انوری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تصحیح جعبه،/ ابرابزار
خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
|نام_شخص= حکیم اوحدالدین علی ابن محمد خاورانی انوری ابیوردی
|نام_تصویر=
|عرض_تصویر=
|توضیح_تصویر=
|نام دیگر= انوری ابیوردی
|لقب‌ها= پیامبر قصیده‌سرایان، حجةالحق، امیرالاجل العمید
خط ۱۱:
|دوره=[[سلجوقیان]]
|سال‌های فعالیت= قرن ششم هجری
|محل زندگی=[[سرخس]],، [[نیشابور]] و [[بلخ]]
|مذهب= بنابر عقیده [[نورالله شوشتری]] و [[آقابزرگ تهرانی]] و [[عبدالله افندی]] و [[سیدحسن صدر]]: شیعه
|نهاد=
خط ۲۳:
|مکتب= [[مکتب مشائی]] [[ارسطو]] -سینایی
|آثار=دیوان اشعار، [[البشارات فی شرح الاشارات]]
|تاریخ_تولد=اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم هجری قمری{{سرخط}}۱۱۲۶ میلادی
|محل_تولد= [[سرخسابیورد]]
|تاریخ_مرگ= ۵۷۵ هجری قمری{{سخ}}۱۱۸۹ میلادی
|محل_مرگ= [[تبریز]] یا [[بلخ]]
خط ۳۱:
'''اوحدالدّین محمّدبن محمّد انوری'''(یا علی بن محمد انوری) معروف به'''انوری ابیوردی''' و «حجّةالحق» از جملهٔ [[شاعر|شاعران]] و [[دانشمند|دانشمندان]] ایرانی [[سده ۶ (قمری)|سده ۶]] قمری در دوران [[سلجوقیان]] است.
 
انوری استاد [[قصیده]] سرای شعر [[پارسی]] و آراسته به هنرهای [[خوش‌نویسی]] و [[موسیقی]] بوده‌است. او از دانش‌های [[ریاضیات]]، [[فلسفه]] و [[موسیقی]] بهره‌ور و در [[اخترشناسی]] به زبان خود مرجع بوده‌است. وجود گواه‌ها و نشانه‌هایی در شعر انوری سخن از آگاهی او از موسیقی دارد و همین امر برخی از پژوهندگان را برانگیخته تا او را موسیقی‌دانی تحصیل کرده بدانند.<ref>ستایشگر ۷۵-۷۴۷۵–۷۴</ref>
 
== زندگی ==
انوری از مردم روستای بازنه (بدنه) [[ابیورد]] و پدرش از کارگزاران درباری و به گفته‌ای سرپرست میهنه بود. او برای پسر خود میراث فراوانی به جا گذاشت که انوری همه را صرف خوش‌گذرانی و عیاشی کرد و پس از مدتی از فرط تهی‌دستی، ناچار به شاعری در دربار شاهان شد.<ref name="انش 142">انوشه، ۱۴۲</ref>
 
اطلاعاتی که از زندگی انوری ابیوردی وجود دارد به گزارش‌هایی باز می‌گرددبازمی‌گردد که در [[تذکره|تذکرهها]]‌ها و آثار ادبی مانند تذکره [[دولتشاه سمرقندی]],، [[تاریخ گزیده]] [[حمدالله مستوفی]],، [[لباب الالباب]] [[عوفی]],، مجمع الفصحای هدایت و [[آتشکده آذر|تذکره آتشکده]] گردآوری شده‌است. همچنین خود آثار انوری نیز گزارش‌هایی از زندگی او بدست می‌دهد.
 
به گفته [[دولتشاه سمرقندی]]، او در جوانی، چندی در مدرسه ''منصوریه'' [[توس]] به دانش آموختن علم‌ها پرداخت و دانش‌های عقلی و نقلی از قبیل [[فلسفه]]، [[اخترشناسی]]، [[موسیقی]]، [[ریاضیات]]، [[پزشکی]]، [[منطق]] و ادبیات [[عرب]] را فرا گرفت. در شعرهای او اشاره‌ای است که بر اثر علاقه به آثار [[پورسینا]]، ''عیون الحکمة'' او را به خط خود کتابت کرده‌است.<ref name="انش 142" />
 
انوری سفرهایی به [[موصل]]، [[بغداد]]، [[بلخ]]، [[مرو]]، [[نیشابور]] و [[فرارود]] کرده‌است، ولی در دوران کمال شاعری اقامت‌گاهش مرو، تختگاه [[سلطان سنجر]] سلجوقی بود. هنگامی که قطعه‌ای در [[هجو]] مردم بلخ به نام انوری منتشر شد، خشم و غوغایی در مردم بلخ برانگیخت و کار به آنجا کشید که قصد کشتنش را کردند، اما جمعی از بزرگان [[بلخ]] مانند قاضی [[حمیدالدین بلخی]] صاحب کتاب [[مقامات حمیدی]] به شفاعت از او برخاستند و انوری جان سالم به در برد.<ref name="انش 142" />
 
