هو شی مین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
با فرض حسن نیت ویرایش 2.176.219.120 (بحث) خنثی‌سازی شد: بی منبع. (تل)
کمی ویرایش، ابرابزار/ لید بسیار کوتاه‌است
خط ۱:
{{کاربردهای دیگر|هوشی‌مین (ابهام‌زدایی)}}
{{Infobox Officeholder
| name = هوشی‌مین
| birth_name = '''نگوین تات تان'''
| nickname =
| image = Ho Chi Minh 1946 and signature.jpg
| caption = هوشی‌مین در سال ۱۹۴۵
| office = رییسرئیس کمیته مرکزی حزب کومنیست ویتنام
| president =
| term_start = فوریه ۱۹۵۱
| term_end = سپتامبر ۱۹۶۹
| predecessor = تشکیل
| successor = انحلال
| office1 =
| president1 = اولین [[رئیس جمهور]] [[جمهوری دموکراتیک ویتنام]]
| term_start1 = سپتامبر ۱۹۴۵
| term_end1 = سپتامبر ۱۹۶۹
| predecessor1 = تشکیل
| successor1 = [[تون دوک تانگ]]
| office2 = دومین [[نخست وزیر]] [[جمهوری دموکراتیک ویتنام]]
| president2 =
| term_start2 = سپتامبر ۱۹۴۵
| term_end2 = سپتامبر ۱۹۵۵
| predecessor2 =
| successor2 =
| birth_date = {{تولد|۱۸۹۰|۵|۱۹}}
| birth_place = Nghệ An Province،
| death_date = {{مرگ و سن|۱۹۶۹|۲|۹|۱۸۹۰|۵|۱۹}}
| death_place = [[هانوی]]{{-}}نارسایی قلبی
| nationality = {{پرچم|ویتنام}}
| residence =
| alma_mater =
| party = [[حزب کارگران ویتنام]]
| otherparty =
| spouse = Tang Tuyet Minh
| children =
| occupation = ، سیاستمدار
| profession =
|cabinet =
| religion =
|signature = Ho Chi Minh Signature.svg
|awards =
|website =
|footnotes =
}}
 
خط ۴۸:
([[۱۹۶۹ (میلادی)|۱۹۶۹]] - [[۱۸۹۰ (میلادی)|۱۸۹۰]]) انقلابی ویتنامی که رهبر [[کمونیست]] این کشور از [[۱۹۴۵ (میلادی)|۱۹۴۵]] تا [[۱۹۶۹ (میلادی)|۱۹۶۹]] و اولین [[رئیس‌جمهور]] [[جمهوری دموکراتیک ویتنام]] بود.
 
== زندگینامهزندگی‌نامه ==
'''هوشی‌مین''' با نام اصلی '''نگوین تات تان''' در ۱۹ مهٔ [[۱۸۹۰]] برابر با ۲۹ اردیبهشت ۱۲۲۹، در قصبه هوانگ ترو در ایالتنزدیکی لنگ سن به دنیا آمد. او سومین فرزند خانوادهخانوادهٔ اشخود بود. از همان عنفوان جوانی بحث‌های پدرش با رفقای وطن پرستش، و ستم گری‌های استعمارگران فرانسوی، او را لبریز از عشق به میهن و مردمش کرد. هوشی مین از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزین جوان دانشگاه‌ها را آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی (۱۹۰۵-۱۹۱۰۱۹۰۵–۱۹۱۰) و شکست جنبش‌های وطن پرستانه ـ که نتیجه دوری از اهداف سیاسی انقلاب ویتنام، یعنی کوتاه کردن دست استعمارگران فرانسوی و کسب استقلال ملی و از بین بردن روابط ارباب و رعیتی و پخش زمین به دهقانان، این وسیع ترینوسیع‌ترین نیروهای انقلابی خلق ویتنام بود- برای تدریس در [[ایالت فان تیت]] عازم [[سایگون]] شد، پس از مدتی زندگی در این شهر، هوشی مین که تمایلش به آرمان‌های آزادی و حقوق مدنی و دموکراسی و علوم جدید و تکنولوژی زیاد بود، به عنوان کمک آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا شد و از آنجا به آفریقا و آمریکا رفت.
 
