نقد کتاب مقدس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
افزودن پاره ای توضیحات در بخش "پاسخ به انتقادات"
افزودن توضیحاتی بر بخش "در پاسخ به انتقادات"
خط ۵۳:
 
== در پاسخ به انتقادات ==
 
# '''در خصوص روایت آفرینش در تورات [کتاب پیدایش] :''' در تورات (کتاب پیدایش، باب 2، آیۀ 1 تا 3) این چنین گفته شده: "پس آسمان ها و زمین و هرآنچه در آن ها بود تکمیل گردیدند. در روز هفتم پروردگار کار آفرینش را به پایان رساند، زیرا همه چیز کامل بود و او از هرآنچه که انجام داده بود، آرامید. پس خداوند روز هفتم را برکت داد و آن را مقدس خواند، زیرا در این روز خداوند پس از اتمام آفرینش '''آرام''' '''گرفت'''."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات (کتاب پیدایش، باب 2، آیۀ 1 تا 3)|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> در زبان اصلی تورات که زبان عبری است، کلمۀ سَبَت (Shabath) استفاده شده، که در ترجمه به زبان انگلیسی در [[:en:Brown–Driver–Briggs|لغت نامۀ BDB]]، از واژۀ "'''Cease'''" یا "'''Stop'''" به معنای "'''پایان دادن به کاری'''" یا "'''متوقف شدن'''" استفاده می شود[در ترجمه های فارسی از فعل آرام گرفتن استفاده می شود]؛ همچنین در ترجمه های انگلیسی که از کلمۀ "Rest" به معنی "استراحت" استفاده شده، به معنای "استراحت در اثر خستگی انجام کار" نمی باشد. فقط در 7 ترجمه از 68 ترجمۀ موجود از تورات به زبان انگلیسی، واژۀ "Rest" به کار رفته است. واژۀ عبری معادل با "استراحت به دلیل خستگی"، " ''nuach''" یا " ''naphash''" می باشد و متن عبری تورات، کاربرد این کلمات رعایت شده است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.godandscience.org/apologetics/rest.html#n02|عنوان=}}</ref> فلذا این سوء برداشت از ترجمه به فارسی مردود است، تورات نمی گوید که خدا خسته شد و در اثر خستگی استراحت کرد، بلکه از انجام کار آفرینش آرام گرفت و آن را به پایان رساند.
=== '''در خصوص روایت آفرینش در تورات [کتاب پیدایش] :''' ===
# '''در خصوص نزول خدا بر قلۀ کوه در تورات [کتاب خروج] :''' یکی از ویژگی های تورات در سراسر این کتاب، حضور خداست. '''با توجه به این نکته که''' حضور نه به معنی حضور فیزیکی و متمرکز در بخش خاصی از کرۀ زمین در جهانی که خود او آفریده است، این حضور به معنی حضور جلال اوست. اشاره به حضور خدا بر کوه سینا (که در تورات، کتاب خروج، باب 19، آیۀ 20) ذکر شده، به معنای حضور جلال خدا در مقابل قوم بنی اسرائیل است. اشاره به حضور خدا در تورات در چندین جای مختلف به کرّات مورد اشاره قرار گرفته، مانند "'''حضور خداوند در بوتۀ سوزان"،''' اولین جایی که خداوند با موسی سخن گفت<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، کتاب خروج، باب 3، آیۀ 2|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن، سوره طه، آیۀ 10|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. تقریباً تمام یهودیان و مسیحیان مسلمانان معتقدند که منظور از آن بوتۀ سوزان، حضور جلال خداوند بود، نه حضور فیزیکی در داخل یک بوته، یا اینکه خدا در پشت بوته قایم شده باشد.
