آشوربانی‌پال: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز اصلاح ارقام، ابرابزار، اصلاح املا
جز ابرابزار، اصلاح املا
خط ۳:
|عنوان = [[فهرست پادشاهان آشور|شاه آشور]]، [[شاهان بابل|بابل]]، [[اکد]]، [[سومر]]، [[مصر باستان|مصر]] و [[عیلام]]{{سخ}}ܡܠܟܐ ܕܐܬܘܪ ܘܒܒܠ ܘܐܟܕ ܘܫܘܡܪ ܘܡܨܪܝܢ ܘܟܘܫ ܘܥܝܠܡ
|تصویر =Sculpted reliefs depicting Ashurbanipal, the last great Assyrian king, hunting lions, gypsum hall relief from the North Palace of Nineveh (Irak), c. 645-635 BC, British Museum (16722368932).jpg
|اندازه تصویر = 250px
|زیرنویس تصویر = پرتره [[شکار شیر آشوربانی‌پال]]
|دوران = ۶۶۸ ق.م. - ۶۲۵ ق.م.<ref name="iranicaonline.org">[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref>
سطر ۱۶ ⟵ ۱۷:
|فرزندان =
}}
[[پرونده:Assurbanipal op jacht.jpg|بندانگشتی|240px250px|آشوربانی‌پال در حال شکار، در پشت او یک تیرانداز سوارهٔ آشوری دیده می‌شود که شاه را همراهی می‌کند، [[نقش برجسته|نقش برجسته‌ای]] از کاخ وی در [[نینوا]]]]
[[پرونده:Assurbanipal als hogepriester.jpg|بندانگشتی|200px|آشوربانی‌پال به‌عنوان کاهن اعظم]]
[[پرونده:Nineveh Ashurbanipal on horseback.jpg|بندانگشتی|260px250px|آشوربانی‌پال بر پشت اسب]]
'''آشوربانی‌پال''' (به [[اکدی]]:Aššur-bāni-apli) {{به [[آرامی]]|ܐܵܫܘܿܪ ܒܵܢܝܼ ܐܵܦܠܝܼ}} از ۶۶۹ تا ۶۲۵ یا ۶۳۱ پ.م. پادشاه [[آشور (سرزمین)|آشور]] بود. آشوربانی‌پال آخرین فرمانروای مقتدر آشوریان بود که جانشین پدرش [[اسرحدون]] شد. معنای نامش یعنی: "''[[آشور (ایزد)|آشور]] به وجود آورندهٔ یک وارث (جانشین) است.''" در [[کتاب مقدس]] نام او به صورت "''Asenappar''" آمده‌است. [[ژوستینوس]]<ref>Justinus</ref> تاریخ‌نگار [[روم|رومی]] نام او را به صورت "''سارداناپالوس''"<ref>Sardanapalus</ref> نوشته‌است.
 
در سال ۶۳۹ پیش از میلاد آشوربانیپال شاه [[آشوریه|آشور]]، [[ایلام (تمدن)|ایلام]] را شکست داد و [[شوش (شهر باستانی)|شوش]] را [[غارت]] کرد. پس از این جنگ، ایلام هرگز به عنوان یک قدرت مستقل ظاهر نگردید.<ref name="iranicaonline.org">[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref>
سطر ۳۹ ⟵ ۴۰:
 
== آشوربانیپال و پایان کار پادشاهی [[ایلام]] ==
[[پرونده:Susa-destruction.jpg|بندانگشتی|240px250px|در این سند از آشوربانیپال، ویران‌سازی [[شوش]] در سال ۶۴۷ پ.م. شرح داده‌شده‌است.]]
