عهدنامه زهاب: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Sahand Ace (بحث | مشارکتها) |
Sahand Ace (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۲:
در ماه می سال ۱۶۳۹ در دیداری رو برو بین مقامات دو دولت ترکی صفوی و عثمانی صلحنامهای به زبان ترکی نگاشته شد. این صلحنامه پس از دهها سال جنگ و خونریزی و کشمکش در مناطق بغداد، همدان، تبریز، ایروان … بین نمایندگان دو دولت ترکی مذکور در عهد صفی شاه اول صفوی و سلطان مراد عثمانی تنظیم گردید. در این صلحنامهکه بعد از آن، حتی در دوره دولت افشاری ترکی و زندیه نیز، مرجع استناد مقامات نظامی مربوطه بود، مرز بین دولتین عثمانی و صفوی در جنوب عراق- جنوب غربی ایران، در شمال عراق- غرب ایران، در شرق آناتولی-شمال غرب ایران و در قفقاز جنوبی مشخص و معین میگردد. نمایندگان دولت قزلباش در این دیدار، دولتشخصهای ترک، محمدقولو بیگ ائشیکآقاسی و ساروخان بیگ آجیرلو بودند.
متن صلحنامه ترکی مذکور را محمد طاهر وحید قزوینی سیاستمدار و مورخ ترک در کتاب خود عباسنامه یا تاریخ جهانآرای عباسی آورده است. اما در نسخههای موجود عباسنامه، احتمالاً به سبب عدم آشنائی ناسخین به زبان ترکی، اغلاط و آشفتگیهای بسیار بویژه در حیطه کلمات و عبارات ترکی رخ داده است، به درجهای که در برخی موارد فهم متن را سخت و یا غیرممکن میسازد. به عنوان نمونه در این نسخهها خطاهای زیر رخ میدهد: او لتماس (به جای اولونماسی)، اینمکین (ائتمهاین)، پاینده (نامیندا)، ارلیمق (ائدیلمهک)، ستور-سیور (سینیر)، آنچون-آیچون (اوچون)، التحیه تنک بنک قرق طفور-طیفور (التحیهنین مین قیرخ دوقوز)، نیکجری (یئنیچئری)، ببکر (بهیگلهر)، واریچه (وارینجا)، قلعه سبک (قلعهسینین)، کودکی (گدییی)، اوشو-اوشیوه (اوشبو)، ابدی (ایدی)، بر پر (بیر بیر)، محققه مرحسبیله (محققهمیز حسبیله).... تقریباً یک صد سال بعد در سال ۱۷۳۰ احمد غلام، کتابدار ترک خزانه صفوی متن اینصلحنامه ترکی را در یک جنگ به خط خود آورده و در آن عمده اغلاط و آشفتگیهای نسخ قبلی را اصلاح نموده است (عکس نوشته حاضر مربوط به جنگ احمد غلام است که در کتابخانه دیجیتالی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی تحت نام نکاحنامه جماعت شاهیسون تصنیف شده است).
صلحنامه ترکی ۱۶۳۹ از منظر تاریخ زبان ترکی، سبکشناسی و تاریخ تطور نثر ترکی دارای اهمیت است. نثر این صلحنامهترکی زبان ترکی محاورهای و یا ادبی آن دوره نیست، بلکه زبان مغلق، مطنطن، پرتکلف و پرتصنع مرسوم در منشات، مکاتبات و مراسلات رسمی و دیوانی آن دوره است که اغلب در نامهنگاری با سلاطین و پادشاهان و برای فصاحتفروشی بکار میرفت. این نثر از نظر سبکشناسی واژگانی با کاربرد لغات و تعبیرات دخیل مهجور فارسی و عربی بسیار، تکرار واژهها، …، و از نظر نحوی و بلاغی با استفاده از ساختارهای جملات فارسی و عربی ترکی، جملات بسیار طولانی و اطناب، کاربرد دهها لقب و عنوان و نعت مسلسل، … مشخص میشود. نثر مرسلات دیوانی و منشات ترکی از این جهات در تضاد کامل با نثر مستحکم و سالم، ساده و شیوای رایج در آن دوره از جمله در نوشتههای شاه عباس دوم که تمایل به ترکی سلیس و محاورهای دارد است.
