آینه‌های نشکن: تفاوت میان نسخه‌ها

| show_name_2 =

|genre = [[انرژی هسته ایهسته‌ای]]<br/>{{سخ}}[[سیاسی]]<br/>{{سخ}}خانوادگی

|writer =

|num_episodes = 28۲۸

|runtime = 60۶۰ دقیقه

| distributor =

|first_aired = تیر ١٣٨٧۱۳۸۷

|preceded_by =

|website =

|website_title =

'''آینه‌های نشکن''' عنوان یک مجموعه تلویزیونی ایرانی یا موضوع [[انرژی هسته‌ای]] و به کارگردانی [[جواد اردکانی]] است که در سال ۱۳۸۷ از [[شبکه ۲ سیمای جمهوری اسلامی ایران|شبکه دو سیما]] پخش شد. داستان این سریال دربارهدربارهٔ دختری به نام سیمین فرهد است که به دام [[سیا|سازمان جاسوسی سیا]] و [[موساد]] می‌افتد و مجبور به جاسوسی از [[سازمان انرژی اتمی ایران]] می‌شود.

چند ماه پس از دست یابی [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] به [[انرژی اتمی]]، افشین فرهت ([[افشین کتانچی]]) که مهندس [[شیمی]] است به دلیل پیدا نکردن شغل مناسب در ایران افسرده است و به همین علت خواهر دوقلویش، سیمین ([[صبا کمالی]])، که در یک آموزشگاه تعلیم رانندگی کار می‌کند می‌خواهد مقدمات سفر او به [[کانادا]] را فراهم کند. او به صورت اتفاقی با یکی از شاگردان آموزشگاه به نام حبیبی ([[آزیتا حاجیان]]) که خود و همسر متمولش مقیم کانادا هستند آشنا می‌شود و مشکل خود را برای او تعریف می‌کند و حبیبی به او قول می‌دهد که با کمک همسرش محب ([[سعید نیکپور]]) که در کانادا شخصی متنفذ و صاحب یک بنگاه کاریابی بین المللیبین‌المللی است علاوه بر اینکه مشکل افشین را حل نماید، بعد از مدتی هم مقدمات سفر سیمین و خانواده اش به کانادا را نیز فراهم سازد. سرانجام با کمک‌های محب و حبیبی، افشین از راه [[دوبی]] راهی کانادا شده و در آن جا به عنوان مدیر داخلی در یک کارخانه تولید مواد شیمیایی مشغول به کار می‌شود و سیمین هم که از این اتفاق بسیار شاد است پس از بازگشت به ایران، پیشنهاد محب مبنی بر ادامه همکاری با آن‌ها را می‌پذیرد. در همان زمان حاج محمود به نیا ([[قاسم زارع]]) که از سوی [[واواک|وزارت اطلاعات]] مسئول تأمین امنیت پایگاه‌های هسته‌ای شده است، از برادرش مسعود ([[علی قربان زاده]]) که نامزد سیمین و فیلمبردار است می‌خواهد که با کمک دستیارش علی ([[فرزاد حاتمیان]]) از پایگاه‌های انرژی هسته‌ای و تلاش‌های شبانه روزیشبانه‌روزی و بی وقفه متخصصان و دانشمندان هسته ایهسته‌ای فیلمبرداری کند و با دانشمندان و سرپرست‌های آنان مصاحبه‌ای را نیز ترتیب دهد و مسعود نیز قبول می‌کند و به همین منظور حاج محمود برای آن دو دفتری تهیه کرده و بهترین نیروی عملیاتی خود به نام عماد نبوی ([[مهدی صبایی]]) معروف به عماد پلنگ را مأمور مراقبت از آنان می‌کند. غافل از آن که فردی از خبره ترینخبره‌ترین جاسوسان [[موساد|سازمان موساد]] به نام موشه بایار ([[عسکر قدس]]) با نام مستعار گاو خندان با کمک دستیارش، سعید ([[سعید داخ]]) مشغول رصد صوتی و تصویری آن‌ها است. از آن سو هم سیمین پس از مدتی متوجه می‌شود که بنگاه کاریابی محب یک پوشش است و محب و حبیبی و افراد آنان همگی از بهترین، ماهرترین و مجرب ترینمجرب‌ترین جاسوسان [[سیا]]، [[موساد]] و [[ام آی ۶]] هستند و مأموریت اصلی آنان توطئه بر علیه ایران و جاسوسی از انرژی اتمی ایران است.