مردان آنجلس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +مرتب+تمیز (۱۴.۵ core): + رده:فیلمهای مسیحی+رده:فیلمهای واقعشده در امپراتوری روم+[[رده:فیلمهای د... |
Shriazeditor (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱:
{{جعبه تلویزیون
| show_name = '''مردان آنجلس'''
| image =
| caption =
| genre = مذهبی-تاریخی
| creator =
| developer =
| writer =
| director = [[
| presenter =
| starring = [[جعفر دهقان]]{{سخ}}[[مهتاب کرامتی]]{{سخ}}[[جهانبخش سلطانی]]{{سخ}}[[حسین یاری]]{{سخ}}[[عطاالله سلمانیان]]{{سخ}}[[محمد جوزانی]]{{سخ}}[[اردلان شجاع کاوه]]{{سخ}}[[محمد پورستار]]{{سخ}}[[علی درخشی]]{{سخ}}[[رضا توکلی]]{{سخ}}[[اسرافیل علمداری]]{{سخ}}[[فردوس کاویانی]]
| voices =
| narrated =
| theme_music_composer = [[مجید انتظامی]]
| opentheme =
| endtheme =
| composer =
| country = {{IRI}}
| language = [[زبان فارسی]]
| num_seasons =
| num_episodes =
| list_episodes =
| producer = [[محسن علیاکبری]]
| editor =
| camera =
| company =
| distributor =
| channel =
| first_run = سال[[۱۳۷۶]] - [[۱۳۷۷]]
| first_aired =
| last_aired =
| status =
| preceded_by =
| followed_by =
| related =
| website =
| website_title =
| production_website =
}}
'''مردان آنجلس''' یک [[مجموعه تلویزیونی]] به کارگردانی [[فرجالله سلحشور]]، تولید سال [[۱۳۷۵]] [[شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران]] است.
خط ۶۵:
| آدُنیا ||[[اردلان شجاعکاوه]] || [[جلال مقامی]]
|-
|
|-
|
|-
| اِرمیک ||[[زهیر یاری]] ||
|-
|
|-
| سودینانوس|| [[اسرافیل علمداری]] || [[ناصر نظامی]]
خط ۷۸:
== خلاصه داستان ==
یاران غار شماری خداپرست بودند که اندکی پس از میلاد مسیح و پیش از گسترش مسیحیت در زمان فرمانروایی یکی از پادشاهان روم باستان با نام [[دقیانوس]] در سرزمین [[فیلادلفیا]] زندگی میکردند و همگی جز یکی از آنان که چوپان بود از بلندپایگان (اشراف) و درباریان بودند و ایمان خود را پنهان نگاه میداشتند.
سطر ۸۵ ⟵ ۸۴:
دسیوس آنها را به زندان انداخت و یک شب زمان داد تا در باور خویش بازنگری کنند و از مسیحیت دست بکشند. چون شب فرارسید «یاران غار» از زندان دسیوس گریختند و در بیرون شهر به کوه بیجلوس پناه بردند. نزدیک کوه شبانی بود به نام دنیموس که گوسفندان را نگاهبانی میکرد. «یاران غار» دین و آئین تازه را بر شبان نمایاندند و از او پناه خواستند دنیموس شبان دین ایشان پذیرفت و گوسفندان را به حال خود گذاشته با آنها در یکی از شکافها و غارهای سختگذر کوه که دور از نگاه گذرکنندگان بود پنهان شد. به همراه شبان سگی بود بنام قطمیر که هرچند آن سگ را میزد بازنمیگشت و با هفت تن «یاران غار» به درون غار رفت.
چون آنها بخفتند قطمیر دستها پیش دراز کرد و
چون آفتاب نیمروز دیدند پنداشتند که شب گذشته سپیدهدم در غار شده بخفتند و اکنون بیدار گشتند. یکی از آنان به نام تملیخا چند درم به مهر و سکهٔ دسیوس بازار برد تا آذوقه خریداری کند. خانهها و بازارهای شهر در دید تملیخا شگفت آمد. نزدیک نانوا شد و درم و سکهٔ زمان دسیوس نشان داد و نان خواست. نانوا گفت این سکه از کجا آوردی؟ تملیخا گفت روز پیش از شهر بیرون بردم مگر مهر دسیوس را نمیبینی؟
|