در این مدت باغبانی، پیشخدمتی، عکاسی و غیره کرد تا زندگی را بگذراند و در همین ایام بی عدالتی سرمایه داریسرمایه‌داری را از نزدیک شاهد شد و خود لمس کرد. سفرهای او به کشورهای مستعمراتی آفریقا، ستم سرمایه داریسرمایه‌داری را به او نشان داد و وی را به این نتیجه رساند که سرمایه داری همه جا بی رحم و غیرانسانی است و همه جا طبقه کارگر و مردم زحمتکش تحت فشار و استثمار وحشیانه قرار دارند. در سال ۱۹۱۸، پس از پایان جنگ اول جهانی و پیروزی انقلاب در روسیه، او عریضه‌ای شامل ۸ ماده، تحت عنوان «حقوق ملل» به کنفرانسی که از کشورهای سرمایه داری پیروز برای تقسیم بازارهای دنیا در ورسای گرد هم آمده بودند، ارسال داشت و در آن خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. گرچه این عریضه همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند ولی هوشی‌مین ـ پس از آن که کنفرانس عریضه او را بی جواب گذاشت، این تجربه را بدست آورد که اظهارات امپریالیست‌ها راجع به آزادی و دمکراسی و حقوق بشر تنها کلمات شیرینی بودند که برای گول زدنگول‌زدن مردم تحت ستم از آن‌ها استفاده می‌شد.
'''هوشی‌مین''' با نام اصلی '''نگوین تات تان''' در ۱۹ مهٔ [[۱۸۹۰]] برابر با ۲۹ اردیبهشت ۱۲۲۹، در قصبه هوانگ ترو در ایالت به دنیا آمد. او سومین فرزند خانواده اش بود. از همان عنفوان جوانی بحث‌های پدرش با رفقای وطن پرستش، و ستم گری‌های استعمارگران فرانسوی، او را لبریز از عشق به میهن و مردمش کرد. هوشی مین از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزین جوان دانشگاه‌ها را آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی (۱۹۰۵-۱۹۱۰) و شکست جنبش‌های وطن پرستانه ـ که نتیجه دوری از اهداف سیاسی انقلاب ویتنام، یعنی کوتاه کردن دست استعمارگران فرانسوی و کسب استقلال ملی و از بین بردن روابط ارباب و رعیتی و پخش زمین به دهقانان، این وسیع ترین نیروهای انقلابی خلق ویتنام بود- برای تدریس در [[ایالت فان تیت]] عازم [[سایگون]] شد، پس از مدتی زندگی در این شهر، هوشی مین که تمایلش به آرمان‌های آزادی و حقوق مدنی و دموکراسی و علوم جدید و تکنولوژی زیاد بود، به عنوان کمک آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا شد و از آنجا به آفریقا و آمریکا رفت.
 
در این مدت باغبانی، پیشخدمتی، عکاسی و غیره کرد تا زندگی را بگذراند و در همین ایام بی عدالتی سرمایه داری را از نزدیک شاهد شد و خود لمس کرد. سفرهای او به کشورهای مستعمراتی آفریقا، ستم سرمایه داری را به او نشان داد و وی را به این نتیجه رساند که سرمایه داری همه جا بی رحم و غیرانسانی است و همه جا طبقه کارگر و مردم زحمتکش تحت فشار و استثمار وحشیانه قرار دارند. در سال ۱۹۱۸، پس از پایان جنگ اول جهانی و پیروزی انقلاب در روسیه، او عریضه‌ای شامل ۸ ماده، تحت عنوان «حقوق ملل» به کنفرانسی که از کشورهای سرمایه داری پیروز برای تقسیم بازارهای دنیا در ورسای گرد هم آمده بودند، ارسال داشت و در آن خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. گرچه این عریضه همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند ولی هوشی‌مین ـ پس از آن که کنفرانس عریضه او را بی جواب گذاشت، این تجربه را بدست آورد که اظهارات امپریالیست‌ها راجع به آزادی و دمکراسی و حقوق بشر تنها کلمات شیرینی بودند که برای گول زدن مردم تحت ستم از آن‌ها استفاده می‌شد.
 
