خصلت آروماتیکی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
منبع؟
Hirbod (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: افزودن نویسهٔ تکراری ویرایشگر دیداری
خط ۳۵:
برخی از مشتقات بنزن، نام مخصوص به خود دارند، مثلاً هیدروکسی بنزن را فنول (C6H۵OH)، متوکسی بنزن را آنیزول (C6H۵OCH3)، متیل بنزن را تولوئن (C6H۵CH3)، ایزوپروپیل بنزن را کیومن و آمینوبنزن را آنیلین می‌گویند.
 
نام سیستماتیک یا آیوپاک در مورد مشتق­های بنزن کمتر متداول است زيرا اين ترکیب¬ها سالهاست که به عنوان واکنشگرهای صنعتی به کار می‌روند. برای نامگذاری خیلی از مشتقاتمشتق­های بنزن، نام گروه یا استخلاف به صورت پیشوند بر کلمه بنزن افزوده می‌شود. مثلاً فلوئورو بنزن، ترسیوبوتیل بنزن، نیتروبنزن، سیکلوپروپیلاتيل بنزن نمونه‌هایی از این نوع هستند. جهت نامگذاری مشتقات دو استخلافی بنزن. لازماز استپیشوندهای اورتو ، متا یا پارا (که محل استخلافهااستخلاف­ها ازرا پیشوندمشخص [[اورتو]]مي­كنند)، [[متا]]استفاده یامي­شود. [[پارا]]اغلب استفادهبجای شود؛کلمات مذكور به عنوانطور مثال،اختصار اورتواز دی‌متیلعلائم( بنزن،اورتو= متاo)و دی‌متیل(پارا بنزن،=p) پاراو( دی‌متیلمتا=m) بنزناستفاده می‌کنند.
 
البته در روش آیوپاک برای مشخص نمودن موقعیت استخلاف­های بنزن از شماره استفاده مي­شود. وقتی سه یا بیش از سه استخلاف بر روی حلقه بنزن باشد برای مشخص کردن موقعیت استخلافها از شماره استفاده می‌شود. شماره­گذاري بايد به نحوي انجام شود كه مجموع اعداد بكار رفته حداقل باشند.همچنين ترتيب نوشتن اسامي استخلاف­ها بر اساس حروف الفبا مي­باشد. اگر خود حلقه بنزن به عنوان یک استخلاف بر روی یک مولکول قرار گيرد، در نامگذاری از كلمه فنيل (Ph) استفاده می‌شود. نامگذاری گروه فنیل مانند یک گروه آلکیل می‌باشد.
 
== خواص فیزیکی ترکیبها آروماتيك ==
نقطه ذوب برای مشتق­های بنزن، نسبت به ترکیب­های آلیفاتیک مشابه، بالاتر است. به نظر مي­رسد در اين دسته از ترکیب¬ها به علت شكل­گيري ساختارهاي متقارن­تر اين اتفاق رخ مي­دهد. به طریق مشابه، بنزن­های دو استخلافی پارا متقارن­تر از ایزومرهای مشابه اورتو و متا می‌باشند و از این رو در دماهای بالاتری ذوب می‌شوند.
نقطه جوش عمدتاً تحت تاثير قطبت است. برای مثال نقطه جوش دی کلروبنزن از ممان دو قطبی آنها تبعیت می‌کند. پارا- دی بروموبنزن متقارن است و ممان دو قطبی صفر دارد و نقطه جوش کمتری نسبت به متا-دی­بروموبنزن را داراست. نفاط جوش آنلين و فنول نيز به علت ايجاد پيوندهاي هيدروژني (هرچند مختصر) نسبت به ترکیب¬ها هم وزن خود بالاتر است.
 
