[[پرونده:Hel (1889) by Johannes Gehrts.jpg|بندانگشتی|هل، توسط یوهانز گرتز ۱۸۸۹]]
'''هل'''، '''هلا''' یا '''هولدا'''، در [[اساطیر اسکاندیناوی]] ملکه و فرمانروای [[هلهایم]]، سرزمین مردگان و یکی از [[کیهانشناسی نورس|نه جهان]] واقع در اساطیر اسکاندیناوی است. بر طبق مجموعه [[ادای منثور]] که بیشترین توضیحات را دربارهٔ منشاءمنشأ و خاستگاه این ایزدبانو ارائه میدهد، او کوچکترین فرزند ایزد شرارت [[لوکی]] و غولی مؤنث به نام آنگربودا بود. لوکی و آنگربودا صاحب سه فرزند شدند، اولین فرزند گرگ غولپیکر [[فنریر]] نام داشت، دومین فرزند [[یورمونگاند]] مار جهانی میدگارد، و سپس آخرین آنها تنها ''هل'' نام گرفت. او معمولاً به عنوان عجوزهای وحشتناک، نیمه زنده و نیمه مرده با حالتی افسرده و غمانگیز توصیف میشود. صورت و بدنی همانند زنی ترسناک داشت، اما پاهایی پوسیده و لکهدار به شکل جسد داشت. به دستور [[اودین]]، خدایان مأمور شدند هل و برادرانش را از تالار آنگربودا بربایند و به [[آسگارد]] برگردانند. خدایان او را در جهان زیرزمینی میافکنند و مسئولیت توزیع کسانی را که نزدش فرستاده میشوند (همانند گناهکاران و افرادی که براثر بیماری و کهولت سن جان خود را از دست دادهاند) را به عهده میگیرد. تالاری با دیوارهای بسیار بلند و دروازههای بسیار زیاد واقع در هلهایم با نام «Eljudnir» داشت، که خانه مردگان به شمار میرفت و نوکرانی با نام گنگلاتی و خدمتکارانی با نام گنگلوت (هر دو به معنی کند و تنبل) برایش کار میکردند. او نقشی کلیدی در افسانه [[بالدر]] و تلاش برای رستاخیزی او ایفا میکند.<ref>[http://www.pantheon.org/articles/h/hel.html هل نوشته میکا اف. لیندمنز.] آخرین ویرایش در ۲۷ دسامبر ۱۹۹۸ - بازدید در ۱ ژوئن ۲۰۱۴</ref><ref>[http://www.angelfire.com/journal/ofapoet/hel.html هل ایزدبانوی مردگان در اساطیر اسکاندیناوی] - بازدید در ۱ ژوئن ۲۰۱۴</ref>