در سنوات نخستین سلطنت آشوربانیپال، [[ایلام]] از صلح و آرامش برخوردار بود (همان‌طور که در زمان پدرش آنگونه بود) و حتی به‌هنگام قحطی و خشکسالی در آن سرزمین، آشوربانیپال یک‌بار کمک‌های غذایی بشردوستانه برای آنان فرستاد. بااین‌حال در سال ۶۶۴ پ.م. شرایط تغییر کرد و [[اورتکو]]<ref name="Urtaku">Urtaku</ref> پادشاه ایلام به‌طور شگفت‌آور و غیرمنتظره‌ای به بابل حمله کرد. آشور در فرستادن کمک به بابل تأخیر کرد. این ممکن است دو دلیل داشته بوده باشد، یا پیام‌های آرامش‌بخش و تسکین‌دهندهٔ سفیران ایلامی یا این که به طور ساده‌تر بپذیریم که آشوربانیپال در آن زمان برای کمک به همسایهٔ جنوبی خود آمادگی نداشته‌است. در هر صورت بالاخره ایلامیان به هنگام مواجه شدن با سپاه آشور عقب‌نشینی کردند و در همان سال اورتکو درگذشت. پس از وی، تئومن<ref>TeummanTempti-Khumma-In-Shushinak,</ref> که وارث طبیعی و قانونی حکومت ایلام نبود، در آن سرزمین به قدرت رسید، از این رو بسیاری از شاهزاده‌های ایلامی ناگزیر شدند به دربار آشور بگریزند، از جمله بزرگترین پسر اورتکو<ref name="Urtaku" /> به نام [[هومبن-نیکش]].<ref>Humban-nikash</ref> در سال ۶۵۸ یا ۶۵۷ پ.م. دو امپراتوری بار دیگر درگیر شدند، چرا که ایالت Gambulu در ۶۶۴ پ.م. علیه آشوری‌ها شوریده بود و به همین علت آشوربانیپال تصمیم به تنبیه آن گرفت. از سوی دیگر تئومن از بابت شاهزادگان پناهنده به دربار آشور برای حکومت خود احساس خطر می‌کرد و به همین علت از پادشاه آشور استرداد آنان را طلب کرد. نیروهای آشوری به ایلام حمله کردند و در کنار رودخانهٔ Ulaya طرفین با هم درگیر شدند (جنگ Ulai، در سال ۶۵۲ ق.م. the Ulaya river اسمی است که منابع آشوری ذکر کرده‌اند، این رود یا رود [[کرخه]] بوده است یا رود [[کارون]]). انگیزه و هدف دیگری که برای نبرد Ulaya ذکر کرده‌اند، حفاظت راه‌ها و کاروان‌های تجاری حامل اسبان و فلزات از کوه‌های [[ایران]] و [[آناتولی]] شرقی می‌باشد، چرا که این کاروان‌ها از اهمیت زیادی برخوردار بودند. پادشاه ایلام به طور قاطعی شکست خورد و این شکست وی، نابودی و ویرانی تمام عیار ایلام را دربرداشت. به گفتهٔ [[نقش برجسته]]‌های آشوری، Teumman پس از این شکست خودکشی کرد. آشوربانیپال هومبن-نیکش را به عنوان پادشاه [[مدکتو]]<ref>Madaktu</ref> و یک شاهزادهٔ دیگر به نام [[تمریتو]]<ref>Tammaritu</ref> را به عنوان فرمانروای شهر [[هیدلو]]<ref>Hidalu</ref> تعیین کرد. ایلام جزو کشورها و مناطق دست نشانده و تابع آشوری‌ها شد و خراجی بر آن وضع گردید. هنگامی که مسئلهٔ ایلام حل شد، آشوری‌ها سرانجام موفق شدند Gumbulu را تنبیه و مجازات کنند و پایتخت آن را به تصرف خود درآورند، سپس سپاه فاتح در حالی که سر تئومن (Teumman) را با خود همراه داشت، به خانه بازگشت. در نینوا هنگامی که سفرای ایلام سر پادشاه مقتول خود را دیدند، یکی از آنان ریش خود را کند و دیگری خودکشی کرد. برای خفت و تحقیر بیشتر ایلامیان، سر پادشاه مزبور در دروازهٔ نینوا به معرض تماشای عموم گذاشته شد. مرگ تئومن و سر بریده شدهٔ او چندین بار در نقش برجسته‌های کاخ آشوربانیپال به تصویر کشیده‌شده‌است.