== واکنشهای آروماتیک­ها: استخلافی الکتروندوست ==
تفاوت واكنش­هاي بنزن دراين است كه به جای واکنش افزایشی، واکنش استخلافی انجام می‌دهد. اتمهاي هيدروژن در بنزن از موقعيت يكساني نسبت به هم برخوردار هستند و از جايگزيني هريك از اتم­هاي هيدروژن با يك الكتروندوست محصول مشابهي بدست خواهد آمد. چنین واکنشی را «واکنش استخلافی الکترون¬دوست آروماتیک» گویند. این نوع واکنش­ها می­تواند با انواع الکترون دوست‌ها انجام گیرد. به طور كلي واكنش­هاي جانشيني الكتروندوستي در دو مرحله انجام مي­گيرند. مرحله اول كه شامل افزايش الكتروندوست به حلقه آروماتيك است. در اين مرحله كه مرحله تعيين­كننده سرعت نيز مي­باشد، جزء الكتروندوست به حلقه بنزني اضافه شده و آروماتيستي حلقه كه عامل اصلي پايداري است، از بين مي­رود. از اين رو واكنش شديداً گرماگير مي­باشد. كربوكاتيون بدست آمده داراي يكسري فرم­هاي رزونانسي می­باشد. مرحله دوم بسيار سريع رخ مي­دهد و شامل حذف پروتون توسط گونه بازي مي­باشد كه در نتيجه آن حالت آرماتيستي به مولكول باز مي­گردد. در واقع واکنش­های جانشینی الکتروندوستی، همانند افزایش الکتروندوستی، یک فرایند چند مرحله­ای هستند که در آن یک کربوکاتیون واسطه­ای دخالت دارد. مرحله تشکیل کربوکاتیون، مرحله­ی کند و تعیین­کننده سرعت واکنش می­باشد. در مراحل بعدی، کربوکاتیون حاصل با از دست دادن پروتون به ترکیب پایدار تبدیل می­گردد.
 
=== هالوژن­دار شدن بنزن ===
واکنش استخلافی الكتروندوستي بنزن با هالوژن­ها نيازمند حضور یک کاتالیزور اسیدلویس (مثل FeCl<sub>3</sub> يا FeBr<sub>3</sub>) مي­باشد. مکانیسم واکنش به صورت زیر است. همان گونه که قبلاً نیز اشاره کردیم، اسید لوئیس زوج الکترون می­پذیرد. وقتی از Br<sub>2</sub> در حضور FeBr<sub>3</sub> استفاده می­کنیم، همانند اسید و باز لوئیس عمل می­کنند و در نتیجه کمپلکسی حاصل می­گردد که در آن پیوند Br-Br قطبی می­شود و یکی از برم­ها خاصیت الکتروندوستی پیدا می­کند. مرحله اضافه شده الکتروندوست به حقله بنزن مرحله­ی کند و تعیین­کننده سرعت واکنش است که در نتیجه آن ساختار آروماتیک حلقه از بین می­رود. در این مرحله حدواسط کاتیونی غیرآروماتیک،کاتیون هگزادی­اِنیل، حاصل می­شود. در مرحله آخر، FeBr<sub>4</sub> تشکیل شده در مرحله قبل، همانند یک باز عمل می­کند و با جذب یک پروتون از حدواسط، نه تنها باعث می­شود حلقه بنزن مجدداً خاصیت آروماتیک خود را بدست آورد، بلکه کاتالیزور اولیه، FeBr<sub>3</sub> ، نیز مجدداً آزاد می­گردد. كلردار شدن بسيار شبيه به برم­دار شدن مي­باشد. كلر نيز همانند برم، به اندازه کافي قدرت الکتروندوستي ندارد تا به حلقه بنزن حمله کند. ولي در حضور کاتالیزور اسيد لوئيس اين واكنش رخ مي­دهد.
 
