فخرعظمی ارغون: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
افزودن منابع |
افزودن متن |
||
خط ۵۹:
عبدالله خان دودانگه هفتهای یک روز میآمد و در اتاق مجاور که به اتاق دیگر راه داشت مینشست و گوشهها و تصنیفها را میخواند و فخر در اتاق خود همه را با تار مینواخت و اگر اشتباه میکرد، استاد از اتاق مجاور اشتباه او را یادآور میشد و به این ترتیب پس از مدتی با موسیقی آنچنان درآمیخت که در روزگار انزوا و تنهایی پناهگاه روحی و مونس تنهاییاش شد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
فخرعظمی در سال 1296، در حالی که 19سال بیشتر نداشت تصنیف زیر را سرود و عبدالله دوامی در دستگاه سهگاه روی آن آهنگ ساخت.
*زلف پ خم و چین را بر رخ از چه افکندی
*جمع یک جهان دل را از چه رو پراکندی
*با تبسم شیرین زان لبان چون یاقوت
*رونق شکر بردی شور در دل افکندی
*چون به دامنت جانا دست مینیارم زد
*چاره نیست جز مردن،اندر آرزومندی...
فخر بیشتر متناسب با شرایط اجتماعی روز شعر مینوشت و یادآور سرودههایش شاعران انقلاب مشروطه بودند که شور و هیجان زیادی در آن وجود داشت.
|