زبان‌های سامی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۷:
 
== ریشه‌شناسی ==
زبانهای سامی یکی از پنج شاخه زبانهای آفریقایی-آسیایی هستند. به اعتقاد [[دیاکونوف]] منشامنشأ این زبانها دره [[رود نیل]]، [[حبشه]] تا منطقه [[کنعان (منطقه)|کنعان]] بوده و این زبانها از آنجا به سایر سرزمین‌ها گسترش پیدا کرده‌اند.<ref>http://www.sciencemag.org/cgi/content/full/306/5702/1680c</ref> در دوران باستان از این خانواده زبانی زبانهای [[اکدی]]، [[سریانی]]، [[زبان آشوری|آشوری]]، [[زبان عبری|عبری]] و [[آرامی]] از رونق خاصی برخوردار بودند. در دوران جدید تمامی این زبانها به نفع زبان عربی عقب‌نشینی کردند.
 
تا پیش از سال ۱۷۸۱ میلادی، کسی با نام سامی آشنایی نداشت و در مورد این زبان‌ها و این اقوام به صفت شرقی اکتفا می‌کردند. تا اینکه در سال ۱۷۸۱، اوگوست لودویک اشلوزر زبان‌هایی را که از [[مدیترانه]] تا [[فرات]] و از [[بین‌النهرین]] تا [[عربستان پیش از اسلام|عربستان]] رواج داشته و دارند به زبان‌های سامی نامزد کرد. سامی منسوب به [[سام بن نوح|سام]] پسر [[نوح]] است که ذکر هر دو در [[تورات]] آمده است. در اینکه سرزمین نخستین سامیان کجا بوده است نظریه‌های گوناگونی داده‌اند، لکن هیچ‌یک از صورت تئوری بیرون نیامده و به حقایق تاریخی نپیوسته است.
 
* گروهی از خاورشناسان از قبیل فن کرمر (Von Kremer)، گویدی (Guidi) و هومل (Hommel) زادگاه اقوام سامی را [[عراق]] و حوالی آن پنداشتند.
* [[نولدکه]] (Nöldeke) وگروهی دیگر از خاورشناسان، آفریقا را به عنوان نخستین سرزمین سامیان پیشنهاد کردند.
* نظریه دیگری که بیشتر مورد توجه نویسندگان معاصر عرب قرار گرفته آنست که برای اولین باراشپرنگر (Sprenger) و پس از او [[ابرهارد شرادر|اِبِرهارد شرادر]] (E. Schrader) عرضه داشتند. براساس این نظریه، سرزمین اصلی سامیان، عربستان و حتی [[ربع‌الخالی|ربع خالی]] تصور شده است.
* گروهی ارمنستان و گروهی سرزمین ([[اموریان|أمَوریان]]) را زادگاه سامیان دانسته‌اند. این سرزمین در حدود شام و نواحی فرات بوده است. .<ref>''راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب جاهلی''، ص ۲۵ تا ۲۸.</ref>
 
== دسته‌بندی ==
سطر ۲۴ ⟵ ۲۳:
* [[بابلی]]
 
== تاثیرتأثیر فارسی در زبان‌های سامی ==
دولت نیرومند [[هخامنشی]]، سرزمین‌های آباد و متمدن سامی‌نشین آن روزگار را، از [[بین‌النهرین]] تا فراسوی [[مصر]]، متصرف شد و مدتی چند برآن‌ها حکومت کرد. از سوی دیگر تسلط ایرانیان بر دنیای متمدن و اقوام متعددی که اجبارااجباراً با یکدیگر در نزاع بودند، استقراری به وجود آورد که در سایه آن، مردمان توانستند به فرهنگ و پدیده‌های آن بپردازند و روابط انسانی را در میان خویش گسترش دهند؛ و نیز سیاست هخامنشیان با اقوام سامی‌نژاد، خاصه یهودیان، آنچنان بود که ایشان را به سوی خود جلب می‌کرد. احترام تقدس‌آمیز یهودیان نسبت به [[کورش هخامنشی]] سخت معروف است. به دلیل آن استقرار و این روابط دوستانه، مقدار واژه‌هایی که در زمان هخامنشی و اوائل [[اشکانی]] به ادبیات [[تلمود]]ی راه یافته بسیار فراوان‌تر از کلمات قرضی در دوران‌های دیگر است. از آنجا که ادبیات و دین یهود در میان بسیاری از اقوام کهن رواج یافته بود، کلمات فارسی از این راه توانستند به دیگر زبان‌های سامی نیز نفوذ کنند. این انبوه کلمات فارسی، بی‌تردید میراث زبان آرامی شاهی است که برای دیگر لهجه‌های سامی به جای مانده است.
علاوه بر این دسته کلمه، گروه عظیمی نیز در دوران‌های بعد مستقیمامستقیماً از راه پارسی باستان و پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی وحتی [[فارسی دری]] به زبان‌های آرامی رفته‌اند، زیرا روابط ایران با سامی‌ها در هیچیکهیچ‌یک از دوران‌های تاریخ قطع نگردیده است. برخی از کلمات فارسی معرب نیز از راه زبان‌های آرامی به عربی رفته‌اند، نه مستقیمامستقیماً از زبان فارسی.<ref>''راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب جاهلی''، ص ۹۳ و ۹۴.</ref>
 
== منابع ==