بیشتر، سال ۵۸۳ را سال درگذشت او می‌دانند. [[ادوارد براون]] وفات وی را در سال ۵۸۱ و بنا به عقیده [[هرمان اته]] و ژوکوفسکی در سالهای میان ۵۸۷ - ۵۸۵۵۸۷–۵۸۵ عنوان کرده‌است. انوری دارای طبعی قوی بوده، در بیان معانی مشکل به صورتی روان مهارت داشت، و چیره‌دستی خود در [[قصیده]] و [[غزل]] را به اثبات رسانید.
آرامگاه وی در بلخ است.<ref>اطلاعات عمومی. عنایت‌الله شکیباپور. کتابفروشی اشراقی. ص ۷۸</ref> همچنین مقبره الشعرای تبریز و نیشابور را نیز بعنوان مدفن وی معرفی کرده‌اند.<ref>مستوفی، نزهة القلوب، ص۸۹؛ فصیح، مجمل فصیحی، ص۲۶۷- ۲۶۸ص۲۶۷–۲۶۸</ref>
 
== آثار و تالیفات ==
[[دیوان انوری]]، قریب به پانزده هزار بیت می‌باشد. این دیوان در قالب‌های شعری مختلفی مانند [[قصیده]] و [[قطعه]] سروده شده‌است. بیشتر شهرت انوری برپایه قصاید اوست و اشعار فکاهی و هزل وی عمدتاً در قالب قطعه می‌باشند.<ref>پایگاه راسخون [http://www.rasekhoon.net/mashahir/show-101712.aspx انوری ابیوردی، اوحدالدین] فارسی. بازدید در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۱</ref> همچنین او دو اثر دیگر بنام‌های ''البشارات فی شرح الاشارات'' و رساله‌ای در عروض و قوافی از خود بجای گذارده‌است. کتاب نخست شرح و حاشیه‌ای است که انوری بر کتاب الاشارات ابن سینا نگاشته و بگونه‌ای آن را تفسیر نموده‌است. از یکی از شاعران متقدم انوری به نام [[قطران تبریزی]] دیوانی در تهران نگهداری می‌شود که قویا اعلام شده که به خط انوری ابیوردی نوشته شده است<ref>[http://vista.ir/?view=article&id=112904 قطران تبریزی]</ref> و این با پیشینه‌ای که از هنر خوشنویسی وی گفته‌اند همخوانی دارد. همچنین انوری کتابی در طب یا نجوم بنام «کتاب مفید» بنام شاه قطب الدین مودود برزنگی حاکم موصل تالیفتألیف کرده بود. همچنین کتاب عیون الحکمه [[ابوعلی سینا]] را نیز بازنویسی کرده بوده‌است.
 
انوری در قصاید خود مداحی‌هایی دارد، از جمله مدح ملک الامرا طغرل تگین غازی بیگ الب‌ارغو([[آل افراسیاب]])(حكومتحکومت ۴۵۵ق/۱۰۶۳م)،<ref>http://www.jayhon.com/farsi/?p=1346</ref>، را گفته‌است.<ref>http://rira.ir/?ge=view&mod=classicpoems&obj=part&id=290&lim=-1&ord=197</ref>
 
{{شعر|نستعلیق}}
خط ۵۹:
 
== شاعری ==
[[پرونده:Msm-tabriz-poett.jpg|بندانگشتی|چپ|270px| <small>در تاریخ گزیده حمدالله مستوفی مدفن انوری را در مقبره الشعرای تبریز عنوان کرده و این در حالیست که دولتشاه در تذکره خود بلخ را مدفن این شاعر قرن ششمی دانسته‌است.</small>.]]
دیوان شعرهایش را ابتدا [[سعید نفیسی]] و سپس محمدتقی [[مدرس رضوی]] تصحیح کرده‌اند. انوری در قصیده و قطعه اعجاز می‌کند و از تلمیح‌گویان چیره‌دست است. گفته‌اند که از حیث روانی الفاظ و کلمات و ترکیب‌ها به [[متنبی]] و [[سید حمیری]] و [[ابوالعتاهیه]] شبیه‌است در زبان عرب.
از لحاظ عقیدتی بسیاری چون قاضی تستری صاحب مجالس و الامین العاملی صاحب اعیان الشیعه و طهرانی مولفمؤلف الذریعه و افندی و غیرهم قائل به تشیع وی هستند. از کتابهایی که دربارهدربارهٔ وی نگاشته شده‌است، مفلس کیمیافروش نوشتهٔ [[شفیعی کدکنی]] است. از ویژگی‌های تاثیرگذارتأثیرگذار او این را می‌توان ذکر نمود که تقریباً برای تمامی همعصران و متاخران خود دارای احترام و منزلت مانده و همیشه اورا در ردیف بزرگترین شاعران فارسی سرای آورده‌اند. انوری معانی و نکات ظریف را با اصطلاحات روزمره و نیز مفردات مکلف عربی می‌آمیخت و سبک و گونه‌ای خاص خود پدید آوردهپدیدآورده بود.<ref>پایگاه فرهنگسرا [http://www.farhangsara.com/fanvari.htm انوری ابیوردی] فارسی. بازدید در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۱</ref> بسیاری از اشعار انوری هجو و هزل می‌باشد که انتقاد نیشداری به اوضاع زمان خود در آنها بیان می‌کرده‌است.
 