[[پرونده:Nguyen Aïn Nuä'C (Ho-Chi-Minh), délégué indochinois, Congrès communiste de Marseille, 1921, Meurisse, BNF Gallica.jpg|بندانگشتی|راست|190px|۱۹۲۱]]
پس از انقلاب اکتبر در روسیه، پس از خواندن تزهای لنین دربارهدربارهٔ مسئله ملی و استعماری، هوشی مین چنان تحت تاثیرتأثیر قرار گرفت که تنها در اتاقش قدم می‌زد و با صدای بلند، چنان کهچنان‌که گویی توده‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهد، می‌گفت: «هموطنان ستمکش! اینست آنچه ما بدان احتیاج داریم. اینست راه ما به رهایی». سپس در سال ۱۹۲۰، در کنگره حزب سوسیالیست فرانسه در شهر [[تور (فرانسه)]] شرکت جست و به همراه بهترین مارکسیست‌های فرانسوی، حزب کمونیست فرانسه را بنیانگذاری کرد. به این ترتیب هوشی‌مین یکی از نخستین اعضای حزب کمونیست فرانسه و اولین ویتنامی کمونیست نیز بود. هوشی مین با کمک حزب کمونیست فرانسه و همراه تعدادی از وطن دوستان دیگر مستعمرات فرانسه، «اتحادیه بین مستعمرات» را تشکیل داد و خود به عنوان عضو کمیته مرکزی و عضو دایم این کمیته انتخاب گردید. او با نشر «[[روزنامه لوپاریا]]» و تهیه مقالات و اعلامیه‌ها (مانند «استعمار فرانسه در مقابل دادگاه») به مبارزه خود علیه استعمار ادامه می‌داد.
 
در سوگ مرگ لنین (۱۹۲۴) هوشی‌مین چنین نوشت:{{گفتاورد|«ما عمیقاً از فقدان غیرقابل جبران [[لنین]] متاسفیم و همراه با همه مردم دنیا در غم خواهران و براداران خود شریک هستیم. مع‌هذا ما معتقدیم [[کمینترن]] و بخش‌های آن در کشورهای مستعمره رهنمودها و توصیه‌های او را دنبال خواهد کرد. لنین زمانی که زنده بود، پدر ما، معلم ما، رفیق ما و راهنمای ما بود و حال ستاره راهنمایی است که راه انقلاب سوسیالیستی را به ما نشان می‌دهد».}} او در پرتو تزهای لنینی چنین اضافه می‌کرد: «سرنوشت دنیای پرولتری به مقیاس وسیعی به مستعمرات، که غذا و نیروی قدرت‌های امپریالیستی را تهیه می‌کنند، وابسته است. اگر ما بخواهیم امپریالیسم را شکست بدهیم، باید از قطع منافع آن در مستعمرات آغاز کنیم.»
 
پیروزی انقلاب اوت ۱۹۴۵ در ویتنام، این دید انقلابی هوشی‌مین را کاملاً به اثبات رسانید.رسانید؛ ولی این پیروزی به آسانی بدست نیامد. هوشی‌مین با دید روشنی که از هدف‌ها و نیروهای انقلابی داشت، نشان داد که دشمن اصلی خلق ویتنام امپریالیسم و عوامل داخلی آن‌ها یعنی فئودال‌ها هستند. او ایمان راسخی به سوسیالیسم علمی و به شکست ناپذیر بودن نیروی انقلابی توده‌های زحمتکش داشت.
 
[[پرونده:Giap-Ho.jpg|بندانگشتی|190px|۱۹۴۵]]
 
او می‌گفت: «قدم به قدم در راه مبارزه، با ترکیب کردن تعلیم تئوری [[مارکسیسم]] ـ [[لنینیسم]] و فعالیت‌های علمی، رفته رفته فهمیدم که تنها سوسیالیسم، تنها کمونیسم می‌تواند مردم زحمتکش دنیا را از یوغ بندگی رها سازد.» و برای سرنگون کردن حکومت استثمارگران و نمایندگان فئودال آن‌ها، وی درک کرده بود که تنها وجود یک حزب نیرومند مجهز به تئوری [[مارکسیسم]] ـ [[لنینیسم]] می‌تواند به چنین پیروزی برسد. این چنین بود که او در راه تشکیل چنین حزبی قدم پیش گذاشت. هوشی‌مین در سپتامبر ۱۹۲۴، پس از مدتی اقامت در [[اتحاد جماهیر شوروی]]، به [[کانتون]] در [[چین]] رفت و به سازماندهی در راه ایجاد حزب کمونیست مشغول شد. او منتخبی از جوانان را، که هسته رهبری حزب را بوجود آوردند، به نام «سازمان انقلابی جوانان ویتنام» متشکل کرد و «اتحادیه مردم ستمدیده آسیا» را، که دارای بخش ویتنامی نیز بود، پایه گذاریپایه‌گذاری کرد. وی با نشر هفته نامه‌ای بنام تان نی ان (جوانان) و نوشتن کتابی بنام «راه انقلاب» به تربیت تئوریک انقلابیون پرداخت. او داشتن خصایل انقلابی ـ مانند کوشایی، قناعت، از خود گذشتگی، مصمم بودن به تصحیح نقایص خود و پرهیز از لاف زنی و خودستایی، انطباق دادن حرف با عمل، راسخ بودن در اعتقادات انقلابی ـ را کافی نمی‌دانست و انقلابیون را به فراگرفتن تئوری [[مارکسیسم]] ـ [[لنینیسم]] و درک راه و روش انقلابی تشویق می‌کرد.
 