== نیترودار کردن بنزن ==
از آنجایی که در شرایط معمول، نیتروژن موجود در HNO<sub>3</sub> ، قدرت الکتروندوستی ندارد و همانند واکنش بنزن با هالوژن­ها باید ابتدا فعال­سازی روی اسیدنیتریک انجام شود. در واكنش نيتراسيون بنزن، از اسیدنیتریک گرم و غلیظ در حضور اسید سولفوریک (به عنوان كاتاليزور)استفاده مي­شود. گونه الکتروندوست دراين واكنش يون نيترونيوم (NO<sub>2</sub><sup>+</sup>) است و همانطور كه در بالا نشان داده شده است، از واکنش اسيدنيتريک و اسيد سولفوريک بدست مي­آيد. يون نيترونيوم الکتروندوست بسيار قوي محسوب مي­شود که عملاً با حلقه بنزن وارد واکنش می­شود. در اثر این واکنش، حالت آروماتیک حلقه از بین می­رود و حدواسطی با بار مثبت ایجاد می­گردد. در مرحله آخر، آنیون <sup>-</sup>HSO<sub>4</sub> در قالب یک باز از حدواسط کاتیونی یک پروتون جذب می­کند و حلقه بنزن و اسیدسولفوریک مجدداَ تشکیل می­گردند. به طور خلاصه واكنش بدين گونه است.
 
=== سولفوناسيون بنزن ===
به وسیله اسیدسولفوریک غلیط و حرارت می­توان طی یک واکنش جانشینی الکتروندوستی، بنزن را به بنزن یولفونیک اسید تبدیل کرد. مرحله اول شامل یک تعادل اسید و باز بین دو مولکول اسید سولفوریک می­باشد که در نتیجه آن گوگردتری­اکسید، SO<sub>3</sub>، که جزء الکتروندوست می­باشد تولید می­گردد. در مرحله بعدی SO<sub>3</sub> به حلقه بنزن اضافه می­گردد و در نهایت بنزن سولفونیک اسید تولید می­گردد. این واکنش در دمای اطاق پیش نمی­رود، لذا برای غلبه بر این مشکل از شکل فعال­تر شده اسیدسولفوریک با نام اسیدسدلفوریک دودکننده، اولئوم، استفاده می­شود. اولئوم به محلولی7% از  SO<sub>3</sub>در H<sub>2</sub>SO<sub>4</sub> غليظ گفته مي­شود. در اين تركيب SO<sub>3</sub>  نقش الکترون­دوست را بر عهده دارد. يكي از ويژگي­هاي اين واكنش تعادلي بودن آن است. واكنش برگشت كه در حضور آب و حرارت تسريع مي­گردد، به واكنش سولفون­زدائي معروف است. بنزن­سولفونیک اسید یک اسید قوی محسوب می­شود و در شراسط بازی به راحتی پروتون از دست می­دهد و به آنیون بنزن سولفونات تبدیل می­گردد. بنزن سولفونات­ها از لحاظ تجاری نیز بسیار مهم می­باشند و به طور گسترده در تولید مواد شوینده مورد استفاده قرار می­گیرند. سولفوندار کردن بنزن که در موقعیت پارا یک زنجیر کربنی با 10 تا 14 کربن دارد( آلکیل بنزن)، آلکیل بنزن سولفونیک اسید را تولید می­کند که در واکنش با باز، آنیون آلکیل بنزن سولفونات ایجاد می­گردد که خاصیت پاک­کنندگی دارد.
 
=== آلکیل­دار شدن ===
اگر مقدار کمی آلومینیم کلرید (AlCl<sub>3</sub>) بدون آب را به مخلوطی از بنزن و متیل­کلرید (CH<sub>3</sub>-Cl) اضافه نمائیم، واکنش شدیدی اتفاق می‌افتد، گازهیدروژن کلرید(HCl)آزاد می‌شود، و تولوئن می‌تواند از مخلوط واکنش بازیابی شود. اين واكنش در سال 1877 در دانشگاه پاریس به وسیله تیم شیمیدانان فرانسوی- آمریکائی، چارلز فریدل و جیمز کرافتس کشف گردید. واکنش آلکیل­دار شدن فریدل- کرافتس یک واکنش استخلافی آروماتیکی است. در اين واكنش حلقه آروماتیک به کربوکاتیون الکترون­دوست حاصل از واكنش اسيد لوئيس و هالوآلكان حمله کرده و در نهايت حلقه آروماتیک آلکیل­دار شده ايجاد می‌کند. واکنش به سادگی با مخلوط نمودن سه جزء انجام می‌گیرد؛ معمولاً تنها مساله معتدل نمودن واکنش به وسیله سردکردن و جذب گاز هیدروژن­هالید می­باشد. مكانيسم واكنش به صورت زير خواهد بود. با توجه به اصلاحات گوناگونش، واکنش فریدل-کرافتس مهمترین روش برای اتصال زنجیرهای جانبی آلکیل به حلقه آروماتیک می‌باشد. برای انجام واکنش، ایجاد خاصیت الکتروندوستی بر روی کربن توسط اسیدلوئیس بسیار مهم است زیرا باعت فعال شدن کربن برای انجام واکنش می­شود. به جای آلومینیم­کلرید، می‌توان از اسیدهای لویس دیگر مانند BF<sub>3</sub>, HF و فسفریک اسید استفاده نمود.
 