# '''در خصوص روایت آفرینش در تورات [کتاب پیدایش] :''' در تورات (کتاب پیدایش، باب 2، آیۀ 1 تا 3) این چنین گفته شده: "پس آسمان ها و زمین و هرآنچه در آن ها بود تکمیل گردیدند. در روز هفتم پروردگار کار آفرینش را به پایان رساند، زیرا همه چیز کامل بود و او از هرآنچه که انجام داده بود، آرامید. پس خداوند روز هفتم را برکت داد و آن را مقدس خواند، زیرا در این روز خداوند پس از اتمام آفرینش '''آرام''' '''گرفت'''."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات (کتاب پیدایش، باب 2، آیۀ 1 تا 3)|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> در زبان اصلی تورات که زبان عبری است، کلمۀ سَبَت (Shabath) استفاده شده، که در ترجمه به زبان انگلیسی در [[:en:Brown–Driver–Briggs|لغت نامۀ BDB]]، از واژۀ "'''Cease'''" یا "'''Stop'''" به معنای "'''پایان دادن به کاری'''" یا "'''متوقف شدن'''" استفاده می شود[در ترجمه های فارسی از فعل آرام گرفتن استفاده می شود]؛ همچنین در ترجمه های انگلیسی که از کلمۀ "Rest" به معنی "استراحت" استفاده شده، به معنای "استراحت در اثر خستگی انجام کار" نمی باشد. فقط در 7 ترجمه از 68 ترجمۀ موجود از تورات به زبان انگلیسی، واژۀ "Rest" به کار رفته است. واژۀ عبری معادل با "استراحت به دلیل خستگی"، " ''nuach''" یا " ''naphash''" می باشد و متن عبری تورات، کاربرد این کلمات رعایت شده است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.godandscience.org/apologetics/rest.html#n02|عنوان=}}</ref> فلذا این سوء برداشت از ترجمه به فارسی مردود است، تورات نمی گوید که خدا خسته شد و در اثر خستگی استراحت کرد، بلکه از انجام کار آفرینش آرام گرفت و آن را به پایان رساند.
# '''در خصوص اینکه خداوند "درخت شناخت نیک از بد" را بر انسان (آدم و حوا) ممنوع کرد، و اینکه آیا خداوند به انسان (آدم و حوا) دروغ گفت؟ :''' در ابتدا اشاره به این نکته ضروری است که تقریباً تمامی باستان شناسان و مورخان و دانشمندان سایر علوم، اینکه بشر به صورت یک باره به شکل یک زن و مرد کامل به نام های آدم و حوا به وجود آمده باشند را رد می کنند و علم مسیر دیگری را برای پیدایش بشر در نظر می گیرد. اما پس آیا با این حساب روایت "آدم و حوا" بی فایده است و نشان دهندۀ غیر الهی بودن این روایت است؟ در پاسخ باید به بستر تاریخی ماجرا توجه ویژه کرد : آیا در روزگار موسی (3500 سال قبل)، او قصد داشت یک روایت علمی برای پیدایش بشر ارائه دهد، یا اینکه دغدغۀ اصلی او می توانسته دور کردن مردم هم نژاد خود از خرافه گرایی باشد؟ آیا در هیچ جایی از تورات و یا انجیل، دیده می شود که نگارنده ادعای دانشمند بودن کرده باشد که در مورد روایت "آدم و حوا" هم قصد ارائۀ یک توضیح علمی باشد؟ آیا منطقی است که فکر کنیم در زمان موسی، مردم از او در مورد مسائل علمی سوال می کردند و دغدغۀ اصلی شان حل مسایل زیست شناسی و فیزیکی بود، یا اینکه مردم بیشتر با مفاهیم "انسان"، "جایگاه او"، "آزادی ها و محدودیت ها" (بنی اسرائیل در مصر بردگی می کردند)، "کار درست و نادرست" و غیره دغدغه مند بودند؟؟؟ طبیعی است که در این شرایطی، موسی دنبال علوم زیست شناسی نمی رود، بلکه باید توضیحی در خصوص ان مفاهیم معنوی-حقوقی-اخلاقی ارائه دهد. حال می توان اهمیت روایت "آدم و حوا" را بهتر دریافت : '''1-''' موسی به عنوان پیامبر ، باید می گفت که انسان تصادفی به وجود نیامده، و در سیر یک سری وقایع عقل گرایانه، و توسط یک ارادۀ برتر (خدا) به وجود آمده، و حاصل یک سری جنگ و افسانه های خدایان یونانی، مصری یا غیره نیست. '''2-''' موسی باید این موضوع را به عنوان یک پیامبر اعلام می کرد که "زن و مرد" برابر و آزاد آفریده شده اند. و به همین دلیل می بینیم که به جای طرح مسایلی چون اولویت وجودی مرغ و تخم مرغ، در تورات(در بخش پیدایش، باب 1، آیۀ 26 و 27)، در روز ششم خلقت، پس از خلقت حیوانات گفته شده است "سرانجام خدا فرمود: انسان را شبیه خود بسازیم، تا بر زمین و ماهیان دریا و پرندگان آسمان فرمانروایی کند. پس خدا انسان را شبیه خود آفرید. او انسان را مرد و زن