جنگ ایران و روم (۵۸–۶۳ میلادی): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +املا+مرتب+تمیز (۱۴.۷ core): + ۶ رده
خط ۲۰:
|یادداشت=
}}
 
'''جنگ (۶۳–۵۸)''' بخشی از مجموعه [[جنگ‌های ایران و روم]] است که در زمان [[اشکانیان]]، امپراتوری پارت‌ها و [[امپراتوری روم]] اتفاق افتاد. این جنگ بین سالهای ۵۸ تا ۶۳ بعد از میلاد<ref>تاریخ شروع جنگ در منابع ارمنی بین سالهای ۵۴ تا ۶۴ آمده است و در بعضی منابع ۵۷ تا ۶۶ میلادی ذکر شده است.</ref> برای به دست گرفتن کنترل ارمنستان روی داد و در نهایت منجر به پادشاهی رسیدن [[تیرداد یکم (ارمنستان)|تیرداد یکم]] از نسل و تبار اشکانیان ایران و قدرت گرفتن [[سلسله اشکانی ارمنستان]] در این منطقه شد.<ref name="Redgate">{{cite book | last = Redgate | first = Anne Elizabeth| title = The Armenians | edition = First | year = 2000 | publisher = Blackwell Publishers Inc. | location = Massachusetts | pages = 88–91 |isbn = 0-631-22037-2}}</ref>
 
سطر ۴۲ ⟵ ۴۱:
کوربولون در ۶۰ میلادی در حالی ارمنستان را ترک کرد که غرب این سرزمین به یک مستعمرهٔ رومی تبدیل شده بود.<ref name=ToolAutoGenRef1>Tacitus, ibid. , vol. XIV, p. 26</ref> اما در شرق ارمنستان وضعیت روم ناپایدار و احتمالاً، هنوز برتری در آن با تیرداد و هوادرانش بود.
 
تیگران در اولین زمان ممکن و بدون در نظر گرفتن شرایط به آدیابن حمله کرد و به تهدید قلمروی ایران پرداخت. در مقابل، تیرداد نیز بلافاصله وارد صحنه شد و در ناحیهٔ شرق ارمنستان، برتری خود را بار دیگر به اثبات رساند. پیش بینی می‌شد بلاش، که در شرق اوضاع را آرام کرده بود، راهی ارمنستان شود. کوربولون به رغم تصرف دو پایتخت ارمنستان، به خوبی می‌دانست که پیروزی بر بلاش بسیار دشوار و دور است. به همین دلیل، به تیرداد پیشنهاد صلح کرد و تاج پادشاهی را به او داد.<ref name=ToolAutoGenRef1 />
 
== حمله متقابل ==
سطر ۵۰ ⟵ ۴۹:
او با استقرار در بخش شرقی فرات کوربولون را واداشت تا برای دفاع از سوریه با تمام ارتش جنوبی خود در منطقه بماند. در سوی دیگر میدان، کوربولون تیگراناکرت را برای تیگران آرام کرده بود و تدارکات کافی را برای وی در نظر گرفته بود اما بلاش در حالی که اردوی خود را در [[نصیبین]] مستقر کرده بود، به مونوبائوس دستور داد تا به تیگراناکرت حمله کند. هرچند مونوبائوس با پیروزی‌های اولیه به پشت دیوارهای تیگراناکرت رسید ضدحملهٔ رومی‌ها سبب شد تا بخشی از سواره نظام پارتی، که در نبردهای کوهستانی تخصص نداشتند، از ارتش مشترک روم و متحدان آسیایی آن شکست بخورند و به نصیبین عقب‌نشینی کنند.<ref>Tacitus, ''Annales'' [[wikisource:The Annals (Tacitus)/Book 15#5|XV.5]]</ref> با ورود تیرداد به جبههٔ جنوبی وفاداری بسیاری از خاندان‌های ارمنی از روم به ایران متمایل شد. تیگران در دراز مدت نمی‌توانست در ارمنستان کاری را از پیش برد<ref name=Annales-xv-6>Tacitus, ''Annales'' [[wikisource:The Annals (Tacitus)/Book 15#6|XV.6]]</ref> به همین دلیل، کوربولون سفیری به اردوی شاه فرستاد و خواستار مذاکره در باب صلح شد.<ref name=Annales-xv-7>Tacitus, ''Annales'' [[wikisource:The Annals (Tacitus)/Book 15#7|XV.7]]</ref> بلاش از این اقدام استقبال کرد و پس از مذاکرات ابتدایی قرار بر این شد که سفیر ایران در ۶۱ میلادی به روم رود و مذاکرات را با امپراتور [[نرون]] ادامه دهد. کوربولون تلاش کرد تا وضعیت ارمنستان را برای نرون به تصویر کشد؛ او می‌دانست که توسعهٔ مرزهای روم در شرق متوقف شده است؛ عبور از شاهنشاهی اشکانی غیرممکن بود؛ او می‌کوشید تا با بستن یک پیمان صلح مناسب از سویی نفوذ روم را در سرزمین ارمنستان حفظ کند و از سوی دیگر، شاهنشاهی اشکانی را آرام نگاه دارد زیرا در سرزمین‌های شرقی، به ویژه، در ناحیهٔ یهودیه اندک اندک ناآرامی‌هایی در حال شکل گیری بود و کمتر از ده سال بعد شورش بزرگ یهودیان شعله‌ور شد.<ref>David Shotter, Nero (London: Routledge,2005), p. 40&41</ref>
 