واکنش آلکیل­دار شدن فریدل- کرافتس داراي محدودیت‌هايی نيز مي­باشد. از آن جمله می­توان به موارد زیر اشاره کرد.
 
-آلکیل‌هالیدها را در واکنش فریدل- کرافتس می‌توان به کار برد ولی آریل‌هالیدها، مثل کلروبنزن نمی­توانند واکنش دهند.
 
- اتصال یک زنجیر جانبی آلکیل، حلقه آروماتیک را به حمله بعدی حساس‌تر می‌نماید (حلقه فعالتر مي­شود.)
 
-حلقه‌های آروماتیکی که با گروه‌های الکترون­کشنده مانند استخلاف نيترو يا هالوژن غیرفعال­تراز بنزن گردیده­اند، تحت واکنش فریدل- کرافتس قرار نمی­گیرند و یا محصول بسیار کمی تولید می­کنند. 
 
-وجود استخلاف­ها با جفت الكرون­هاي غيرپيوندي مانند OH و NH، باعث واكنش اسيدلوئيس(كاتاليزور واكنش) با زوج الكترون­هاي غير پيوندي روي O و N (باز لوئيس) مي­شود و واكنش آلكيلاسيون رخ نمي­دهد
 
 - امكان نوآرایی کربوکاتیون­ها وجود دارد. علت این امر، امکان ایجاد کربوکاتیون پایدارتر در اثر جا­به­جایی هیدروژن می­باشد.
 
=== آسیل­دار شدن ===
براي آلکیل­دار كردن حلقه آروماتيك مي­توان از واکنش آسیل­دار شدن نيز استفاده كرد.  آسیل­دار كردن فریدل- کرافتس نسبت به واكنش آلكيل­داركردن فریدل- کرافتس چند مزيت دارد. از جمله آنكه نوآرايي كربوكاتيون در اين واكنش رخ نمي­دهد و همچنين در مورد ترکیب¬هاي كه گروههاي NH<sub>2</sub> و NHR دارند (باز لوئيس) نیز قابل استفاده مي­باشد. يون آسيلينيوم حاصل از واكنش آسيل كلريد (R-CO<sup>+</sup>X<sup>-</sup>) و اسيدلوئيس، بعنوان الكتروندوست با بنزن واكنش مي‌دهد. حد واسط این واکنش یون آسیلیوم است که از طریق رزونانس پایدار شده نمی­تواند نوآرایی کند. در این واکنش محصول حاصل یعنی فنیل کتون غیرفعال­تر از بنزن است كه امكان پلي­آلكيله شدن از بين مي­رود.
 
=== اکسایش و کاهش آروماتیک­ها ===
همان گونه که قبلاً اشاره شد حلقه بنزن بر خلاف ساير ترکیب¬ها غیراشباع (آلكين،آلكن) نسبت به اكسايش، حتي توسط واکنشگرهای قوی، مثل پتاسیم پرمنگنات، بی­اثر است. اما گروه‌های آلکیل متصل به حلقه آروماتیک را مي­توان توسط این اکسید­کننده‌ها، اكسيد كرد و به گروه‌های کربوکسیل تبدیل كرد. براي انجام اين واكنش شاخه آلكيل بايد داراي حداقل دو هيدروژن بر روي كربن متصل به حلقه باشد. در مقایسه با شرایط استاندارد هیدروژندار شدن آلکن­ها، تنها اگر دما و فشار بالا باشد امكان کاهش تركيب آروماتيك وجود خواهد داشت. همچنین توسط برخی مواد کاهنده می­توان گروه نیترو بر روی حلقه بنزن را به گروه آمینی کاهش داد.
 
