ادوآرد برنشتاین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Kaveh masajedi (بحث | مشارکت‌ها)
اضافه کردن مطالب از مقاله اندیشه های سیاسی قرن بیستم. حسین بشیریه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Kaveh masajedi (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۷:
'''ادوآرد برنشتاین''' ({{آلمانی|Eduard Bernstein}} زاده ۶ ژانویه ۱۸۵۰- درگذشته ۱۸ دسامبر ۱۹۳۲) نظریه‌پرداز و سیاست‌مدار سوسیال دموکرات آلمانی، عضو [[حزب سوسیال دموکرات]] و بنیان‌گذار سوسیالیسم تکاملی یا رفرمیسم بود. او با انتقاد به [[مارکسیسم ارتدکس]] به عنوان چهره اصلی [[مارکسیسم تجدیدنظرطلب]] معروف گشت. بستر اصلی تجدیدنظرطلبی همچون مارکسیسم ارتدکسِ [[کائوتسکی]] [[جنبش سوسیال دموکراسی آلمان]] بود.<ref>حسین بشیریه، تاریخ اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم: اندیشه‌های سیاسی مارکسیستی، تهران: نشر نی، ۱۳۷۶، ص ۴۴.</ref> تجدیدنظرطلبان به اصلاح و تکامل تدریجی در امور جامعه و عدم ضرورت [[انقلاب|انقلاب سیاسی]] اعتقاد داشتند. این همان موضوعی است که برنشتاین در کتاب سوسیالیسم تکاملی (۱۸۹۹) از آن سخن به میان می‌آورد.<ref>حسین بشیریه، همان کتاب، ص ۴۵.</ref> اندیشه‌های برنشتاین با انتقادات شدید مارکسیست‌هایی چون [[کائوتسکی]]، [[پلخانف]] و [[رزا لوگزامبورگ]] روبرو شد و به عنوان انحراف از مارکسیسم و سوسیال دموکراسی قلمداد شد.<ref>حسین بشیریه، همان کتاب، ص ۴۶.</ref>
 
برخی از اندیشه های ادوارد برنشتاین:
 
باور برنشتاین به تداوم سرمایه داری بر خلاف پیش بینی های مارکس به دلیل عدم وقوع بحران های اقتصادی و افزایش سطح رفاه در جامعه.
 
نقد مارکس به دلیل عدم توجه به ماهیت کنترلی و مدیریتی سرمایه داری و تداوم سرمایه های کوچک به دلیل خصلت تقسیم کار در جامعه مدرن.
 
انتقاد برنشتاین بر نظریه اقتصادی و ارزش اضافی مارکس، مبنی بر آنکه ارزش کار پرولتاریا صرفا بر حسب دستمزد معیشتی کارگر و ارزش اضافی سرمایه دار تعیین نمی گردد و عواملی چون تقاضا، میزان پیچیدگی، مهارت کارگر و تکنولوژی در آن دخیل هستند.
 
انتقاد از مبانی فلسفی مارکسیسم داروینیستی و یا دفاع از دیالکتیک جامعه بر طبیعت. به نظر او سوسیالیسم یک فرآیند اختیاری و انتخابی است که تحقق آن بدون عملگرایی و اراده افراد غیر ممکن است. وی همچون "پلخانف" به نقش تاریخ ساز اراده و "فرد" تاکید داشت به عبارتی دیگر با نفی غایت فرجام گرایانه اندیشه هگل که به معنای اجتناب ناپذیری تحول تاریخی به گونه ای طبیعی و نهایی است، بر آن بود که سوسیالیسم فرآیندی است که خلق آن نه به وسیله ی ماتریالیسم دیالکتیک بلکه به وسیله ی افراد و حرکت عملی آنان ممکن است.
انتقاد از مبانی فلسفی مارکسیسم پزیتیویستی یا دفاع از دیالکتیک جامعه بر طبیعت. به نظر او سوسیالیسم یک فرآیند اختیاری و انتخابی است که تحقق آن بدون عملگرایی و اراده افراد غیر ممکن است.
 
انتقاد از مبانی فلسفی مارکسیسم داروینیستی و یا دفاع از دیالکتیک جامعه بر طبیعت. به نظر او سوسیالیسم یک فرآیند اختیاری و انتخابی است که تحقق آن بدون عملگرایی و اراده افراد غیر ممکن است. وی همچون "پلخانف" به نقش تاریخ ساز اراده و "فرد" تاکید داشت به عبارتی دیگر با نفی غایت فرجام گرایانه اندیشه هگل که به معنای اجتناب ناپذیری تحول تاریخی به گونه ای طبیعی و نهایی است، بر آن بود که سوسیالیسم فرآیندی است که خلق آن نه به وسیله ی ماتریالیسم دیالکتیک بلکه به وسیله ی افراد و حرکت عملی آنان ممکن است.
 
باور به استقلال نسبی روبنا و نقش تعیین کننده و فزاینده آگاهی، ایدئولوژی و اخلاق در جامعه سرمایه داری و همچنین اعمال انگیزه های اخلاقی و عدالت طلبانه برای اصلاح جامعه سرمایه داری در جهت احیای حقوق پرولتاریا.
 
باور برنشتاین به تلفیق اصل "امر مطلق نامشروط" فلسفه کانت با سوسیالیسم و تکمیل آن به وسیله غایات اخلاقی و نه صرفا مادی و پوزیتویستی.