 
== آشوربانیپال و شورش شمش-شوم-اوکین ==
[[پرونده:Guards Ashurbanipal Louvre AO19901.jpg|بندانگشتی|210px200px|[[موزهٔ لوور]]، نگهبانان آشور بانیپال]]
[[پرونده:Illustrerad Verldshistoria band I 141.jpg|بندانگشتی|180px|آشوربانی‌پال در حال شکار شیر]]
شمش-شوم-اوکین به عنوان نایب السلطنه بابل تعیین شده بود. قصد از این ترتیب و مقررات به طور آشکار این بود که بابلی‌ها را با تبلیغات و چرب‌زبانی راضی و خرسند کنند و با دادن القاب و عناوین ظاهری و واهی بفریبند و دلشان را به دست آورند، چون موقعی که گفته می‌شد برادر بزرگتر پادشاه آشور فرمانروای بابل است، به نظر این طور می‌رسید که سرزمین بابل از استقلال برخوردار است. برای مدتی این ترتیب مؤثر و مفید بود، اما سرانجام اختلاف و اصطکاک بین دو برادر فزونی یافت و در ۶۵۲ پ.م. بابل علیه حکمفرمایی آشور شورید. آشوربانیپال برای نشان دادن حسن نیت خود، مجسمهٔ خداوند [[مردوک]] را هنگام انتصاب برادرش به حکومت بابل، برای وی فرستاد. روابط بین دو برادر در ابتدا خوب بود و مشکلی در کتیبه‌ها در ابتدای پادشاهی آنان دیده نمی‌شود. با این حال قدرت شمش-شوم-اوکین محدود بود، به گونه‌ای که وی مراسم و تشریفات دینی بابلی‌ها را خود اجرا می‌کرد، اما پروژه‌های ساخت وساز رسمی بابل هنوز توسط برادر کوچکترش آشوربانیپال اجرا و مدیریت می‌شد. در آن زمان قلمرو بابل شامل بابل، [[بورسیپا]]،<ref>Borsippa</ref> [[کوتا]]<ref>Kutha</ref> و [[سیپار]]<ref name="Sippar" /> می‌شد. هنگامی که شمش-شوم-اوکین در تئوری فرمانروای عالی مقام و خودمختار جنوب بود، آشوربانیپال پادگانی را در [[نیپور]]<ref>Nippur</ref> نگه داشته بود تا بر نواحی جنوبی قلمرو خود نظارت و کنترل داشته باشد. در همین زمان، برخی از حاکمان و والیان زیردست ولایتی سعی می‌کردند مورد لطف و توجه پادشاه آشور قرار گیرند، مثلاً نامه‌های سین-بلاسو-ایقبی حاکم [[اور]] نشان می‌دهد که وی چگونه سعی می‌کرد برای آشوربانیپال خودشیرینی کند و مورد مرحمت و توجه او واقع شود. در مقابل آشوربانیپال خودش هم سیاستمدار کارکشته و واردی بود و نقش فعالی در احیای پرستشگاه‌ها در جنوب بازی می‌کرد، به‌عنوان مثال [[استل|استلی]] از چگونگی کمک وی به بازسازی و مرمت معبد [[اساگیلا]]<ref>Esagila</ref> حکایت دارد. حتی [[زبان سومری]] در زمان حکومت آشوربانیپال احیا شد و عنوان زبان رسمی را پیدا کرد. اما با وجود تمام این تدابیر و سیاست کاری‌ها، برادر بزرگتر در سال ۶۵۲ پ.م. شورش کرد. دلایل این اقدام وی ناشناخته است، هر چند که دانشمندان حدس‌هایی دراین‌باره می‌زنند، مثلاً این که وقتی ایلامی‌ها به بابل حمله کردند، آشوربانیپال در فرستادن کمک تعلل کرد و این ممکن است که موجب رنجش خاطر برادر بزرگتر شده باشد، یا اینکه شمش-شوم-اوکین از اینکه به سلطنت آشور نرسیده بود، احساس حقارت و توهین می‌کرد یا دلایل دیگر شبیه به آن، ولی در واقع ما علت قطعی این شورش را نمی‌دانیم، چون هیچ مدرک و نوشتهٔ بابلی‌ای در این خصوص در دست نداریم.