== دسته­ بندي و هدايت­كنندگي استخلاف­ها ==
مرحله تشكيل كربوكاتيون در واكنش­هاي الكتروندوستي بنزن(ترکیب¬ها آروماتيك)، مزحله كند و تعيين­كننده سرعت است. استخلاف­ها را بر اساس نوع تاثيرشان روي اين حدواسط به دو دسته می‌توان تقسیم نمود : آنهایی که حدواسط كربوكاتيوني را پايدار مي­كنند (حلقه آروماتیک را فعال می‌کنند) و آنهایی که حدواسط كربوكاتيوني را ناپايدار مي­كنند (فعالیت حلقه آروماتیک را کاهش می‌دهند). یک استخلاف الکترون­دهنده بر روي یک حلقه آروماتیک باعث غنی­تر شدن آن تركيب از لحاظ الکترونی نسبت به بنزن مي­شود و لذا در برابر الکترون­دوست­ها خیلی فعالتر عمل خواهد کرد. الکترون دادن یا الکترون گرفتن یک استخلاف در حلقه آروماتيك به دو طریق می‌تواند انجام پذيرد: از طريق رزنانس يا از طریق القایی. اثرات القایی ناشی از الکترونگاتیوی ذاتی اتم‌هاست و لذا در گروه­های عاملی از قطبیت پیوندها ناشی می‌گردد. برای مثال‌ هالوژن­ها، گروه­های کربونیل، و گروه­های نیترو با القاء، الکترون­ها را طریق پیوند سیگما از حلقه می‌کشند و باعث كاهش فعالیت حلقه می‌شوند. گروه­های آلکیل به مقدار کمی الکترون­دهنده هستند و به همين جهت فعاليت حلقه را اقزايش می‌دهند. اثرهای روزنانسی با دادن یا کشیدن الکترون­ها از طریق پیوندها و به وسیله همپوشانی یک اوربیتال از استخلاف با یک اوربیتال p از حلقه آروماتیک عمل می‌نمایند. برعکس، استخلاف­هایی مانند هیدروکسیل و آمین حلقه آروماتیک را با اثرهای رزونانسی فعال می‌کنند و در این اثر الکترون¬های غیرپیوندی از استخلاف به حلقه داده می‌شود و روی حلقه یک بار منفی ایجاد می‌کنند در نتیجه حلقه در مقابل الکترون دوست‌ها خیلی فعال می‌شود. اثر القاء اکسیژن (الکترونگاتیوی) بسیار کم است و اثر رزونانسی بر القاء غلبه می‌کند. هنگامي كه واكنش جانشيني الكتروفيلي بر روي آنيلين رخ مي­دهد، حمله به موقعيت اورتو و پارا ارجح است. از آنجا كه اتم­هاي O و N الكترونگاتيو هستند، از طريق القايي الكترون­كشنده هستند ولي زوج الكترون آزاد روي اين اتم­ها در رزنانس شركت مي­كنند. علت آنكه محصولات پارا و اورتو محصولات عمده هستند، ايجاد فرم رزنانسي است كه در آن تمامي اتم­ها قاعده اكتت را رعايت كرده­اند (هشت­ تائي همه اتم­ها كامل است). اين فرم رزنانسي شديداً پايدار مي­باشد. اما درمورد موقعيت متا اين امتياز وجود ندارد و درصد بسیار كمي از محصول نهايي متا خواهد بود.
 