آفرید"<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 1، آیۀ 26 و 27|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> می بینیم که ابتدا خداوند می گوید انسان را خلق کنیم و او را همانند خود بسازیم (یعنی دارای قدرت اختیار و تصمیم گیری و آزادی)، پس از آن می گوید حال انسان را زن و مرد قرار دهیم، و این موضوع می تواند بهترین بیان برای مردم 3500 سال قبل در مورد برابری زن و مرد در تمام حقوق باشد و در تورات این نکته به ظرافت رعایت شده است. این در حالی است که زنان در یونان باستان از حقوق بسیار پایین تری از مردان برخوردار بودند و حتی شخصیت مستقل به حساب نمی آمدند(باید همورا یک سرپرست و قیم می داشتند)<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=https://en.wikipedia.org/wiki/Women_in_Greece|عنوان=https://en.wikipedia.org/wiki/Women_in_Greece}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=https://www.ancient.eu/article/927/|عنوان=https://www.ancient.eu/article/927/}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://webpage.pace.edu/nreagin/f2004ws267/annacho/finalhistory.html|عنوان=http://webpage.pace.edu/nreagin/f2004ws267/annacho/finalhistory.html}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.womenintheancientworld.com/whatathenianmensaid.htm|عنوان=http://www.womenintheancientworld.com/whatathenianmensaid.htm}}</ref>و حتی ارسطو که فیلسوف سرشناسی است و چند قرن پس از موسی می زیست، در کتاب خود به نام "سیاست" می گوید: "مرد ماهیتاً از زن برتر است و بنابراین مرد باید دستور دهد و زن باید اطاعت کند"<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.womenintheancientworld.com/whatathenianmensaid.htm|عنوان=http://www.womenintheancientworld.com/whatathenianmensaid.htm}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Politics|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=Aristotle,|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. مطلب دیگری که از این روایت در تورات برداشت می شود این است که تمام انسان ها از یک گونه هستند، و هیچ نژاد یا رنگ یا جنسی بر دیگری برتری ندارد، شاید اگر این روایت وجود نداشت، حکیم سعید هیچگاه نمی توانست شعر معروف خود یعنی "بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند" را بسراید. '''3-''' حال موضوع دیگر که باقی می ماند این است که آیا تورات می گوید که خداوند می خواست انسان جاهل بماند و خوب و بد را نشناسد؟ و آیا خداوند به انسان (آدم و حوا) دروغ گفت که اگر از این درخت (درخت شناخت نیک از بد) بخورد خواهد مرد؟ پاسخ این است "'''خیر'''"!! برخلاف داستان های موجود در مورد درخت ممنوعه ای که انسان (آدم و حوا) از آن خوردند سیب بود، پرتغال بود یا گندم، که هیچ بار معنایی و نکتۀ آموزنده ای ندارد، در تورات از بیان این روایت یک هدف دنبال می شود. تورات شناخت نیک از بد را به یک درخت تشبیه می کند، نه اینکه واقعا یک درختی باشد که میوه های آن را خدا ممنوع کرده باشد.خداوند از همان ابتدا انسان را به مانند خود، دارای قدرت انتخاب و اختیار قرار داده است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 1، آیۀ 26 تا 28|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> از زمانی که انسان به وجود می آید، هوش برتر (خدا) به او قدرت انتخاب داده است. به سبب داشتن قدرت انتخاب، بشر می توانست مفاهیم'''"خوب" (هر آنچه که در راستای هدف آفرینش است)''' و '''"بد" (هر آنچه که بر خلاف هدف آفرینش است)''' را تعریف کند، و تصمیم بگیرد که در کدام جهت عمل کند. و این دقیقا چیزی بود که خداوند آن را برای بشر در نظر نداشت! خداوند انسان را دارای قدرت تفکر و انتخاب قرار داده بود، و انسان باید از این قدرت در جهت هدف هستی استفاده می کرد، ولی بشر از این قدرت خود استفاده کرد تا به آنچه که در راستای هدف هستی است و آنچه که در خلاف راستای هدف هستی است(مانند قتل)، بشناسد و آگاهانه در آن جهت عمل کند. حال به این بخش توجه کنید (تورات، بخش پیدایش، باب 2، آیۀ 15 تا 17) :"خداوند آدم را در باغ عدن گذاشت تا در آن کار کند و از آن نگهداری کند، و او را فرمود: از همۀ میوه های درختان باغ استفاده کن، به جز میوۀ درخت شناخت نیک از بد، زیرا اگر از میوۀ آن بخوری، مطمئن باش که خواهی مرد."