[[پرونده:كتاب تاريخ الأدب العربي للمستشرق الألماني كارل بروكلمان.JPG|بندانگشتی|تاریخ ادبیات عربی، تألیف کارل بروکلمان، ۱۹۰۹]]
'''کارل بروکلمان''' {{آلمانی|Carl Brockelmann}}{{رچ}} ([[۱۷ سپتامبر]] [[۱۸۶۸ -(میلادی)|۱۸۶۸]] – [[۶ مه|۶ مهٔ]] [[۱۹۵۶ (میلادی)|۱۹۵۶]]) [[شرقشناسی|خاورشناس]] [[آلمانآلمانیها|آلمانی]]ی و از بزرگترین [[سامیشناسی|سامیشناسان]] (عرب شناسانعربشناسان) در نیمهنیمهٔ اول قرن بیستم.
== زندگینامه ==
کارل بروکلمانبروکلمان، فرزند ارنْست بروکلمان، در ۱۷ سپتامبر ۱۸۶۸ در [[روستوک]] در، [[آلمان]] به دنیا آمد. در ۱۸۸۶ وارد [[دانشگاه روستوک]] شد. نخست به فراگیری زبان و متنشناسی [[زبان یونانی|یونانی]] و [[زبان لاتین|لاتین]] و [[عربی]] و حبشی،[[زبان حبشی|حبشی]]، و علوم و زبانهایزبانهای شرقی و [[زبانهای هند و ژرمانیکهندواروپایی]] پرداخت. در سال ۱۸۸۸ در [[استراسبورگ]]، [[فرانسه]] به محضر درس [[نولدکهتئودور نلدکه]] رفت، و در درس زبانهایزبانهای [[زبان سانسکریت|سانسکریت]] و [[زبان ارمنی|ارمنی]] و [[زبان قبطی]] (مصری قدیم) حاضر شد. در ۱۸۹۰، تحتزیرنظر نظر [[نولدکه]]نولدکه، از دانشگاه [[دانشگاه استراسبورگ]] درجهدرجهٔ دکتری گرفت و در یکی از مدرسههای پروتستانی آغاز به تدریس کرد. در همین اوقاتاوقات، به گردآوری موادی برای تألیف فرهنگ [[زبان سریانی|سریانی]] پرداخت. در فوریهفوریهٔ ۱۸۹۵ این فرهنگ با نام واژهنامه''واژهنامهٔ سریانی'' منتشر شد. پس از آنآن، به دعوت [[ادوارد زاخائو]]، در نشر تحقیقی و انتقادیانتقادیِ کتاب ''[[طبقات ابن سعد]]'' شرکت کرد. بروکلمانبروکلمان، برای گردآوری نسخههای خطیخطیِ این کتابکتاب، در سال ۱۸۹۵ به [[لندن]] و [[استانبول]] سفر کرد و با استفاده از این فرصتفرصت، به تصحیح متن ''[[عیونالاخبار]]'' [[ابن قتیبه]] پرداخت و در ۱۸۹۶ به [[برسلاو]] بازگشت. جلد هشتم از [[''طبقات ابن سعد]]'' به کوشش بروکلمان در ۱۹۰۴ به وسیلهوسیلهٔ [[آکادمی [[برلین]] منتشر گردیدشد.
اثر مشهور اواو، با عنوان «''تاریخ ادبیات عربی»''، طی سالهایسالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۲ منتشر شد، و به صورتبهصورت نهایی خود با ملحقات آنآن، طی سالهایسالهای ۱۹۳۷–۱۹۴۲ در پنج جلد انتشار یافت و بااستقبالبا استقبال خاورشناسان و اسلامشناسان مواجه شد،شد؛ زیرا مشتمل بر همههمهٔ آثاری بود که به زبان عربی تحریر یافتهاستیافته بود.
