دکتر پاسکال: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +مرتب+تمیز (۱۴.۷ core): + رده:رمانهای واقعشده در پروانس |
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز اصلاح پیوند> نانا > نانا (رمان) (به درخواست کاربر:Yamaha5) دلیل:وپ:داپ |
||
خط ۲۷:
== تشریح و تکوین کتاب ==
دکتر پاسکال آخرین رمان از سری مجموعه خانوادهٔ روگُنها است که اولین آن [[ثروت روگنها]] است. زولا در برنامه ریزی خود تصمیم داشته که این سری را در ۱۰ رمان خلاصه کند؛ ولی با نوشتن [[نانا (رمان)|نانا]] در سال ۱۸۸۰، تمایل مییابد تا هر چه بیشتر برنامه کارش را پر بارتر و حجیم تر گرداند. وی هنگامی که به نوشتن دکتر پاسکال مشغول میگردد بیست سال پیرتر شده و تجربیات ذیقیمتی کسب کرده است. او دیگر زولائی نیست که ثروت روگنها را نوشت، او ریز بین تر شده و میداند که توقع خوانندگانش نیز متحول تر گردیده. از سوئی تغییرات عظیمی از جهت [[فلسفه]]، [[سیاست|سیاسی]] و حتی [[مذهب]]ی کرده است. زولا به رغم تمام بدبینی هائی که در وجودش موج میزند، هنگامی به نوشتن آخرین رمان خانواده روگنها همت میگمارد که مادرش را از دست داده است و در همان سال دوست نزدیکش [[فلوبر]] چشم از جهان فرو بسته است. در این زمان [[ترس]] و وحشت زولا را دگرگون مینماید. زولا دیگر قانع نمیشود تا به آثاری بپردازد که در ردیف نوشتههای قبلی قرار گیرد. او به ناشر خود میگوید بالاخره علم در جائی باید معرفی شود. به همین جهت نیز در رمان دکتر پاسکال از تمام اطلاعات و تحقیقات خود بهره میگیرد و اعتراف میکند که میخواهم با نوشتن رمان دکتر پاسکال تمام مفاهیم فلسفی این سری را خلاصه کنم. پاسکال در حقیقت همان زولای دانشمند است زیرا نویسنده در تاریخ ۲۵ ژانویه ۱۸۹۲ قبل از به پایان رساندن کتابش به سانتن کولف که محرم راز رمانهایش محسوب میشود اظهار میکند: من در حال نوشتن آخرین رمان از سری روگن - ماکار هستم که از جهت تاریخی، علمی و حتی فلسفی به انتهای خط راه مییابد. زولا در زمستان ۱۸۹۲ دکتر پاسکال را قلم میزند. او پیر شده است و از پای افتاده است. در حقیقت ترس از [[مرگ]] بر او چیره شده است.
== نام گذاری کتاب در تبعید ==
|