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 2، آیۀ 15 تا 17|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. مطلبی که در اینجا به دقت به آن دقت شده این است که "انسان" قبل از ذکر نام درخت شناخت نیک از بد، انسان می توانست کار کند، که یعنی علم کار و پیشرفت علمی را داشته، و چه بسا درختان دیگر این باغ، "'''درختان علم و دانش'''" بودند (!)، همچنین او از '''قدرت تصمیم گیری و انتخاب''' خود می توانسته به منظور "'''انتخاب محل زندگی'''"، "'''اختراع ابزار آلات'''"، "'''تصمیم گیری در مورد انجام آزمایش ها مختلف'''"، "'''تسلط بر حیوانات دیگر'''" و غیره استفاده کند. چیزی که خداوند برای بشر نمی خواست، این بود که انسان از این توانایی تفکر و انتخاب خود، '''سوء استفاده''' کند، و به طور مثال، پس از کسب دانش ساخت ابزار آلات، ابزاری بسازد، که با آن انسان دیگری را بکشد، و این دقیقاً چیزی است که به زبان استعاره، در تورات از آن به عنوان "'''منع خداوند بر خوردن از درخت شناخت نیک از بد برای انسان'''" نام برده شده است. نتیجتاً می توان به این نتیجه رسید که خداوند بدی را نیافریده، هر آنچه که او آفرید نیک بود[3]، اما انسان با قدرت انتخاب خود، حرکت در خلاف هدف آفرینش را "بدی" نامید. و به طور مثال در مورد سوءاستفاده، تورات به "'''برهنه بودن آدم و حوا'''" اشاره می کند، تا زمانی که انسان مفهوم سوءاستفاده را نمی دانست، برهنه بودن برای او مشکلی نبود، اما از زمانی که مفهوم سوءاستفاده را متوجه شد، برای جلوگیری از سوءاستفاده، برهنه بودن خود را پوشاند، تا ذهن خود را از سوءاستفاده دور سازد. می توان گفت این روایت، بهترین روشی است که در 3500 سال قبل می توانسته در مورد بشر بیان شود، طوری که هم مردم زمان موسی آن را بفهمند، و هم مردم قرن 21م. '''آیا ابلیس یا همان شیطان، به انسان (آدم و حوا) راست گفت؟''' در تورات(بخش پیدایش، باب 3، آیۀ 23) پس از خوردن میوۀ "درخت شناخت نیک از بد" گفنه شده که خداوند انسان را از باغ عدن بیرون راند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 3 آیۀ 23|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. سوال این است که این باغ چگونه باغی بود؟ یک باغ میوۀ معمولی یا یک باغ استعاری؟ بیرون رانده شدن از باغی که جز نیکی در آن وجود نداشت، و ورود به دنیایی پر از مشکلات<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 3، آیۀ 16 تا 20|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>، یک مرگ روحانی برای بشریت تلقی می شود که به واسطۀ پی بردن به خوبی و بدی و حرکت در جهت خوبی ها و بدی ها (خوردن درخت شناخت نیک از بد) به وجود آمده است. در کتاب مقدس، مرگ فقط به معنای مرگ جسمانی استفاده نمی شود و بارها به صراحت به مرگ روح اشاره شده است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=انجیل، نامه به رومیان، باب 5، آیۀ 14|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=انجیل، انجیل یوحنا، باب 3، آیۀ 3 تا 7|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.cgg.org/index.cfm/fuseaction/Library.sr/CT/BQA/k/257/Did-God-Lie-Adam-Eve-Genesis-217.htm|عنوان=Did God lie to Adam and Eve?}}</ref>. در تورات خداوند به انسان دروغ نگفت، بلکه واقعا '''انسان از یک دنیای نیک مُرد'''، و وارد دنیایی دیگر شد که پر از بدی و خوبی است و انسان ها آنچه که در خلاف هدف هستی است (بدی) مانند قتل [برادر کشی بین فرزندان آدم و حوا به این موضوع اشاره دارد] را شناخته اند و در بسیاری موارد در جهت بدی قدم برمی دارند. '''خداوند نه جاهل است، نه به انسان دروغ گفت'''، و انسان از زندگی در باغ عدن (استعاره از دنیای پاک) مُرد و به دنیای دیگری که بدی در آن وجود داشت پا گذاشت.
