فلورانس نایتینگل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۶) +مرتب+تمیز (۱۲.۵ core): + رده:آزادمردان شهر لندن
Gholaghabijan (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب: برخی خطوط با فاصله آغاز شده‌اند
خط ۳۶:
پدرش [[ویلیام ادوارد شور]] یکی از اعضای اشراف زاده دربار به شمار می‌رفت و فلورانس کوچک، در یک خانه بزرگ و راحت دوران کودکی خود را گذراند. در نامه‌های محرمانه‌ای که از او یافت شده نوشته «از کودکی برای خدمت به بیماران و بی‌پناهان الهاماتی از سوی خداوند به قلبم می‌رسید.» او بر خلاف خواست خانواده‌اش، علاقه زیادی به درمان بیماران و پرستاری داشت و تصمیم به پا گذاردن در این راه گرفت به گفته خودش از دوران کودکی همواره ندایی از جانب خداوند به گوش او می‌رسیده است و شبها هرگز خواب نداشته تا زمانی که صبح فرا می‌رسیده است خودش می‌گفت صدایی آرام مرتباً می‌گفت ای فلورانس کوچک آینده تو تماماً در خدمت بیماران سپری خواهد شد تو سرنوشت مرگبار بیماران را دگرگون خواهی کرد تو مکتبی را پایه‌گذاری خواهی کرد که سرنوشت مرگبار بیماران را دگرگون خواهد ساخت ای فلورانس کوچک بپا خیز و بیدار باش
 
در سال ۱۸۵۳ کهبا آغاز جنگ کریمه میان [[ترکیهامپراتوری عثمانی]] و [[روسیه]] آغاز شد، فرانسه و انگلیسانگلستان به یاری ترکیهعثمانی شتافتند و سربازان خود را به جنگ اعزام کردندفرستادند. در آن زمان تیتر روزنامه‌های تایمز لندن خبر از [[جنگ]] و توصیف اوضاع وخیم بیمارستانهای نظامی انگلیس می‌داد. در این گزارشها آمده بود تنها ۲۰پرستار در جبهه‌ها فعالیت می‌کنند، [[بیمارستان]]ی وجود ندارد و حتی باند برای پانسمان هم نیست. با انتشار این گزارش‌های،گزارش‌ها، فلورانس از وزیر جنگ انگلیس درخواست وسایل و امکانات بهداشتی کرد و سپس با همراهی ۳۴پرستار زن با شجاعت تمام پا به اعماق خاک ترکیه گذاشت و به یاری مجروحان شتافت.
 
فلورانس با چهره‌ای آرام‌بخش برای اینکه سربازان دست از [[می‌گساری]] بردارند، اتاقی برای مطالعه و بازی‌های سالم آنان راه انداخت.