به طور كلي اثرالكترون­دهندگي توسط رزنانس در اينجا بسيار مهمتر از اثر القايي است. اما شرايط در مورد استخلاف­هاي الكترون­كشنده متفاوت مي­باشد. اين دست استخلاف­ها كليه موقعيت­هاي حلقه را براي واكنش جانشيني الكتروفيلي غيرفعال مي‌كند. به طور مثال به واكنش جانشيني الكترون­دوستي نيتروبنزن منجر به ايجاد محصول متا به عنوان محصول اصلي خواهد شد. وقتي حمله در موقعيت اورتو و پارا رخ مي­دهد، يك فرم رزنانسي بسيار ناپايدار به وجود خواهد آمد. در اين فرم رزنانسي علاوه بر مجاورت كربن با بار (+) با گروه نيترو، قرار گرفتن دو بار مثبت، يكي روي N و ديگري C دركنار هم باعث ناپايداري شديد اين فرم خواهد شد. اما وقتي حمله در موقعيت متا رخ مي­دهد ديگر فرم رزنانسي همانند آنچه در اورتو و پارا مشاهده شد به وجود نمي­آيد و همانطور كه در نمودار انرژي پتانسيل ديده مي­شود، حمله به موقعيت متا سطح انرژي كمتري نسبت به اورتو و پارا خواهد داشت.
 
در مورد هالوژن­ها يك استثناء وجود دارد. استخلاف­هاي هالوژن از طريق القائي چگالي الكتروني را از حلقه كم مي­كنند ولي از طريق اثر رزنانسي الكترون­دهنده هستند. درمجموع اثرالقائي ارجح مي­شود.  اين ترکیب¬ها بر خلاف ماهيت الكترون­كشندگي خود هدايت­كنندگي اورتو و پارا دارند. حمله به موقعيت­هاي پارا و اورتو به ساختماني منجر مي­شود كه بار (+) را به كربن مجاور كلر منتقل مي­كند. اين ساختار اگر چه از نظر القائي نامناسب است ولي رزنانس و الكترون­دهندگي كلر به كربن مجاور خود باعث غيرمستقر شدن بار (+) مي­شود و باعث مطلوب شدن اين ساختار مي­گردد. همه این گروه­ها هدایت­کننده پارا می­باشند.
 
== واکنش¬های استخلافی الکترون­دوستی در آروماتیک­های استخلاف­شده ==
اگر حلقه بنزني بيش از يك استخلاف داشته باشد، الكتروندوست بعدي به كدام موقعيت حمله مي‌كند؟ نقش استخلاف­هاي قبلي در اين تعيين موقعيت به چه شكل خواهد بود؟ دراين حالت چند امكان وجود دارد :
 
- ممكن است استخلاف­هاي روي حلقه اثرات (هدايت­كنندگي) يكديگر را تقويت كنند.
 
- اگر هدايت­ كنندگي گروه­ها مخالف يكديگر باشد (يكسان نباشد)، در اين حالت گروه­هاي فعال­كننده قوي­تر بر فعال­كننده ضعيف و غيرفعال­كننده مقدم خواهند بود و هدايت­كنندگي را كنترل مي‌كنند.
 
== واکنش جانشینی نوکلئوفیلی بر روی حلقه بنزن ==
 اگر گروه­های الکترون­کشنده قوی در موقعیت اورتو یا پارا نسبت به ‌استخلاف هالید (یا برخی ترک­کننده­های خوب) وجود داشته باشند، هسته­دوست­ها می‌توانند جایگزین یون­های‌ هالید در آریل‌هالیدها بشوند. برخلاف واکنش­های استخلافی الکترون¬دوست در آروماتیک­ها، واکنش­های استخلافی هسته­دوستی در آروماتیک­ها کاربرد خیلی محدودی دارند و برای تعداد کمی از واکنش­ها و سنتزها مفید هستند. در واکنش­های استخلافی الکترون¬دوست یک الکترون­دوست قوی جایگزین یکی از پروتون­های حلقه آروماتیک می‌شود، در صورتیکه در واکنش­های هسته­دوستی یک هسته­دوست قوی جایگزین یک گروه ترک­شونده­ای مانند ‌هالید می‌گردد. به طور کلی اين واكنش را مي­توان دو مرحله در نظر گرفت.
 