 
=== '''در خصوص نزول خدا بر قلۀ کوه در تورات [کتاب خروج] :''' ===
# '''در خصوص نزول خدا بر قلۀ کوه در تورات [کتاب خروج] :''' یکی از ویژگی های تورات در سراسر این کتاب، حضور خداست. '''با توجه به این نکته که''' حضور نه به معنی حضور فیزیکی و متمرکز در بخش خاصی از کرۀ زمین در جهانی که خود او آفریده است، این حضور به معنی حضور جلال اوست. اشاره به حضور خدا بر کوه سینا (که در تورات، کتاب خروج، باب 19، آیۀ 20) ذکر شده، به معنای حضور جلال خدا در مقابل قوم بنی اسرائیل است. اشاره به حضور خدا در تورات در چندین جای مختلف به کرّات مورد اشاره قرار گرفته، مانند "'''حضور خداوند در بوتۀ سوزان"،''' اولین جایی که خداوند با موسی سخن گفت<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، کتاب خروج، باب 3، آیۀ 2|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن، سوره طه، آیۀ 10|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. تقریباً تمام یهودیان و مسیحیان مسلمانان معتقدند که منظور از آن بوتۀ سوزان، حضور جلال خداوند بود، نه حضور فیزیکی در داخل یک بوته، یا اینکه خدا در پشت بوته قایم شده باشد.
 
=== '''در خصوص اینکه خداوند "درخت شناخت نیک از بد" را بر انسان (آدم و حوا) ممنوع کرد، و اینکه آیا خداوند به انسان (آدم و حوا) دروغ گفت؟ :''' ===
# '''در خصوص اینکه خداوند "درخت شناخت نیک از بد" را بر انسان (آدم و حوا) ممنوع کرد، و اینکه آیا خداوند به انسان (آدم و حوا) دروغ گفت؟ :''' در ابتدا اشاره به این نکته ضروری است که تقریباً تمامی باستان شناسان و مورخان و دانشمندان سایر علوم، اینکه بشر به صورت یک باره به شکل یک زن و مرد کامل به نام های آدم و حوا به وجود آمده باشند را رد می کنند و علم مسیر دیگری را برای پیدایش بشر در نظر می گیرد. اما پس آیا با این حساب روایت "آدم و حوا" بی فایده است و نشان دهندۀ غیر الهی بودن این روایت است؟ در پاسخ باید به بستر تاریخی ماجرا توجه ویژه کرد : آیا در روزگار موسی (3500 سال قبل)، او قصد داشت یک روایت علمی برای پیدایش بشر ارائه دهد، یا اینکه دغدغۀ اصلی او می توانسته دور کردن مردم هم نژاد خود از خرافه گرایی باشد؟ آیا در هیچ جایی از تورات و یا انجیل، دیده می شود که نگارنده ادعای دانشمند بودن کرده باشد که در مورد روایت "آدم و حوا" هم قصد ارائۀ یک توضیح علمی باشد؟ آیا منطقی است که فکر کنیم در زمان موسی، مردم از او در مورد مسائل علمی سوال می کردند و دغدغۀ اصلی شان حل مسایل زیست شناسی و فیزیکی بود، یا اینکه مردم بیشتر با مفاهیم "انسان"، "جایگاه او"، "آزادی ها و محدودیت ها" (بنی اسرائیل در مصر بردگی می کردند)، "کار درست و نادرست" و غیره دغدغه مند بودند؟؟؟ طبیعی است که در این شرایطی، موسی دنبال علوم زیست شناسی نمی رود، بلکه باید توضیحی در خصوص ان مفاهیم معنوی-حقوقی-اخلاقی ارائه دهد. حال می توان اهمیت روایت "آدم و حوا" را بهتر دریافت : '''1-''' موسی به عنوان پیامبر ، باید می گفت که انسان تصادفی به وجود نیامده، و در سیر یک سری وقایع عقل گرایانه، و توسط یک ارادۀ برتر (خدا) به وجود آمده، و حاصل یک سری جنگ و افسانه های خدایان یونانی، مصری یا غیره نیست. '''2-''' موسی باید این موضوع را به عنوان یک پیامبر اعلام می کرد که "زن و مرد" برابر و آزاد آفریده شده اند. و به همین دلیل می بینیم که به جای طرح مسایلی چون اولویت وجودی مرغ و تخم مرغ، در تورات(در بخش پیدایش، باب 1، آیۀ 26 و 27)، در روز ششم خلقت، پس از خلقت حیوانات گفته شده است "سرانجام خدا فرمود: انسان را شبیه خود بسازیم، تا بر زمین و ماهیان دریا و پرندگان آسمان فرمانروایی کند. پس خدا انسان را شبیه خود آفرید. او انسان را مرد و زن آفرید"<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 1، آیۀ 26 و 27|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> می بینیم که ابتدا خداوند می گوید انسان را خلق کنیم و او را همانند خود بسازیم (یعنی دارای قدرت اختیار و تصمیم گیری و آزادی)، پس