در بهار ۱۹۰۰۱۹۰۰، [[ادوارد زاخائو]] از بروکلمان خواست تا تدریس زبان عربی را در مدرسهمدرسهٔ زبانهایزبانهای شرقی [[برلین]] بپذیرد. در تابستان همان سالسال، کرسی دانشگاههای [[دانشگاه ارلانگن|ارلانگن]] و [[دانشگاه برسلاو|برسلاو]] به وی پیشنهاد شد، و او ترجیح داد که به [[برسلاو]] برود. از همین زمانزمان، بروکلمان در تألیف مجموعهای دربارهٔ تاریخ ادبیات شرق، که از ۱۹۰۱ آغاز شده بودبود، سهیم شد و تألیف جزء هفتم از این مجموعه، بخش «تاریخ ادبیات مسیحی در شرق» رارا، که شامل ادبیات سریانی و عربی میشد، به عهده گرفت. سپسسپس، در ۱۹۰۳، از او دعوت شد که در دانشگاه [[دانشگاه کونیگسبرگ]] تدریس کند (۱۹۰۳). او در آنجا بیشتر کتابهایکتابهای خود ازازجمله جمله «''دستور تطبیقی زبانهایزبانهای سامی» را'' (دو مجلّدمجلد ۱۹۰۷–۱۹۱۳) را تألیف کرد. در ۱۹۰۹ در دانشگاه [[هالهدانشگاه (شهر)|هاله]] متصدی کرسی خاورشناسی شد و از ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۲ در آنجا مستقر شدبود. در همانجا جزء دوم کتاب «''دستور تطبیقی زبانهایزبانهای سامی»'' را نوشت و چاپویرایش دوم «''فرهنگ سریانی»'' را آماده کرد، ولی [[جنگ جهانی اول]] کار او را کند ساخت، زیرا بسیاری از متون سریانی که در خارج آلمان منتشر شده بود به آلمان نمیرسید. جزء اول این کتاب در ۱۹۱۸ منتشر شد و نشر کامل آن در ۱۹۲۸ صورت گرفت.
بروکلمانبروکلمان، به موازاتبهموازات توجه به زبانهای [[زبانهای سامی]]، به زبان [[زبانهای ترکی|ترکی]] نیز عنایت داشت و در آغاز جنگ جهانی دوم ''[[دیوان لغات الترک]]'' [[کاشغری]] را در استانبول چاپ کرد. این کتاب مشتمل بر اطلاعات فراوانی از اقوام ترک در [[آسیای مرکزی]] بود و بر اساس همین کتاب، «کنزاللغه ترکی میانه» را تألیف کرد که با کمک [[آکادمی علوم مجارستان]] به چاپ رسید.
بروکلمان در تابستان ۱۹۳۲ به ریاست دانشگاه [[برسلاو]] منصوب گشت. در این دوران دانشجویان بر ضد کوهن که یهودی بود تظاهرات کردند و چون بروکلمان از آزادی دانشگاه در انتخاب استادان به هر مذهبی که باشند دفاع میکرد، در ۱۹۳۳ ناچار به استعفا گردید، ولی کرسی استادی خود را در دانشگاه تا پاییز ۱۹۳۵ که بازنشسته شد حفظ کرد. او در بهار ۱۹۳۷ به شهر [[هاله (شهر)|هاله]] منتقل گشت تا بتواند از کتابخانه خاورشناسی آلمانی آنجا استفاده کند و به تصحیح و تکمیل کار اصلی خود «تاریخ تألیفات عربی» بپردازد.
در سالهای ۱۸۹۵ تا ۱۹۱۴ بروکلمان به گردآوری اطلاعات دربارهٔ تاریخ اسلام پرداخت و نگارش فصل «تاریخ اسلام» را در اثری که زیر نظر یولیوس فون پلوگ هارتونگ دربارهدربارهٔ تاریخ جهان نوشته میشد به عهده گرفت. این فصل به طور فشرده تاریخ اسلام را از آغاز تا زمان حاضر در بر میگرفت. بروکلمان در طی بیست و پنج سال این مطلب را گسترش داد و فصلی دراز دربارهدربارهٔ اوضاع دولتهای جدید اسلامی بعد از جنگ جهانی اول تا ۱۹۳۹ بر آن افزود. حاصل کار، کتاب مشهور «تاریخ ملل و دول اسلامی» بود که در سال ۱۹۳۹ انتشار یافت.
بروکلمان در تابستان ۱۹۵۳ برای بار دوم بازنشسته شد ولی درس و بحث را رها نکرد. سرانجام در ۶ مه ۱۹۵۶ درگذشت.