او همواره این جملات لنین را یادآوری می‌کرد: «بدون یک تئوری انقلابی هرگز یک جنبش انقلابی وجود نخواهد داشت. . . و فقط یک حزب که با تئوری پیشاهنگ رهبری می‌شود، می‌تواند نقش خود را به عنوان مبارز پیشاهنگ ایفا نماید.» او می‌دانست که انقلاب امر مشترک توده هاست و نه اقدام عده‌ای قلیل. انقلابیون باید آگاه باشند که کارگران و دهقانان نیروی اساسی انقلابند. او همچنین تاکیدتأکید می‌کرد که انقلاب ویتنام بخشی از انقلاب جهانی است که خط مشی کمونیسم بین‌المللی را دنبال کرده است. هوشی‌مین افکار انقلابی [[مارکسیتی]] ـ [[لنینیستی]] را به وسیله هفته نامه جوانان و «جاده انقلاب» ترویج می‌کرد.می‌کرد؛ ولی اختلافات سه سازمان کمونیستی ویتنامی ـ «حزب کمونیست هندوچین»، «حزب کمونیست آنام» و «فدراسیون کمونیست هندوچین» ـ که با وجود کار مداوم و بسیج توده‌ها، کار تبلیغاتی یکدیگر را بسختی مورد انتقاد قرار می‌دادند، روز به روز شدیدتر می‌شد. سرانجام هوشی‌مین، به عنوان نماینده کمینترن، توانست در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) کنگره وحدت را منعقد سازد. در این کنگره، که تحت ریاست او صورت گرفت، سه سازمان کمونیستی در یکدیگر ادغام و به سازمان واحدی بنام «[[حزب کمونیست ویتنام]]» تبدیل شدند. طرح برنامه و استراتژی و اساسنامه حزبی که بوسیله هوشی‌مین تهیه شده بود، در آنجا به تصویب رسید.
 
در پرتو رهنمودهای حزب کمونیست ویتنام، که خط مشی درستی را انتخاب کرده بود، ویتنام توانست در مقابل طوفان‌های سختی که در انتظارش بود، همانند صخره‌ای مقاومت کند. هوشی مین بارها تاییدتأیید کرده بود که نخست حزب باید مستحکم گردد. چه بسیار اعضا حزب که در جنبش انقلابی ساخته شده بودند.بودند؛ ولی فرصت برای مطالعه منظم تئوری [[مارکسیسم]] ـ [[لنینیسم]] و راه و خط مشی حزب و سیاست‌های آن را نداشتند. او از سویی به اعضا یادآوری می‌کرد که در جنبش کارگری فعالیت کنند و به عضوگیری بین [[پرولتاریا]] بپردازند از سوی دیگر پیشنهاد کرد که کمیته مرکزی حزب باید کمیته‌های مسئول جهت تبلیغ و تعلیم اعضای حزب تشکیل دهد و دوره‌های کوتاه جهت آموختن برنامه سیاسی و اساسنامه حزب و تربیت کادرها برپا کند. او شعار حزب را با خواست‌های عمده خلق ویتنام مانند استقلال ملی و آزادی‌های دموکراتیک و بهتر شدن شرایط زندگی و حق شرکت حزب در فعالیت‌های قانونی تلبیق کرد. او تاکیدتأکید می‌کرد که: «برای رسیدن به هدف‌های فوق باید کوشش کرد تا جبهه دمکراتیک ملی وسیعی تشکیل گردد. این جبهه نه تنها باید مردم هندوچین را . . . نه تنها مردم زحمتکش را، بلکه هم چنین وابستگان به بورژوازی ملی را نیز در برداشتهدربرداشته باشد.» در پرتو رهبری صحیح هوشی‌مین و کمیته مرکزی حزب، جنبش مبارزاتی توده‌ها برای آزادی‌های دمکراتیک و بهبود شرایط زندگی میلیون‌ها مردم را به خود جلب کرد و وجدان سیاسی آنان را بیدار ساخت. از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسی‌ها افتاد. کمی پیش از آغاز جنگ دوم جهانی، حزب کمونیست ویتنام به کار زیر زمینی پرداخته بود. هوشی‌مین در سال ۱۹۳۹ حمله [[ژاپن]] به [[ویتنام]] را پیش بینی کرده بود.
 