اما نرون در روم تصور درستی از وضعیت شرق نداشت؛ او معتقد بود که کوربولون بیش از اندازه از قدرت اشکانیان واهمه دارد، به همین دلیل، فرماندهی وی را در شرق از او بازستاند و جبههٔ شمالی نبرد را به [[:w:en:Lucius Caesennius Paetus|لوسیوس کاسینوس پیتوس]]، کنسول پیشین روم (۶۱ میلادی)، به منزلهٔ فرماندار [[کاپادوکیه]] سپرد. نرون سفیر ایران را دست خالی به نزد بلاش بازگرداند و [[:w:en:Legio V Macedonica|لژیون پنجم مقدونی]] را به همراه پیتوس به شرق فرستاد. از همان ابتدا رابطهٔ میان این دو سردار رومی رقابت‌آمیز بود.<ref name="Annales-xv-6" /> پیتوس خود را در جایگاهی بالاتر نسبت به کوربولون می‌دید و با تحقیر او پیروزی‌هایش را ناچیز می‌انگاشت. در حالی که کوربولون در فرات باقی‌مانده بود پیتوس آخرین روزهای سال ۶۱ میلادی را صرف تصرف چند دژ مرزی کرد و برای زمستان به کاپادوکیه بازگشت. این زمان فرصت بسیار خوبی برای بلاش و جاسوسانش بود تا از اوضاع ارتش روم باخبر و آمادهٔ حمله در ۶۲ میلادی شوند.
 
در سال ۶۲ میلادی بلاش به فرات حمله کرد، جایی که در آن کوربولون با استقرار ناوگانی مجهز به [[منجنیق]] توانسته بود از مرزهای روم پاسداری کند.<ref name=Annales-xv-9>Tacitus, ''Annales'' [[wikisource:The Annals (Tacitus)/Book 15#9|XV.9]]</ref> پس از چندین حملهٔ پراکندهٔ بلاش، پیتوس، که اطمینان بازخواست منطقهٔ شمال از نیروهای ایرانی خالی است، شروع به پیشروی به سوی تیگرانوکرتا کرد. بلاش به یکباره فرات را رها ساخت و به سوی تیگراناکرت تاخت و به صورت کاملاً غافلگیرانه آن را به تصرف ارتش اشکانی درآورد. سپس، با استقرار چند واحد کوچک در این منطقه، به سرعت راهی شمال غرب شد و به پیشواز ارتش پیتوس رفت که بی‌خبر از وقایع رخ داده به آرامی و با همراهی لژیون‌های دوازدهم رعد و چهارم سکایی در حال پیشروی به سوی تیگراناکرت بود.<ref name="Annales-xv-9" /> بلاش در بهار ۶۲ میلادی، پیتوس را در کوهستان‌های ارمنستان بزرگ، در نزدیکی «راندیا»، به دام انداخت. پیتوس کوشید تا از موقعیت جغرافیایی موجود، یعنی کوهستانی که در آن بودند، برای غلبه بر پارتیان بهره برد اما نیروهای ارمنیانی که همراه اشکانیان بودند خانهٔ خود را بهتر از پیتوس می‌شناختند و به این ترتیب، به عامل مهمی در شکست پیتوس بدل شدند. این شکست به قدری سنگین بود که پیتوس درخواست صلح کرد و شرایط سنگین و خوار کنندهٔ بلاش را پذیرفت.
مهمترین شرط بلاش بر تخت نشستن برادرش، تیرداد، در ارمنستان بود که بی درنگ از سوی پیتوس پذیرفته شد. پس از این رخدادها ارتش پیتوس به سوریه عقب‌نشینی کرد.
 
سطر ۶۸ ⟵ ۶۷:
[[رده:ارمنستان در سده ۱ (میلادی)]]
[[رده:الگو:جعبه کمپین ایران]]
[[رده:امپراتوری روم در ۵۸ (میلادی)]]
[[رده:امپراتوری روم در ۵۹ (میلادی)]]
[[رده:امپراتوری روم در ۶۰ (میلادی)]]
[[رده:امپراتوری روم در ۶۱ (میلادی)]]
[[رده:امپراتوری روم در ۶۲ (میلادی)]]
[[رده:امپراتوری روم در ۶۳ (میلادی)]]
[[رده:ایران در سده ۱ (میلادی)]]
[[رده:تاریخ ارمنستان]]