عزتالله فولادوند: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباهیاب]]: انسانترشان⟸انسان ترشان، خردا⟸خرداد، |
|||
خط ۷۲:
== زندگینامه ==
عزتالله فولادوند در سال ۱۳۱۴ در شهر [[اصفهان]] به دنیا آمد. پدرش [[قاضی]] [[دادگستری]] بود. او پس از گذراندن تحصیلات پایه در [[تهران]]، ابتدا جهت ادامهٔ تحصیل به [[انگلستان]] رفت و به علت برخی مشکلات دوباره به [[ایران]] بازگشت و دوره دبیرستان را به پایان رسانید. سپس به [[پاریس]] رفت و در آنجا به مدت دو سال مشغولِ تحصیل در رشتهٔ [[پزشکی]] شد. پس از مطالعهٔ کتابِ [[مسائل فلسفه]] اثر [[برتراند راسل]] پزشکی را رها کرد و برای تحصیلِ دانشِ [[فلسفه]] عازمِ آمریکا شد و دورههای [[کارشناسی]] و [[کارشناسی ارشد]] و [[دکترا|دکترای]] [[فلسفه]] را در [[دانشگاه کلمبیا]] گذراند.<ref>چرا به ترجمه روی آوردم، نشریه بخارا،
عزتالله فولادوند از سال [[۱۳۴۳]] تا [[۱۳۵۹]] در سمتهای مختلف در [[شرکت ملی نفت ایران]] و [[وزارت امور اقتصادی و دارایی]] مشغول به کار بودهاست. در کنار فعالیتهای شغلی، به فعالیتهای فرهنگی نیز پرداخت و چندین ترجمه از او در همان سالها منتشر شد. ترجمه کتابهای «فلسفه کانت» و «آگاهی و جامعه»، به ترتیب در دورههای هشتم و نهم [[کتاب سال جمهوری اسلامی ایران]] برگزیده شدهاند.
خط ۸۵:
«ممکن است صاحب نظران پس از غور و دقت به این نتیجه برسند که ترجمهٔ موجود از فلان اثرِ ارزنده، خوب نیست و بخواهند ترجمهٔ بهتری از آن در دست باشد [...یا] به نظر برسد که ترجمه یا ترجمههای موجود اگر چه درست، ولی متعلق به گذشتهاند و زبان و بیانشان به دل نسل کنونی نمینشیند، یا اکنون اصطلاحها و تعبیرهای بهتری پیدا شده و نیاز به ترجمههای جدید داریم. در این صورت اقدام به ترجمه مجدد کار درستی است، البته اگر با علم و آگاهی و خوب انجام گیرد.»<ref name="همان" />
«من فقط چیزی را ترجمه میکنم که احساس کنم خواندنش برای هموطنانم مهم است و خودم آنرا دوست داشته باشم. من دو اعتقاد بزرگ در زندگی دارم. یکی اینکه هر بلایی که به سر ما مردم در این سرزمین میآید از نادانی یا علم ناقص است؛ دوم اینکه هرچه در زمینهٔ دانش و هنر از آثار بزرگ دنیا از راه ترجمه اخذ کنیم باز هم کم است... کسی که نتواند این معانی را به هموطنانش منتقل کند و به فکر وادارشان کند و احیاناً
«پیشنهادم به اهل قلم این است که تا چیزی را نفهمیدهاید و در ذهنتان پخته نکردهاید ننویسید و ترجمه نکنید... بدیهی است دانش پیوسته در پیشرفتند و ما برای بیان معانیِ جدید به واژهها و تعبیرهای نو نیازمندیم. اما این احتیاج جواز مغلق گویی و کاربرد لغات وحشی و غریب نیست. اگر چنین بود، میبایست نام مترجم و نویسنده را از ما برمیداشتند و میگفتند مکانیک یا تکنیسین زبان.»<ref>دو پیشنهاد اساسی به نویسندگان و مترجمان جوان، عزتالله فولادوند (متن سخنرانی)، نشریه بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۵، شماره ۵۰، صفحه ۲۸–۲۹</ref>
|