فایدهگرایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
مقاله را کامل کردم. |
||
خط ۱:
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
لعنت خدا بر شیطان رجیم ودجّال وشیطان پرستان وفرامسونری هاوسایر فقه های غیر الهی
'''فایدهگرایی'''، '''سودمندگرایی'''، '''فایدهباوری'''، '''اصالت سود'''، '''اصالت نفع''' یا '''یوتیلیتاریانیسم''' {{انگلیسی|Utilitarianism}} که به '''منفعت گرایی''' نیز ترجمه شدهاست، نظریهای در [[فلسفه اخلاق]] و تلاشی برای پاسخ به پرسش "چکار کنیم؟" است.<ref>[https://www.britannica.com/topic/utilitarianism-philosophy]</ref> سودمندگرایی نباید با "پراگماتیسم ((فلسفی))" اشتباه گرفته شود. مهمترین متفکران این مکتب [[جرمی بنتام]] و [[جان استوارت میل]] میباشند.<ref name="BenthamIntroductiontothePrinciples">[http://www.econlib.org/library/Bentham/bnthPML.html AN INTRODUCTION TO THE PRINCIPLES OF MORALS AND LEGISLATION], Jeremy Bentham, 1789 (“printed” in 1780, “first published” in 1789, "corrected by the Author" in 1823.) See Chapter I: Of the Principle of Utility. For Bentham on animals, see Ch. XVII [http://www.econlib.org/cgi-bin/searchbooks.pl?searchtype=BookSearchPara&id=bnthPML&query=Can+they+talk?+but,+Can+they+suffer Note 122].</ref>
سطر ۷ ⟵ ۱۱:
فایدهگرایان تنها معیار نهایی دربارهٔ صواب، خطا و الزام را سود میدانند و معتقدند غایت اخلاقی که باید در تمام اعمالمان به دنبال آن باشیم، بیشترین غلبه ممکن خیر بر شر (یا کمترین غلبه ممکن شر بر خیر) در کل جهان است. آنها اشاره دارند به اینکه خوب و بد را میشود به روش کمی اندازهگیری کرد.{{مدرک}}
'''[null ← نظریه بنتام]'''
اصلهای نظریه بنتام عبارت است از:
۱. طبیعت ، انسان را فرمانبردار دو خداوندگار قرار داده است:لذت و اَلم(رنج)؛
۲. لذت و الم همان چیزهایی هستند که انسان آنها را احساس میکند و فهم آنها به بحث فلسفی نیاز ندارد؛
۳. اعمال اخلاقی، اعمالی هستند که بیشترین لذت را به دنبال داشته باشند و اعمال ناشایست یا غیر اخلاقی، آن اعمالی هستند که موجب کاهش این لذت باشند.
۴. بیشترین خوبی باید برای تمام افراد جامعه بشری باشد (اصل فایدهمندی)؛
۵. پس، اصل واحد این است که بیشترین میزان خوشی و خوشبختی افراد یا جامعه، تنها هدف مطلوب عمل است؛
۶. لذت مطلوب، هفت ویژگی دارد:شدّت، مدّت، قطعیت، دوری و نزدیکی(نقد و نسیه)، باروری(لذتهای دیگری را به دنبال خود بیاورد)، خلوص (بدون الم و یا کم الم)، دامنه شمول(بیشترین افراد جامعه را در برگیرد).
۷. معیار در منافع، منافع شخصی و گروهی است. البته معیار سنجش، منافع شخصی است ولی انسان هیچگاه از انگیزههای خیرخواهی و همدلی خالی نیست. [1]
'''[null ← اشکالات استوارت تمیل]'''
جان استوارت میل، ضمن نقد نظریه بنتام و بر شمردن نقاط ضعف آن، سعی در تکمیل نظریه منفعتگرایی داشت. لذا اشکالهایی بر نظریه بنتام وارد کرد و اموری را افزود. یکی از اشکالات استوارت میل عبارت است از:خودخواهانه بودن نظریه بنتام به دلیل توجه صِرف به لذت و رنج شخصی و عدم توجه به وجدان و کمالطلبی روحانی.