از آن می گوید حال انسان را زن و مرد قرار دهیم، و این موضوع می تواند بهترین بیان برای مردم 3500 سال قبل در مورد برابری زن و مرد در تمام حقوق باشد و در تورات این نکته به ظرافت رعایت شده است. این در حالی است که زنان در یونان باستان از حقوق بسیار پایین تری از مردان برخوردار بودند و حتی شخصیت مستقل به حساب نمی آمدند(باید همورا یک سرپرست و قیم می داشتند)<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=https://en.wikipedia.org/wiki/Women_in_Greece|عنوان=https://en.wikipedia.org/wiki/Women_in_Greece}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=https://www.ancient.eu/article/927/|عنوان=https://www.ancient.eu/article/927/}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://webpage.pace.edu/nreagin/f2004ws267/annacho/finalhistory.html|عنوان=http://webpage.pace.edu/nreagin/f2004ws267/annacho/finalhistory.html}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.womenintheancientworld.com/whatathenianmensaid.htm|عنوان=http://www.womenintheancientworld.com/whatathenianmensaid.htm}}</ref>و حتی ارسطو که فیلسوف سرشناسی است و چند قرن پس از موسی می زیست، در کتاب خود به نام "سیاست" می گوید: "مرد ماهیتاً از زن برتر است و بنابراین مرد باید دستور دهد و زن باید اطاعت کند"<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.womenintheancientworld.com/whatathenianmensaid.htm|عنوان=http://www.womenintheancientworld.com/whatathenianmensaid.htm}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Politics|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=Aristotle,|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. مطلب دیگری که از این روایت در تورات برداشت می شود این است که تمام انسان ها از یک گونه هستند، و هیچ نژاد یا رنگ یا جنسی بر دیگری برتری ندارد، شاید اگر این روایت وجود نداشت، حکیم سعید هیچگاه نمی توانست شعر معروف خود یعنی "بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند" را بسراید. '''3-''' حال موضوع دیگر که باقی می ماند این است که آیا تورات می گوید که خداوند می خواست انسان جاهل بماند و خوب و بد را نشناسد؟ و آیا خداوند به انسان (آدم و حوا) دروغ گفت که اگر از این درخت (درخت شناخت نیک از بد) بخورد خواهد مرد؟ پاسخ این است "'''خیر'''"!! برخلاف داستان های موجود در مورد درخت ممنوعه ای که انسان (آدم و حوا) از آن خوردند سیب بود، پرتغال بود یا گندم، که هیچ بار معنایی و نکتۀ آموزنده ای ندارد، در تورات از بیان این روایت یک هدف دنبال می شود. تورات شناخت نیک از بد را به یک درخت تشبیه می کند، نه اینکه واقعا یک درختی باشد که میوه های آن را خدا ممنوع کرده باشد.خداوند از همان ابتدا انسان را به مانند خود، دارای قدرت انتخاب و اختیار قرار داده است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 1، آیۀ 26 تا 28|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> از زمانی که انسان به وجود می آید، هوش برتر (خدا) به او قدرت انتخاب داده است. به سبب داشتن قدرت انتخاب، بشر می توانست مفاهیم'''"خوب" (هر آنچه که در راستای هدف آفرینش است)''' و '''"بد" (هر آنچه که بر خلاف هدف آفرینش است)''' را تعریف کند، و تصمیم بگیرد که در کدام جهت عمل کند. و این دقیقا چیزی بود که خداوند آن را برای بشر در نظر نداشت! خداوند انسان را دارای قدرت تفکر و انتخاب قرار داده بود، و انسان باید از این قدرت در جهت هدف هستی استفاده می کرد، ولی بشر از این قدرت خود استفاده کرد تا به آنچه که در راستای هدف هستی است و آنچه که در خلاف راستای هدف هستی است(مانند قتل)، بشناسد و آگاهانه در آن جهت عمل کند. حال به این بخش توجه کنید (تورات، بخش پیدایش، باب 2، آیۀ 15 تا 17) :"خداوند آدم را در باغ عدن گذاشت تا در آن کار کند و از آن نگهداری کند، و او را فرمود: از همۀ میوه های درختان باغ استفاده کن، به جز میوۀ درخت شناخت نیک از بد، زیرا اگر از میوۀ آن بخوری، مطمئن باش که خواهی مرد."