این حمله در اوت ۱۹۴۰ صورت گرفت. استعمارگران فرانسه ویتنام را دو دستی به ژاپنی‌ها تقدیم کردند. کمیته مرکزی حزب در نوامبر ۱۹۴۰ در هفتمین پلنوم خود مشخص کرد که امپریالیست‌های فرانسه و فاشیست‌های ژاپن دو دشمن مستقیم ویتنام هستند و وظیفه آمادگی برای قیام مسلحانه برای کسب قدرت را در پیش نهاد. هشتمین پلنوم کمیته مرکزی (مه ۱۹۴۱) به ریاست هوشی‌مین، به منظور گردآوری بخش‌های مهم و وسیع مردم و برای جلب همه نیروهای انقلابی، تصمیم به تاسیستأسیس «[[ویت نام دک لپ دونگ مین]]» (جامعه استقلال ویتنام) یا به اختصار «ویت مین» را گرفت. پلنوم تصمیم گرفت که بسیج توده‌ها در مبارزه انقلابی بنام ویت مین باشد ولی خصلت پیشاهنگی حزب نه تنها باید نگه داشته شود، بلکه همچنان که جبهه وسعت می‌یابد، نقش حزب باید مستحکم و تقویت گردد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی‌مین دستورالعمل‌هایی را برای تدارک قیام مسلحانه و بدست گرفتن قدرت صادر کرد، که مهمترین آنها در اسناد «جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون چو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. او در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی‌مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی [[چیانگ کای‌شک]] دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد. هوشی مین در شرایط فوق العادهفوق‌العاده بد زندان خیلی رنج کشید. او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می‌گوید: «سرسخت و بردبار هیپگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه جسماً در عذابم، روحیه‌ام تزلزل ناپذیر است . . .»
 
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دمکراتیک ویتنام گذاشته شد.شد؛ و بالاخره در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ در میدان بادین هوشی‌مین از طرف دولت بیانیه تاریخی استقلال را قرائت کرد. این بیانیه جوهر کارهای پیشین هوشی‌مین و ورقه زرینی در تاریخ مبارزات سرسخت و مستمر خلق ویتنام بود. در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی‌مین به عنوان ریاست جمهوری دمکراتیک ویتنام انتخاب گشت. در ۹ نوامبر همان سال، نخستین اساسنامه جمهوری دمکراتیک ویتنام تصویب شد. هوشی‌مین روز ۴ سپتامبر ۱۹۴۶ طی قرارداد موقتی با حکومت فرانسه، فرصت کافی به نیروهای ویتنامی برای تدارک مقاومت خلقی را داد. در ۱۹ دسامبر جنگ سراسری در تمام ویتنام درگرفت. هوشی‌مین طی فراخوانی، روز ۲۰ دسامبر ۱۹۴۶، خلق ویتنام را برای مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی دعوت کرد. در طول این جنگ عظیم، هوشی‌مین ده‌ها نامه به مسئولین حزب نوشت و طی کتابی به نام «[[بگذار ما سبک کارمان را بهبود دهیم]]»، سخن خود را با کادرها و اعضای حزب ادامه داد. وی به کادرها آموخت که وطن دوستی اصیل را با انترناسیونالیسم پرولتری، در هم آمیزد.
 
هوشی‌مین دیگر کشورهای جهان را در ژانویه ۱۹۵۰ برای به رسمیت شناختن جمهوری دمکراتیک ویتنام دعوت کرد. این دعوت وسیله اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی و دمکراتیک بزودی جامه عمل پوشید. در دومین کنگره حزب (ژانویه ۱۹۵۱) هوشی‌مین خاطر نشان ساخت که: «کنگره، کنگره مقاومت است و وظیفه اش به پیروزی رساندن کامل مقاومت.» وی در جمع بندیجمع‌بندی تجربه سیاست «اتحاد ملی وسیع» این شعار معروف خود را مطرح ساخت: اتحاد، اتحاد، اتحادی وسیع موفقیت، موفقیت، موفقیتی عظیم.
 
