میولنیر: تفاوت میان نسخه‌ها

[[پرونده:Mjollnir.png|بندانگشتی|نقاشی از پتک ثور به شکل آویز (طول ۴.۶۴٫۶ سانتی‌متر) متعلق به [[عصر وایکینگ‌ها]]، یافته شده در [[اولاند]]، سوئد.]]

'''میولنیر''' (به [[زبان نروژی باستان]]: Mjölnir) در [[اساطیر اسکاندیناوی]]، چکش یا پتکی متعلق به [[ثور (اساطیر)|ثور]]، ایزد نام‌دار آذرخش است. ''میولنیر'' به عنوان یکی از مخوف‌ترین سلاح‌ها در اساطیر نوردیک به شمار می‌رود که حتی قادر به تخریب کوه‌ها نیز بود. چکش ثور نامش با آذرخش پیوند دارد؛ ثور با این سلاح از [[آسگارد]] در برابر دشمنان دفاع می‌کرد. وقتی مسیحیت به شمال اروپا راه یافت، نماد مسیحی صلیب با نماد پتک نمودار کیش ثور، آمیخت. این طلسم نقره‌ای را احتمالاً به عنوان افسون خوشبختی به تن می‌بستند. این چکش قابلیت اصابت به هر هدفی را داشت و پس از برخورد به خودی خود به سوی دست راست ثور باز می‌گشتبازمی‌گشت. ثور با این سلاح نیروهای شر را از تهاجم باز می‌داشتبازمی‌داشت و نگاهبان ایزدان و آدمیان بود. ثور علاوه بر این چکش، کمربندی هم داشت که وقتی آن را به کمر می‌بست، قدرت او را دوچندان می‌کرد و نیز صاحب یک جفت دستکش آهنی بود که بدون آن نمی‌توانست از چکش استفاده کند.<ref>کتاب اساطیر جهان، سرویراستار: ویلیام داتی. شابک: ۲-۴۵-۸۳۳۲-۹۶۴-۹۷۸</ref>

در روایت‌های اسطوره‌ای دستهٔ این چکش کوتاه و در روایتی از [[ساکسو گراماتیکوس|ساکسو]] این چکش در نبرد ایزدان می‌شکند و در داستانی دیگر از همین راوی، از دلیل کوتاه شدن دستهٔ ''میولنیر'' سخن می‌گوید. همچنین منشاءمنشأ ساخت این چکش در [[اسکالدزکاپارمال]]، دومین بخش از مجموعه متون [[ادای منثور]] اثر اسنوری استورلوسون یافت می‌شود. در این داستان [[لوکی]] مصروع و در یکی از غش‌هایش موهای زرین [[سیف (اساطیر نورس)|سیف]] همسر ثور را می‌برد و با بازگشت به حالت عادی از ترس ثور از دو [[دورف (اساطیر)|دورف]] زرگر به نام‌های بروکر و ایتری (یا سیندری)، پسران ایوالدی می‌خواهد که طلا را طوری شکل دهند که به خوبی تارهای موی سیف شوند و چنان سحر و جادویی در آن بکار برند که بر روی سر او شروع به رشد کنند. دورف‌ها سفارش لوکی را انجام می‌دهند و هم زمانهم‌زمان با این کار دو اثر ارزشمند برای ایزدان می‌سازند: یک کشتی عجیب برای [[فریر]] که در کیسه‌ای جا می‌گیرد و یک نیزه به نام گونگنیر برای [[اودین]].

در ادامه داستان ایزدان دو دورف زرگر دیگر می‌یابند تا با دورف‌های لوکی به رقابت پردازند و لوکی شرط می‌بندد که اگر آنان برنده شوند حاضر است سر خود را بدهد. سپس این دورف‌ها [[گولین‌بورستی|گرازی طلایی]] برای فریر و حلقهٔ بزرگی از جنس طلا به نام [[دروپنیر]] برای اودین که در طول نه روز، هشت حلقهٔ جدید همانند خود می‌ساخت و چکشی برای ثور می‌سازند که بعد از پرتاب به دست پرتاب کننده باز می‌گرددبازمی‌گردد. در این بین لوکی به شکل پشه‌ای در می‌آید و پلک چشم دورف‌ها را برای موفق نشدن نیش می‌زند. بر اثر نیش پشه خون از چشم بروکر جاری می‌شود و بدلیلبه دلیل پاک کردن چشمش به اندازه کافی وقفه در دمیدن او ایجاد می‌شود. اما در انتها آنان در کار خود موفق می‌شوند و تنها بر اثر نیش پشه دستهٔ چکش ثور کوتاه می‌شود. دسته چکش کوتاه‌تر از چیزی شد که دو برادر دورف انتظار داشتند و بدین سبب چکش را تنها توسط یک دست می‌توان در اختیار گرفت.

بدین ترتیب لوکی شرط را می‌بازد و دورف‌ها بر آن می‌شوند که سر او را ببرند اما زمانی که لوکی می‌گوید برای بریدن سرش آن‌ها باید گردن او را ببرند و او بر روی گردن خود شرط نبسته است، دورف‌ها که راهی برای سر بریدن او نمی‌یابند از این کار چشم‌پوشی می‌کنند و به جای آن لب‌های لوکی را به هم می‌دوزند تا برایش درس عبرتی شود. ساختهٔ این دورف‌ها نماد ایزدان و در عصر وایکینگ از نقش و نمودهای کوچک و تزیینی آن به عنوان طلسم استفاده می‌شد. اسنوری از ویژگی‌های چکش ثور می‌گوید که می‌تواند کوچک شود و درون گریبان جامه مخفی شود. همچنین موهای زرین سیف در دوره وایکینگ‌ها از وی ایزدبانویی پدید می‌آوردپدیدمی‌آورد و از دید برخی مفسرین موهای زرین سیف نماد غلات رسیده است.<ref>Scandinavian Myhtology, C 1987. Davidson, Hilda Roderick Ellis</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://norse-mythology.org/tales/loki-and-the-dwarves/ |عنوان = The Creation of Thor’s Hammer | ناشر = norse-mythology |تاریخ = |کد زبان=en | تاریخ بازدید = February 28, 2016}}</ref>

File:Tórshavn Insigna.svg|<!--The insignia of [[توشهاون]],، capital of the Faroe Islands, shows Thor's hammer.-->