<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 2، آیۀ 15 تا 17|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. مطلبی که در اینجا به دقت به آن دقت شده این است که "انسان" قبل از ذکر نام درخت شناخت نیک از بد، انسان می توانست کار کند، که یعنی علم کار و پیشرفت علمی را داشته، و چه بسا درختان دیگر این باغ، "'''درختان علم و دانش'''" بودند (!)، همچنین او از '''قدرت تصمیم گیری و انتخاب''' خود می توانسته به منظور "'''انتخاب محل زندگی'''"، "'''اختراع ابزار آلات'''"، "'''تصمیم گیری در مورد انجام آزمایش ها مختلف'''"، "'''تسلط بر حیوانات دیگر'''" و غیره استفاده کند. چیزی که خداوند برای بشر نمی خواست، این بود که انسان از این توانایی تفکر و انتخاب خود، '''سوء استفاده''' کند، و به طور مثال، پس از کسب دانش ساخت ابزار آلات، ابزاری بسازد، که با آن انسان دیگری را بکشد، و این دقیقاً چیزی است که به زبان استعاره، در تورات از آن به عنوان "'''منع خداوند بر خوردن از درخت شناخت نیک از بد برای انسان'''" نام برده شده است. نتیجتاً می توان به این نتیجه رسید که خداوند بدی را نیافریده، هر آنچه که او آفرید نیک بود[3]، اما انسان با قدرت انتخاب خود، حرکت در خلاف هدف آفرینش را "بدی" نامید. و به طور مثال در مورد سوءاستفاده، تورات به "'''برهنه بودن آدم و حوا'''" اشاره می کند، تا زمانی که انسان مفهوم سوءاستفاده را نمی دانست، برهنه بودن برای او مشکلی نبود، اما از زمانی که مفهوم سوءاستفاده را متوجه شد، برای جلوگیری از سوءاستفاده، برهنه بودن خود را پوشاند، تا ذهن خود را از سوءاستفاده دور سازد. می توان گفت این روایت، بهترین روشی است که در 3500 سال قبل می توانسته در مورد بشر بیان شود، طوری که هم مردم زمان موسی آن را بفهمند، و هم مردم قرن 21م. '''آیا ابلیس یا همان شیطان، به انسان (آدم و حوا) راست گفت؟''' در تورات(بخش پیدایش، باب 3، آیۀ 23) پس از خوردن میوۀ "درخت شناخت نیک از بد" گفنه شده که خداوند انسان را از باغ عدن بیرون راند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 3 آیۀ 23|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. سوال این است که این باغ چگونه باغی بود؟ یک باغ میوۀ معمولی یا یک باغ استعاری؟ بیرون رانده شدن از باغی که جز نیکی در آن وجود نداشت، و ورود به دنیایی پر از مشکلات<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش پیدایش، باب 3، آیۀ 16 تا 20|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>، یک مرگ روحانی برای بشریت تلقی می شود که به واسطۀ پی بردن به خوبی و بدی و حرکت در جهت خوبی ها و بدی ها (خوردن درخت شناخت نیک از بد) به وجود آمده است. در کتاب مقدس، مرگ فقط به معنای مرگ جسمانی استفاده نمی شود و بارها به صراحت به مرگ روح اشاره شده است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=انجیل، نامه به رومیان، باب 5، آیۀ 14|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=انجیل، انجیل یوحنا، باب 3، آیۀ 3 تا 7|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=|نشانی=http://www.cgg.org/index.cfm/fuseaction/Library.sr/CT/BQA/k/257/Did-God-Lie-Adam-Eve-Genesis-217.htm|عنوان=Did God lie to Adam and Eve?}}</ref>. در تورات خداوند به انسان دروغ نگفت، بلکه واقعا '''انسان از یک دنیای نیک مُرد'''، و وارد دنیایی دیگر شد که پر از بدی و خوبی است و انسان ها آنچه که در خلاف هدف هستی است (بدی) مانند قتل [برادر کشی بین فرزندان آدم و حوا به این موضوع اشاره دارد] را شناخته اند و در بسیاری موارد در جهت بدی قدم برمی دارند. پسکتاب مقدس می گوید '''خداوند نه جاهل است،بود، نه به انسان دروغ گفت'''، وبلکه انسان از این دیدگاه واقعاً از زندگی در باغ عدن (استعاره از دنیای پاک) مُرد و به دنیای دیگری که بدی در آن وجود داشت پا گذاشت.
