اردوان دوم مجبور به ادامه مقابله با قوم [[یوئه‌چی]] شد. این قوم بر اثر فشار [[هون]]ها به سوی ایران رانده شده بودند. بر اثر فشار آنها دولت باختر به [[هند]] منتقل گردید، بعد از شصت سال منقرض شد و یوئه‌چی‌ها در باختر دولتی تأسیس کردند که در تاریخ موسوم به [[کوشان]] است.<ref>پیرنیا، ص ۲۱۷</ref>
اردوان دوم در جنگ با یوئه‌چی‌ها زخم برداشت و بر اثر آن زخم درگذشت. پس از او پسرش [[مهرداد دوم|مهرداد]] ملقب به کبیر به شاهی رسید.<ref>پیرنیا، ص ۲۱۷</ref>اردوان دوم در جنگ با یوئه‌چی‌ها زخم برداشت و بر اثر آن زخم درگذشت. پس از او پسرش مهرداد ملقب به کبیر به شاهی رسید.در همين زمان ( 130-135 پ م )، صحراگردانی که متشکل از چند قبيله مختلف، شامل سکاها و تخاری ها، بودند و در منابع چينی با عنوان «يوئه-چی» شناخته می شوند، به حکومت يونانی بلخ حمله کردند و اين سلسله را که آخرين مقاومتگاه يونانيان در شرق محسوب می شد، نابود کردند. به نظر می آمد که هجوم صحراگردان در حال نابودی همه قدرتهای فلات ايران بود. اردوان نيز در اين زمان در جنگی با سکاها کشته شد و سکاهای مهاجم با شکست دادن اشکانيان در شرق، به طرف جنوب حرکت کردند و قسمتی از آنها در شهرب درنگيه ( زرنج ) ساکن شدند و آنرا به نام خود، سکستان (سيستان) نامگذاری کردند. اين نفوذ سکايی در داخل خاک ايران، اثرات فرهنگی زيادی داشت که در بوجود آمدن عصر پهلوانی و ادبيات حماسی نقش بزرگی را ايفا کرد. بعد از اردوان وظيفه غلبه بر سکاها و دوباره مستحکم کردن قدرت اشکانی به پسرش مهرداد دوم ( اشک نهم )، واگذار شد.
