خصوصی‌سازی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰:
* تشویق و هدایت درجهت توسعه بخش خصوصی به منظور تحریک رقابت و ورود تولیدکنندگان به بازار؛
* واگذاری موسسات عمومی دولتی به بخش خصوصی (تغییر مالکیت).
تاریخچه خصوصی سازی:
در قرن هجدهم گرایش به بازار و بخش خصوصی وحداقل دخالت دولت، ایده و اندیشه‌ای غالب بود که نمود بارز آن را می توان در مکتب آزادی اقتصادی به سرکردگی آدام اسمیت شاهد بود. (کریمی اصفهانی، بی‌تا: 2) از سوی دیگر وقوع انقلاب صنعتی در میانه این قرن و تحولات شگرفی که موجب شد، به این ایده دامن زد.
 
با این حال در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم سوسیالیست‌ها و سایر منتقدان نظام سرمایه داری با تأکید بر ناعادلانه بودن این سیستم و بی‌ثباتی آن، این مکتب را با چالش‌های جدی روبه رو ساختند. با پیروزی انقلاب اکتبر 1917 روسیه و روی کار آمدن اقتصاد دولتی و متمرکز این انتقادات شکل جدی‌تری به خود گرفت. در اثر همین انتقادات کشورهای اقتصاد آزاد اصلاحات گسترده ای را اعمال کردند و میزانی از دخالت دولت را پذیرفتند.
 
براین اساس، دولت‌ها در نیمه اول قرن بیستم با این بهانه که سازوکار بازار و سیستم قیمت‌ها درتخصیص بهینه منابع و ایجاد حداکثر رفاه ناکارآمد هستند و نمی توانند نیازهای جامعه مانند تولید و عرضه کالاها و خدمات عمومی، ایجاد زیرساختهای اقتصادی، توزیع مناسب درآمدها، امکانات آموزشی و بهداشتی و عدالت اجتماعی را برآورده کنند، وارد اقتصاد شدند وتصدی بسیاری از فعالیتهای اقتصادی را برعهده گرفتند.
 
وقوع جنگ جهانی دوم و پس از آن داعیه بازسازی خرابی‌های ناشی از جنگ ضرورت دخالت دولت در ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را توجیه کرد. حاصل این دخالت‌ها در فعالیت‌های اقتصادی در مراحل اولیه رضایت‌بخش بود و در دهه های 1950 و1960 به رشد اقتصادی شتاب بخشید و بسیاری مشکلات، بی‌ثباتی‌ها وتنگناها را کاهش داد. (میرزاده و شهبازی و جواهری کامل 1388 :31) با این حال در دهه 1970 اتفاقاتی بین‌المللی موجب تجدید نظر در این سیاست‌ها شد.
 
رکود اقتصادی کشورهای صنعتی، ناکامی های مستمر سیاست‌های اقتصادی زمینه را برای رجعت به تئوری‌های کلاسیک فراهم کرد و ایده بازنگری در سهم و اندازه دخالت دولت و کارایی بیشتر بخش خصوصی نسبت به بخش دولتی را طرح کرد. فروپاشی امپراطوری سوسیالیستی در دهه 1990 و شکست سیاستهای دولت سالار ضرورت کاهش دخالت دولت و میدان دادن به بخش خصوصی را بیش از پیش تثبیت کرد.
 
از این رو، در دهه 1980 در انگلستان و پس از آن در سایر کشورهای صنعتی سیاست خصوصی سازی باب شد و پس از لختی توجه کشورهای در حال توسعه را نیز به خود جلب کرد تا به منظور رفع اختلالات اقتصادی خود سیاست خصوصی سازی را اتخاذ کنند.(Guriev & Megginson 2005:3) به این ترتیب خصوصی سازی از اواسط دهه 1980 از مهم ترین سیاست‌های تعدیل اقتصادی در کشورهای جهان است.http://datikan.com/articles/view/id:703
== نیازمندیهای «محیطی ==
=== اهداف استراتژیک ===