آلبرت اینشتین: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
آخرین تغییر متن رد شد (توسط 85.15.20.70) و برگردانده شد به نسخهٔ 19830654 توسط Nargess.n |
|||
خط ۴۲:
در سال ۱۸۸۹، دانشجویی به نام مکس تلمود (بعدها به نام تالمی)، که به مدت شش سال پنجشنبه شبها به منزل خانواده اینشتین میآمد،<ref name="HarvChemAE">Dudley Herschbach, "Einstein as a Student," Department of Chemistry and Chemical Biology, Harvard University, Cambridge, MA, USA, page 3, web: [http://www.chem.harvard.edu/herschbach/Einstein_Student.pdf HarvardChem-Einstein-PDF]: about Max Talmud visited on Thursdays for 6 years.</ref> اینشتین را با مهمترین متون علمی و فلسفی آشنا کرد، که از جمله آنها میتوان به [[نقد خرد ناب]] از [[امانوئل کانت|کانت]] اشاره کرد. همچنین در اواخر دوران کودکی و اوایل دوران بزرگسالی، دو عموی او با توصیه و تهیه کتابهایی در زمینه علم، ریاضی و فلسفه، به رشد فکری او کمک میکردند.
در سال ۱۸۹۴، در پی کسادی کسب و کار خانوادهٔ اینشتین از [[مونیخ]] به [[پیوا]]- شهری در [[ایتالیا]] در نزدیکی [[میلان]] - مهاجرت کردند. اینشتین اولین فعالیت علمی خود را با عنوان بررسی وضعیت [[اتر (فیزیک)|اتر]] در زمینههای مربوط به مغناطیس، در همان زمان برای یکی از عموهایش مینوشت. آلبرت برای تمام کردن درسهایش، در مدرسه شبانهروزی مونیخ ماند و پس از آنکه تنها توانست یک ترم را تمام کند. در بهار سال ۱۸۹۵ [[دبیرستان]] را رها کرده و برای پیوستن به خانوادهاش رهسپار پریوا شد. یک سال و نیم پیش از امتحانات نهایی، او بدون اطلاع والدینش و با متقاعد کردن مسئولین مدرسه به اینکه به واسطه یک گواهی پزشکی به او اجازه مرخصی بدهند مدرسه را ترک کرد و این بدان معنا بود که اینشتین هیچگونه گواهی در تحصیلات متوسطه کسب نکرد.<ref>Highfield.</ref> در همان سال یعنی در سن ۱۶ سالگی، او [[آزمایش ذهنی]] که به آیینه آلبرت اینشتین شهرت دارد را انجام داد. او پس از خیره شدن به آیینه، آزمایش کرد که اگر با [[سرعت نور]] حرکت کند چه اتفاقی برای تصویرش خواهد افتاد؛ نتیجهگیری او مبنی بر اینکه سرعت نور مستقل از بینندهاش است، بعدها به یکی از دو [[نسبیت خاص|فرضیه نسبیت خاص]] تبدیل
در آزمون ورودی [[انستیتو تکنولوژی فدرال سوئیس]] -که امروزه به ایتیاچزوریخ (ETHZ) شهرت دارد- اگرچه امتیاز آلبرت در بخش ریاضی و علوم عالی شد، اما امتیاز پایین او در بخش ادبیات مانع از قبولی وی شد ([[فهرست تصورات نادرست متداول#.D8.AA.D8.A7.D8.B1.DB.8C.D8.AE .D8.AC.D8.AF.DB.8C.D8.AF|فهرست تصورات نادرست متداول]] را ببینید)؛ پس از آن خانوادهاش او را به [[کانتون آرگاو]] در [[سوییس]] فرستادند تا تحصیلاتش را در آنجا به اتمام برساند. پس از آن دیگر معلوم بود که آلبرت آنگونه که پدرش میخواست [[مهندسی الکترونیک|مهندس الکترونیک]] نخواهد شد. او در آنجا به مطالعه [[الکترومغناطیس کلاسیک|تئوری الکترومغناطیس]] مشغول شد و در سال ۱۸۹۶ دیپلم خود را دریافت کرد. در این مدت او در منزل خانواده پروفسور یاست وینتلر اقامت کرد و در آنجا به عنوان اولین تجربه عاشقانه، به ماری دختر این خانواده علاقهمند شد. مایا، خواهر اینشتین که نزدیکترین همراز او بود بعدها با پسر همان خانواده یعنی پل ازدواج کرد و دوست او نیز یعنی [[مایکل بسو]] با دختر دیگر همان خانواده یعنی آنا وصلت کرد.<ref>Ibid.</ref> پس از آن اینشتین در ماه اکتبر در [[مؤسسه فدرال پلی تکنیک]] ثبت نام کرد و به [[زوریخ]] رفت؛ در همین حال ماری نیز برای تدریس به [[اولسبرگ]] در سوییس رفت. او در همان سال شهروندی خود در [[ورتمبرگ]] را لغو کرد.
خط ۵۰:
[[پرونده:Einstein Albert Elsa LOC 32096u.jpg|بندانگشتی|چپ|اینشتین و السا (الزا)]]
[[پرونده:Einstein patentoffice.jpg|بندانگشتی|اینشتین در ۱۹۰۴]]
در بهار سال ۱۸۹۶، [[میلوا ماریچ]] [[صربستان]]ی که ابتدا در [[دانشگاه زوریخ]] در رشته پزشکی آغاز به تحصیل کرده بود، پس از یک ترم به [[انستیتو تکنولوژی فدرال زوریخ|مؤسسه فدرال پلی تکنیک]] آمد تا در آنجا به عنوان تنها زن در آن سال، در رشتهای که
|پیوند = http://en.wikipedia.org/wiki/Lieserl_Einstein
|عنوان = Lieserl Einstein
|