتل رسید.</ref> و یا مردی بنام جفینه که از مسیحیان حیره بود و به مدینه برده شد تا درآنجا خط و کتابت به مردم بیاموزد.<ref>حیره و انبار</ref> با اینحال اما بهنظر بسیاری، پس از اسلام، تاریخ خط فارسی امروزی همان تاریخ خط عربی است.
اما
انواع خطوط فارسی، [[ثلث]]، [[نسخ]]، [[ریحان]]، [[توقیع]]، [[محقق]] و [[رقاع]] است و خط هفتم [[تعلیق]]، که از رقاع و توقیع پدید آمدهاست. نویسنده پس از آن میآورد: «گویند که از متقدمین، خواجه [[تاج سلمانی|تاج سلمان]] این خطها را خوب مینوشت و خط هشتم که [[نستعلیق]] باشد [[میر علی تبریزی]] در زمان امیر تیمور صاحبقران از نسخ و تعلیق استنباط نمود».<ref>از تذکره مرآت الخیال ص ۱۵، ۱۶؛ نقل از لغتنامه دهخدا</ref>
خط ۳۲۷:
ملک الشعرای بهار در سبکشناسی مینویسد:
{{نقل قول بزرگ}}
اصل خط آرامی که از کجا شاخه گرفتهاست درست محقق نیست، برخی تصور کردهاند که خط مذکور از روی خط هیریوغلف مصر تقلید شدهاست زیرا هر چند خط نامبرده خط الفبایی است معذلک حروفی در آن خط هست که حاکی از صورتی است که خود آن حرف هم به معنی همان صورت است مانند [[آ|الف]] «عَلفّیا» به معنی «گاو» که در اصل به شکل سر گاو بوده و بعد که از حال نگاری به حال صوتی افتاده صدای «آو» یافته و بعد حرف الف و صدای «اَ اِ اُ» پیدا کردهاست. دیگر «[[ب]]» که نام او «بیت» است و در اصل به صورت خانهٔ مسقف بودهاست. همچنین «[[ج|جیم]]» که نامش «گمیل» است و در اصل صورت جَمل (شتر) بوده و «طِطْ» که نام و صورت افعی است و «[[عین]]» که به شکل چشم است و «لامد» که به شکل عصا است و «هی» که به صورت شبکهاست و
{{پایان نقل قول بزرگ}}
پدید آمدن دولت هخامنشی که سرزمینی گسترده از [[ماوراءالنهر]] تا بینالنهرین را در برمیگرفت و نیاز به یک زبان واحد داشت، بر گسترش خط و زبان آرامی در این امپراطوری افزود.
خط میخی برای نقر و نقش کتیبه به کار میرفتهاست و از برای نامهها و دیگر نیازمندیهای عمومی مناسب نبودهاست از این رو خط ساده و الفبائی «آرامی» که از عهد کلدانیان در آسیای صغیر معروف بود به تدریج اهمیت پیدا کرد. ابتدا به مناسبت سهولت هر جا به خط میخی چیزی نوشته میشد نام صاحب خط یا اگر آن چیز ظرف سفالی یا جنس دیگری بود نام خریدار یا فروشنده را در کنار آن به خط آرامی مینوشتند، ولی بعدها وسعتِ استعمال این خط به جایی رسید که در تمام قلمرو ایران، عراق، آسیای صغیر و مصر عمومیت یافت و مکاتیب حکام، پادشاهان، روابط ملل، روزنامههای دولتی، فرمانها و نوشتههای عادی همه با خط آرامی انجام میگرفت. ترقی روزافزون این خط با حمایت و تقویت شهنشاهان هخامنشی حاصل آمد که در شاهنشاهی خود متعرض آئین، رسمها، خط و زبان ملل تابعه نمیشدند.<ref name="بهار" />
خط و [[زبان آرامی]] در دولت هخامنشی تبدیل به زبان دیوانی شد و دبیران آرامینژاد و آرامیزبان در دستگاههای دیوانی ایالتهای مختلف سرزمین هخامنشی به خدمت مشغول شدند و زبان و خط آرامی با عنوان «آرامی رسمی» یا «آرامی امپراطوری» پا به پای [[زبان فارسی باستان]] و خط میخی که تنها در [[کتیبههای هخامنشی]] به کار میرفت، در ارسال مراسلات به کار گرفته شد. بدین صورت که هرگاه نامهای به ایالتی نوشته میشد، دبیر آرامیزبان آن را به زبان و [[الفبای آرامی]] مینوشت و نامه به ایالتهای دیگر فرستاده میشد و در آنجا دبیرهایی از همین نوع، آن را به زبان آن ایالت برمیگرداندند و برمیخواندند.
خط ۳۵۶:
[[پرونده:Kufic Quran, sura 7, verses 86-87.jpg|بندانگشتی|نمونهای از خط کوفی قرن ۷م، آیات ۸۶و۸۷ سوره اعراف]]
'''خط کوفی''' از [[خط سریانی|سریانی]] پدید آمدهاست و به خط کتابت اولیه قرآن مشهور است. این شبهه که در زمان کتابت وحی، خطی بنام کوفی وجود نداشته، چندان
در روایتی از ابنعباس نقل شدهاست که: «مردم انبار از مردم حیره خط آموختهاند، و یکی از آنها خط را به [[عبدالله بن جدعان]] و او به [[حرب بن امیه]] آموخته و [[خط حجازی]] [[قریش|قریشیان]] از این راه پدید آمده.»<ref name="حیره و انبار">[http://www.apfariana.org/Ariana/Farhangi/FIran.htm جایگاه حیره و انبار در خط دوران جاهلی]</ref>
|