1- حمله هیدروکسید (هسته­دوست) و تولید کمپلکس سیگمای پایدار شده با رزونانس
 
2- از دست ­رفتن يون کلرید (ترک­کننده) و تولید محصول
 
در صورتی که استخلاف­های الکترون­کشنده بیشتری روی حلقه در موقعیت­های اورتو و پارا وجود داشته باشد، امکان پایدار بار منفی توسط فرم­های رزنانسی بیشتری می­شود، در نتیجه واکنش در شرایط ملایم­تر و با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت. نوع دیگری از واکنش­های استخلافی هسته­دوستی بر روی حلقه آروماتیک وجود دارد که به واکنش­های حذف – افزایش معروف می­باشند. در حالت کلی همان­طور که در بالا بحث شد، برای انجام واکنش­های استخلافی هسته­دوستی بر روی حلقه بنزن، نیاز به گروه­های الکترون­کشنده بر روی حلقه می­باشد. اما در صورتی که گروه الکترون­کشنده هم رو حلقه وجود نداشته باشد، امکان انجام این واکنش­ها وجود دارد. برای انجام این واکنش­ها وجود یک باز قوی در محیط واکنش الزامی می­باشد. این واکنش­ها از طریق حدواسطی به نام بنزاین پیش می­رود که امکان ایجاد دو نوع محصول را فراهم می­کند. مکانیسم واکنش شامل ایجاد حدواسط کربانیونی با بار منفی و یک جفت الکترون مستقر در اوربیتال هیبریدی sp<sup>2</sup> ، که قبلاً مربوط به پیوند کربن – هیدروژن بوده است. کربانیون حاصل این امکان را دارد که با بیرون انداختن گروه ترک­کننده مجاور، با اوربیتال خالی آن همپوشانی کرده و پیوند سه­گانه بسیار ناپایداری را بر روی حلقه به وجود آورد. به این ترکیب حلقوی ناپایدار با پیوند سه­گانه، بنزاین می­گویند. بنزاین بسیار ناپایدار بوده و به سرعت مصرف می­گردد.  
 
== واکنش­های مربوط به زنجیرهای جانبی مشتق­های بنزن ==
 در بسیاری از موارد واكنش­ها به جای آنکه به طور مستقیم بر روی حلقه آروماتیک رخ دهد، بر روي استخلاف­هاي متصل به حلقه آروماتيك، رخ مي­دهد. یک نمونه از این واکنش­ها، اكسايش گروه­هاي آلكيل، پیش­تر مورد برسی قرار گرفت. در ادامه برخی از این دست واکنش­ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
 
=== هالوژن­دار کردن زنجیر جانبی ===
در صورتی که کربن متصل به حلقه بنزن دارای هیدروژن باشد (موقعیت بنزیلی) ، امکان هالوژن­دار کردن رادیکالی این دست مشتقات بنزن وجود دارد. همانند واکنش هالوژن­دار کردن آلکان­ها، در اینجا نیز ابتدا پیوند سست­تر هالوژن – هالوژن می­شکند و رادیکال­های هالوژن ایجاد می­گردند.  سپس این رادیکال­ها یک هیدروژن از موقعت بنزلی جدا می­کنند. با کنده شدن یک هیدروژن به صورت رادیکالی از این کربن، راديكال بنزيلي حاصل می­گردد که به علت فرم­هاي رزنانسي پايدار است. رادیکال بنزیلی حاصل، در نهایت با هالوژن واکنش داده و هالوژن­دار می­شود. این امکان وجود دارد که تمامی هیدروژن­های بنزیلی هالوژن­دار شوند. همان طور که ذکر شد، به دلیل فرم­های رزنانسی و کاهش سطح انرژی، رادیکال بنزیلی پایداری می­شود. رادیکال بنزیل یک مولکول مزدوج است. در اینجا اوربیتال π روی کربن حامل الکترون فرد، نه فقط با یک پیوند دوگانه، بلکه با تمامی سیستم π حلقه بنزن مزدوج است. این امر باعث می­شود این امر باعث می­شود رادیکال بنزلی نه تنها از لحاظ پایداری نسبی با سایر رادیکال­های آلیلی و آلکیلی قابل رقابت باشد، بلکه در سری پایداری رادیکال­ها، از همه پایدارتر باشد. در رقابت برای تولید رادیکال پایدارتر در واکنش رادیکالی برم (که بسیار انتخاب­گر عمل می­کند) ، رادیکال بنزلی ایجاد خواهد شد.
 