[[پرونده:Bundesarchiv Bild 183-48579-0009, Stralsund, Ho Chi Minh mit Matrosen der NVA.jpg|بندانگشتی|190px|۱۹۵۷]]
در جنگ میهنی علیه استعمارگران فرانسه، که در زمستان ۱۹۵۳ و بهار ۱۹۵۴ به شدیدترین حد خود رسیده بود، نیروهای ملی ویتنام توانستند همه جا نیروهای فرانسوی را شکست دهند، و بالاخره در پیروزی معروف دین بین فو (۲۶ نوامبر ۱۹۵۴) هوشی مین اعلام کرد که حاضر است با دولت فرانسه توافق سیاسی برمبنای احترام صمیمانه به استقلال واقعی ویتنام امضاء کند. به این ترتیب، پس از امضای [[موافقت نامه ژنو]] (۲۰ ژوئیه ۱۹۵۴) برای نخستین بار در تاریخ، یک کشور کوچک و ضعیف مستعمره، یک قدرت استعماری بسیار قوی را شکست داد و کمک به روند تلاشی سیستم استعماری امپریالیسم کرد. از سال ۱۹۵۴ امپریالیست‌های جدیدی جای استعمارگران سابق را گرفتند. با اجرای سیاست مداخله گرایانه و تجاوزکارانه، آمریکائیان خرابکاری خود را علیه موافقتنامه ژنو در ویتنام جنوبی آغاز کردند.
 
در سال ۱۹۶۰ قیام‌های هماهنگ در ویتنام جنوبی آغاز شد که منجر به تشکیل «جبهه ملی ویتنام جنوبی برای آزادی» در روز دسامبر ۱۹۶۰ گشت. فراخوان هوشی‌مین دربارهدربارهٔ تجاوزکاران آمریکایی چنین بود: «ممکن است جنگ پنج، ده بیست سال و یا بیشتر به طول انجامد. ممکن است هانوی و هانفونگ و بسیاری ار شهرها و کارخانه‌ها نابود گردد، ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد . . .» حماسه جنگ ویتنام علیه امپریالیسم آمریکا از اینجا آغاز شد. سرانجام نیز ماشین عظیم جنگی آمریکا در مقابل اراده خلقی کوچک، که به کمک بی شائبه مادی و معنوی کشورهای سوسیالیستی و قبل از همه و بیش از همه اتحاد شوروی تکیه داشت بزانو درآمد و در اول نوامبر ۱۹۶۸ دولت آمریکا، مجبور به پایان دادن بدون قید و شرط به بمباران و گلوله بارانگلوله‌باران تمام خاک جمهوری دمکراتیک ویتنام شمالی و مذاکره با نمایندگان [[جمهوری دمکراتیک ویتنام شمالی]] و [[جبهه ملی ویتنام جنوبی]] برای آزادی در کنفرانس چهارجانبه پاریس گشت. در بحبوبه جنگ خبر هولناکی به گوش جهانیان رسید.
 
[[پرونده:Ho Chi Minh Mausoleum 2006.jpg|بندانگشتی|190px]]
 
ساعت ۹ و ۴۷ دقیقه صبح روز ۳ سپتامبر ۱۹۶۹، هوشی مین در سن ۷۹ سالگی درگذشت. بیش از ۲۲۰۰۰ پیام و نامه تسلیت از ۱۲۱ کشور جهان و شخصیت‌های مهم به ویتنام ارسال شد. کمیته مرکزی حزب کمونیست ویتنام در طی فراخوانی چنین گفت: «رفیق هوشی‌مین، میهن دوست بزرگ، درگذشت. زندگی وی نمونه درخشان قهرمانی انقلابی، همبستگی رزمنده، سادگی، فروتنی، کوشایی، صرفه جویی، راستی ،راستی، درستی بود. نام وی مظهر درخشان تریندرخشان‌ترین تاریخ ملت ویتنام است.» گرچه هوشی‌مین نماند تا وحدت شمال و جنوب کشورش را به چشمان خود ببیند، ولی برای همیشه در قلب خلق‌های سراسر ویتنام خواهد زیست.
 
== جستارهای وابسته ==
سطر ۱۰۰ ⟵ ۹۹:
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:هو شی مین}}
 
[[رده:هو شی مین]]
[[رده:اهالی استان نه آن]]