سیاست: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
موسی خمیسی (بحث | مشارکتها) جز شد |
|||
خط ۴:
{{شیوههای حکومت}}
'''سیاست'''<ref>{{یادکرد فرهنگستان | مصوب=سیاست | بیگانه=politics | بیگانه در فارسی= | حوزه=علوم سیاسی و روابط بینالملل | دفتر=چهارم | بخش=فارسی | سرواژه=سیاست1}}</ref> دانشی است که مناسبات [[شهروندی]] ([[مدنی]]) را مورد بحث قرار می دهد.<ref name=DeclineofPoliticalThoughtinIran>[[جواد طباطبایی]]، [[زوال اندیشه سیاسی در ایران (کتاب)|زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران]]، [[کویر (انتشارات)|نشر کویر]]، ۱۳۸۷، ص ۲۲.</ref> به تعریف دیگر «سیاست فعالیتی [[اجتماعی]] است که با تضمین نظم در نبردهایی که از گوناگونی و ناهمگراییِ عقیدهها و منافع ناشی میشود، میخواهد به یاریِ زور - که اغلب بر [[حقوق]] متکی است - امنیت بیرونی و تفاهم درونیِ واحد سیاسی ویژهای را تأمین کند.<ref>[[ژولین فروند]]، سیاست چیست؟، عبدالوهاب احمدی، نشر آگه، ۱۳۸۴، ص۲۱۳.</ref><ref>[http://www.siasatema.com/ پرتال جامع سیاسی سیاست ما] سیاست ما</ref>امروزه سیاست موضوع
== مفهوم سیاست ==
خط ۱۱:
در پاسخ به این پرسش که سیاست چیست، باید به نکتهای اشاره کرد و آن این است که این مفهوم در همهٔ جامعه، بستر وقوع سیاست به عنوان یک فعالیت علمی و نظری جامعهٔ انسانی است. مفهوم جامعه چنان در نزد علمای [[جامعهشناسی]] و [[مردم شناسان]] دیده میشود، از جمله مفاهیم قدیمی است که انسانها به منظور رفع نیازها و رفع مشکلات خود به صرافت تجربه دریافتهاند که با تشکیل جامعه بهتر میتوانند بر مشکلات خود فائق آیند و نیازهای خود را مرتفع سازند، ضرورت پیدایش جامعه از سویی ریشه در انگیزههای غریزی و از سویی ریشه در رفتارها و اضطرارهای مادی دارند که انسانها را احاطه کرده است، بشر ابتدایی با سیل مراحل تکامل زیستی و بیولوژیک خود به تدریج از غارها و کنامها، که محل زیست و بود باش اصلی او به شمار میرفت خارج شدهاند و یک جا نشینی در قالب گروههای متشکل از خانوارها را آغاز کردند، روند تکامل زیست شناسی بشر نیز حکایت از حرکت به سمت تشکیل جامعه دارد.
جامعه به عنوان بستر اساسی فرایند پرفراز و نشیبی را طی کرده است، انسانها از تشکیل ابتدایی به قالب پیشرفت بیولوژیک و فیزیولوژیک کردهاند. برای مثال آنچه در گذشتههای دور به انسان ۴ دست پا یا (Homo - neeptus) با گذر زمان طولانی به صورت [[انسان راست قامت]] (homo - erectus) درآمد. ۴ دست و پا بودن انسان شاید به دلیل شرایط زیستی و نوع فعالیت معیشتی او بود. به این معنا که او. در مرحلهٔ آغازین
تا پیش از این مرحله انسان به عنوان موجود درختزی (Tree living creature) بود اما به تدریج
یا انسان ناطق شناخته شد. این انسان در مراحل تکامل بعدی جامعه را برمیگزیند و به صورت زیست اجتماعی تن در میدهد. بر این مبنا است که از او به عنوان (Homo- satitus) یاد میشود. این انسان که در ادبیات سیاسی از زمان ارسطو تا کنون از او به عنوان جانور ناطق، جانور اجتماعی، یاد میشود در بستر زیست اجتماعی خود به دلیل اختلاف سلیقه تنوع و تفاوت و اختلاف منافع با یکدیگر دچار اختلاف و درگیری میشود، بنابراین ضرورت پیدایش سیاست به عنوان ابزاری برای حل اختلافها سربرمیآورد یا توجیه میشود؛ و از این جاست که این انسان به تعبیر ارسطو به عنوان جانور سیاسی یا انسان سیاسی میشود.<ref>دکتر حسینعلی نوذری - فلسفه تاریخ، روش شناسی و تاریخنگاری، فلسفه تاریخ، روش شناسی و تاریخنگاری</ref>
|