=== واکنش­های استخلافی یک مولکولی (S<sub>N</sub>1) و دو مولکولی (S<sub>N</sub>2) بر روی زنجیر جانبی ===
در صورتی که گروه ترک­کننده مناسبی بر رو کربن بنزیلی وجود داشته باشد، امکان ایجاد کربوکاتیون بنزیلی (مشابه با رادیکال بزنزیلی) وجود خواهد داشت که بخاطر فرم­های رزونانسی براحتی پایدار می­شود. کربوکاتیون بنزیلی به راحتی می­تواند در واکنش­های S<sub>N</sub>1 شرکت کند. تصویر اوربیتالی کاتیون بنزیل شبیه رادیکال آزاد بنزیل است. مگر از این نظر که اوربیتال p که با ابر الکترونی π همپوشانی می­کند، یک اوربیتال خالی است. این اوربیتال p خالی سهمی در الکترون­ها ندارد، اما غیرمستقر شدن هر چه بیشتر الکترون­های π برای در بر گرفتن هسته کربن زنجیر جانبی را ممکن می­سازد. به علاوه، با قرار گرفتن بار مثبت در موقعیت اورتو و پارا، وجود گروه­های الکترون­دهنده مانند OCH<sub>3</sub> و CH<sub>3</sub> باعث پایداری هر چه بیشتر ساختار می­شود. در این حالت بار مثبت از طریق القاء و یا رزنانس با جفت الکترون استخلاف، پایدار خواهد شد. این در حالی است که گروه الکترون­کشنده مانند NO<sub>2</sub> باعث ناپایداری ساختار حدواسط خواهند شد. در نتیجه با قرار دادن گروه­های الکترون­دهنده بر روی حلقه می­توان سرعت واکنش را افزایش داد و با قرار دادن گروه­های الکترون­کشنده، سرعت واکنش کاهش خواهد یافت. همانند آلیل هالیدها، بنزیل هالیدها نیز می­توانند با سرعت خوبی در واکنش­های S<sub>N</sub>2 شرکت کنند. در طی واکنش S<sub>N</sub>2 اوربیتال p به طور جزئی با هسته­دوست پیوند برقرار می­کند و همچنین گروه ترک­کنننده با الکترون­های π حلقه همپوشانی خواهد داشت. این امر انرژی حدواسط را کاهش می­دهد و سرعت واکنش را بالا می­برد. همانند واکنش­های S<sub>N</sub>2 که پیش­تر مورد برسی قرار گرفت، مرکز کایرال با وارونگی کامل همراه خواهد بود.
 
در مواردیکه دو استخلاف متفاوت روی حلقه بنزن قرار گرفته باشد و هیچکدام از گروهها نام ویژه‌ای به مولکول نداده باشند، پس از ذکر موقعیت گروهها با پیشوند اورتو و... ، نام گروهها را ذکر نموده، در پایان، کلمه بنزن بر آنها افزوده می‌شود. اگر وجود یک گروه، نام ویژه‌ای به مولکول بدهد، در آن صورت مولکول به عنوان مشتق آن ترکیب ویژه محسوب می‌شود.
== جستارهای وابسته ==
[[بنزن]]
سطر ۴۶ ⟵ ۱۱۶:
* [http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=هیدروکربنهای+آروماتیک دانشنامه رشد].
{{ویکی‌انبار-رده|Aromatics}}
[http://iranbuybook.com/9789648476880 شيمي آلي]{{پیوندهای شیمیایی}}
{{داده‌های کتابخانه‌ای}}