برخی از اموری که استوارت میل بر نظریه بنتام افزود:
۱. توجه به چگونگی لذت و برتری لذتهای روحی بر لذتهای دیگر؛ زیرا پایدارتر و امنتر هستند و آسانتر به دست میآیند.
۲. ترجیح امور معنوی بر امور مادی؛ از اینرو؛ سقراط با درد و رنج، بهتر از نادان در ناز و نعمت است.
۳. انسان یک موجود اجتماعی است و احساسات گروهی در نهاد او ریشه دارند و با تعلیم و تربیت و تمدن رشد میکند و همین امر موجب میشود که اصل فایدهمندی بیشترین خوشی و لذت برای بیشترین افراد، هدف نهایی فعل او باشد.[2]
'''[null رزیابی و نقد مکتب منفعتگرایی]'''
----نکته مثبت و مورد پذیرش در نظریه منفعتگرایی، توجه به حبّ ذات و حبّ کمالات و منافع ذات است و نیز توجه به احساسات گروهی و عواطف انسانی است، <sup>[۲۶]</sup> ولی روشن است که مصداق واقعی لذت و منفعت و رنج و ضرر، مبانی صحیحی را در هستیشناسی و انسانشناسی میطلبد که این نظریه از آن بیبهره است.
'''[null ← نقد نظریه بنتام]'''
= در نظریه بنتام؛[http://www.wikiporsesh.ir/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B9%D8%AA_%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C ویکی] =
'''[null ←← نقد اول]'''
به کمالات و منافع ابدی و اخروی توجه نشده و تنها بر منافع دنیوی تکیه کرده است. اگر بنا است میزان و معیار ارزش اخلاقی را در میزان سود و لذت حاصله از آن جستجو کنیم، چرا نباید سود اخروی و آن جهانی آنها را نیز مورد توجه قرار دهیم؟ اگر شدت و قوت را به عنوان یکی از معیارهای محاسبه لذات میدانیم، آیا لذات اخروی نسبت به لذات دنیوی شدیدتر و قویتر نیستند؟ اگر مدت و دوام لذت و سود اعمال را به عنوان یکی از معیارهای هفتگانه برای سنجش میزان سود اعمال معرفی میکنیم چرا نباید سودها و لذایذ اخروی را، که به مراتب پایدارتر و مداومتر از هر نوع سود و لذت دنیوی هستند، به حساب آوریم؟[3]
'''[null ←← نقد دوم]'''
در موارد دوگانگی ملاکهای هفتگانه راهحلی ارائه نشده است.
'''[null ←← نقد سوم]'''
عواطف و احساسات غیر منفعتگرایانه نیز نادیده گرفته شده است. <sup>[۲۷]</sup>
'''[null ←← نقد چهارم]'''
مستلزم نوعی هرج و مرج اخلاقی است؛ اگر انسان در هر موقعیت جزئی به منظور تأمین منافع شخصی خود به اصول کلی متمسک شود، این خطر را در پی دارد که ممکن است افراد دیگر در مواقع دیگر، با تمسک به همان اصول، علیه خود وی استناد کنند. به تعبیر دیگر؛ تمسک به این نظریه ممکن است به خلاف مقصود بیانجامد. و نوعی هرج و مرج اخلاقی را در جامعه حاکم کند.
در نظریه میل هم اگرچه به چگونگی امور معنوی توجه شده است ولی، اولا:مبنای اصالت حس هیچگاه نمیتواند حقایق هستی و انسان را در قلمرو گستردهای دریابد تا بر اساس آن، نفعها و ضررهای ابدی را تشخیص دهد.
ثانیا. ترجیح دیگران بر خود، توجیه منطقی پیدا نکرده است و احساسات گروهی و اجتماعی، مطلبی اضافه بر عاطفه و وجدان که مکتب عاطفهگرایی بیان کرده است، ندارد.[4]
== منابع ==
#
<references />{{در نظریه بنتام؛ویکی|منبع:=سایت ویکی پرسش}}
{{پانویس|چپچین=بله}}
{{دادههای کتابخانهای}}
|