 
=== آیا خدا مانند انسان در باغ قدم می زد ؟! ===
در کتاب مقدس و جامعۀ ایمان دار، '''"قدم زدن با خدا"،''' '''"حضور خدا در بین قوم خود"، "زیستن خدا در میان قوم ایمان دار"''' و ... اصلاحاتی است که کتاب مقدس از آن ها به عنوان یک نماد از نزدیکی خداوند و قوم ایمان دار استفاده می کند. نه اینکه خداوند واقعا در بین مردم عادی یک نفر باشد که خانه ای داشته باشد دو پا داشته باشد و رفت و آمد کند! همچنین مشهورترین اصلاح آشنا از این این دست، عبارت "'''خانۀ خدا'''" است! عبارت '''"خانۀ خدا"''' یک عبارت آشنا برای بسیاری است. اما آیا این عبارت به معنی این است که خداوند برای حفظ خود از باد و باران و سرما و گرما نیازمند یک چهاردیواری است ؟ خیر، عبارت خانۀ خدا یک اصطلاح کتاب مقدسی است، که از زمان موسی نبی، به عنوان نمادی از حضور خداوند بین قوم خود به کار می رفته است. تورات بارها به این موضوع اشاره می کند که خداوند بدنی فیزیکی همانند انسان ندارد که نیاز به راه رفتن و غیره داشته باشد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش اعداد، باب23، آیۀ 19|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=انجیل، انجیل یوحنا، باب 4، آیۀ 24|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تورات، بخش خروج، باب 20، آیۀ 4|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> و اینکه جهان ظرفیت حضور خداوند را ندارد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس بخش عهد قدیم، کتاب یکم پادشاهان، باب 8، آیۀ 27|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. با همین ادبیات است که در تورات، استفاده از عبارت "'''راه رفتن خدا در باغ عدن'''" ، به دنیای پاک و نیکی اشاره دارد که در آن انسان با خداوند بسیار نزدیک بود و انسان گناهی نکرده بود که بین او و خداوند فاصله ایجاد شود. یهودیان ایمان دار به خوبی می دانستند که خداوند هیچ بدنی ندارد و به همین دلیل از ساختن بت و مجسمه برای نشان دادن خدا پرهیز می کردند.
 
=== آیا خداوند نمی دانست که آدم و حوا کجا هستند؟!!! ===
در کتاب مقدس (تورات و انجیل) بارها و بارها به اینکه خداوند دانای کل و علمش نا محدود است، اشاره شده است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس بخش عهد قدیم، زبور، باب 147، آیۀ 5|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس بخش عهد قدیم، کتاب اول سموئیل، باب 2، آیۀ 3|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس بخش عهد قدیم، کتاب اشعیا، باب 5، آیۀ 9|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس بخش عهد جدید، نامۀ اول یوحنا، باب 3، آیۀ 19 و 20|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس بخش عهد قدیم، زبور، باب 139، آیۀ 4|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس بخش عهد جدید، انجیل متی، باب 10، آیۀ 30|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس بخش عهد قدیم، ایوب، باب 37، آیۀ 16|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>. این روایت که خداوند در باغ عدن راه رفت و انسان را صدا زد و از او پرسید که کجاست، نشان دهندۀ این است که در دنیای پاکی که انسان در صمیمیت با خداوند می زیست، خداوند است که ابتدا به دنبال انسان می آید و برای او دل می سوزاند. سوال این است که اگر تورات خداوند را نادان معرفی کرده است، پس خدا از کجا می دانست که انسان از درخت ممنوعه استفاده کرده است؟ تورات از بیان کل این روایت هدفی دارد، و آ ن اینکه دنیایی که خداوند آفریده بود پاک بود، و وقتی انسان به دنبال بدی می رود، این خداوند است که به دنبال نجات انسان از این دنیای همراه با بدی است،پشت در قلب انسان ایستاده و می کوبد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب مقدس بخش عهد جدید، مکاشفۀ یوحنا، باب 3، آیۀ 20|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref>، انسان را صدا می زند که کجایی و انبیا را به دنبال او می فرستد.
 
== پانویس ==