== پیامبری در شعر ==
شهرت انوری بدلیلبه دلیل قصاید و توانایی بالای پردازش ادبی اوست. در شعری که به [[جامی]] منسوب است آمده: <<''در شعر سه تن پیمبرانند/هرچند که لانبی بعدی/اوصاف و قصیده و غزل را/فردوسی و انوری و سعدی''>>.<ref>[http://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/literature_verse/c5c1154942124_poem_p1.php/رازهای-پیامبری-انوری] وبسایت آفتاب</ref> توان بالای انوری در بکارگیری اصطلاحات ادبی و عبارات لطیف و معانی بلیغ موجب شده تا بزرگان ادب ایران با او به دیده احترام نگاه کنند. کسانی مانند [[نظامی عروضی]]، [[جامی]]، [[آذر بیگدلی]] اورا از بزرگان ادب فارسی دانسته‌اند.
 
== ترک شاعری و هزل سرایی ==
انوری چنان کهچنان‌که از اشعارش و همچنین تصریح تذکره نویسان بر می‌آید در انتهای زندگی از شعرگویی و هزل سرایی و هجو گویی توبه نموده است. چنانکهچنان‌که شفایی اصفهانی و [[خاکشیر اصفهانی]] و عده‌ای دیگر نیز اینگونه بوده‌اند.
 
{{شعر|نستعلیق}}
خط ۹۴:
 
== دانش و مرتبهٔ علمی ==
[[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] در پیرامون دانش انوری چنین می‌نویسد:<ref name=autogenerated1>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=4082| عنوان = انوری، اوحدالدین| تاریخ بازدید = ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = دائرةالمعارف بزرگ اسلامی | زبان = فارسی}}</ref>:
{{نقل قول بزرگ}}
انوری از دانشمندان نامور روزگار خود به شمار می‌رود و اشعارش، در بردارندهٔ دانش‌ها و معارف آن دوران است. اشارات، تلمیحات، تصویرسازی و مضمون‌آفرینی‌هایش، همه از استادی او در منطق، موسیقی، هیئت، ریاضی، علوم طبیعی، نجوم و حکمت حکایت دارد...دارد… انوری به ابن سینا اعتقادی تام داشت...داشت… وی همچنین کتابی در شرح اشارات ابن‌سینا با عنوان البشارات فی شرح الاشارات تألیف کرده بود...بود…{{پایان نقل قول بزرگ}}
 
کتابی در حکمت یا [[نجوم]] نیز توسط انوری نوشته شده‌است که به شاه قطب‌الدین، صاحب موصل، تقدیم کرده بود. به گمان [[شفیعی کدکنی]] این کتاب، احتمالاً همان کتاب مفید است که دولتشاه سمرقندی بدان اشاره کرده‌است..<ref name=autogenerated1 /> یان ریپکا از ایرانشناسان اروپایی مدعی شده که از اشعار و آثار انوری برمی آید که وی تا حدودی به [[گرانش|قانون جاذبه زمین]] پی برده بوده.<ref>[http://www.help118.com/literary/biography/bio30.asp اوحدالدین محمد انوری]</ref> او این را بویژه در شعری با عنوان: «''شبی در حال مستی از بامی درافتاد و این قطعه را سرود''» نشان داده‌است. در این قطعه وی افتادن خود را از پشت بام بر خلاف نظر همیشگی علمای آن زمان که آنرا مربوط به ماهیت جسم و میل و کشش درونی جسم به سوی پایین می‌دانستند این بار سقوط شی را به زمین و خواست و ماهیت زمین نسبت داده‌است. قطعه مذکور به این گونه‌است:
 
{{شعر|نستعلیق}}
خط ۱۲۱:
* {{یادکرد | کتاب= نام نامهٔ موسیقی ایران زمین جلد سوّم| نویسنده= ستایشگر، مهدی| ناشر= اطلاعات| چاپ=اوّل| شهر=تهران| سال=۱۳۷۶| شابک= ISBN 964-423-377-8 (جلد ۳)}}
* معین، محمد، فرهنگ فارسی انتشارات امیرکبیر جلد پنج
* {{یادکرد | کتاب= [[مفلس کیمیافروش]]، نقد و تحلیل شعر انوری| نویسنده= شفیعی کدکنی، محمدرضا| ناشر= سخن| چاپ=سوم| شهر=تهران| سال=۱۳۸۴| شابک= }}
 
== پیوند به بیرون ==