محققین و تاریخنگاران فارس اصولاً در آثار خود متون و نوشتهها و اسناد ترکی گذشته را جای نمیدهند، آنها را سانسور و کتمان میکنند. انگیزه اصلی این رفتار، کتمان واقعیت رسمیت و دولتی بودن زبان ترکی در ایران از سوی اینگونه محققین قومیتگرای فارس است. این محققین در مواردی نیز که به اقتضای نوع تحقیق مجبور به نقل متون و اسناد تاریخی به زبان ترکی میشوند، متنی سراسر مغلوط و آشفته را نقل میکنند. از دلائل این رفتار یکی ناآشنائی این گونه محققین به زبان ترکی است. در این حال معقول و منطقی آن است که اینگونه محققین ترکیمدان، از ترکیدانان برای خوانش و ثبت صحیح متون ترکی یاری بطلبند. آما محققین فارس نوعاً از این امر اجتناب میکنند. این نیز به ارزش علمی کارهای ایشان جدا آسیب میرساند. دلیل دیگر برای نقل متون ترکی به طور آشفته و مغلوط از سوی محققین فارس، ارائه زبان ترکی به صورت زبانی بدون گذشته مکتوب و سنت نوشتاری، بدون رسمالخط جاافتاده، صعب الفهم و در نتیجه دلسرد کردن جامعه ترک از ترکینویسی است.
صلحنامه ترکی ۱۶۳۹ تنظیم شده بین دو دولت ترکی صفوی و عثمانی در زمره صدها و هزاران سند تاریخی است که نشان میدهند زبان ترکی یکی از زبانهای دولتی و رسمی دوفاکتوی دولت صفوی بود و از جمله در مناسبات دیپلماتیک و عقد قراردادهای بینالمللی و صلحنامهها بکار میرفت. واقعیتی که از سوی قومیتگرایان فارس و ایدئولوژی رسمی دولت ایران انکار و پنهان میشود. اینگونه اسناد دولتی به زبان ترکی، تاریخنگاری رسمی فارسی-ایرانی در مورد موقعیت زبانهای فارسی و ترکی در ایران و نیز ناراستی قومیتگرایان فارس در عرضه تیپولوژی ملی دولت صفوی را به چالش کشیده بیاعتباری آنها را ثبوت میکنند؛ و نشان میدهند که محققین و جامعه علمی فارس از جمله با وارونهنمائی تاریخ دولتهای ایران و زبانهای ترکی و فارسی در گذشته، هم به مردمان ایران و هم به علم خیانت کردهاند و مسئولاند.
در زیر متن صلحنامه ترکی سال ۱۶۳۹را با استفاده از کتاب عباسنامه وحید قزوینی و جنگ احمد غلام و بر اساس قرائت خودم آوردهام. کلمات، عبارات و پسوندهای ترکی را با املای مدرن فونتیک ترکی و عبارات و کلمات فارسی-عربی را طبق زبان اصلی نوشتم. مئهران باهارلی
<ref>{{پک|قزوینی|ک=عباسنامه، به تصحیح و تحشیه ابراهیم دهگان|۱۳۲۹}}</ref><ref>{{پک|کتابخانه دیجیتالی|ک=نکاح نامه جماعه شاهی سون}}</ref><ref>{{پک|تصحیح و تبلیغات سعید میرمحمد صادق؛ زیرنظر احسان اشراقی|ک=متن آنلاین تاریخ جهانآرای عباسی|۱۳۸۳}}</ref><ref>{{پک|گودرزی|ک=سنورنامه در دوره صفویه}}</ref><ref>{{پک|بخش خطی کتابخانه ملی آنکارا|ک=سنورنامه شاه صفی و سلطان مراد چهارم}}</ref>
=== متن عهدنامه ===
سطر ۸۹ ⟵ ۸۵:
*وارینجا: تا رسیدن به
*ییل: سال
<ref>{{پک|قزوینی|ک=عباسنامه، به تصحیح و تحشیه ابراهیم دهگان|۱۳۲۹}}</ref><ref>{{پک|کتابخانه دیجیتالی|ک=نکاح نامه جماعه شاهی سون}}</ref><ref>{{پک|تصحیح و تبلیغات سعید میرمحمد صادق؛ زیرنظر احسان اشراقی|ک=متن آنلاین تاریخ جهانآرای عباسی|۱۳۸۳}}</ref><ref>{{پک|گودرزی|ک=سنورنامه در دوره صفویه}}</ref><ref>{{پک|بخش خطی کتابخانه ملی آنکارا|ک=سنورنامه شاه صفی و سلطان مراد چهارم}}</ref>
{{Gallery
|title=
|